یکشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۷
قدم‌های رو به جلوی ادبیات کودک/ داستان‌‎های موفق نویسنده روزآمد می‌خواهد

خوزستان- مرجان ظریفی نویسنده کودک و نوجوان خوزستانی معتقد است در کارهای تألیف و ترجمه، ادبیات کودک با قدم‌های بزرگی رو به جلو حرکت می‌کند اما با افزایش قیمت کاغذ، نشریات کودکان و نوجوانان افت کردند و بچه‌ها از خواندن نشریات زیادی محروم شدند.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران  (ایبنا):  18 تیرماه؛ روز ملی ادبیات کودک و نوجوان در تقویم ملی کشورمان ثبت شده است.

روزی که با نام‌های بزرگی همچون مهدی آذریزدی شناخته می‌شود که توانسته با بازنویسی متون کلاسیک و کهن به نحوی کودکان و نوجوانان را با خود همراه کند و با کتاب‌هایی همچون « قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» در دل و جان کودکان و نوجوانان بنشیند.

این روز را با نام قصه گویی نیز می‌شناسیم، روزی که یادآور متون کهن و همچنین قصه‌های کهن ادبیات پارسی است که توانسته تمدن و پیشینه ما را سینه به سینه منتقل کند و کودک و نوجوان و پیر و جوان را در خود جذب کند.

خبرگزاری کتاب ایران به مناسبت 18 تیر سلسله گزارش‌ها و همچنین گفتگوهایی را با اهالی فرهنگ و ادب سراسر کشور ترتیب داده است.


ادبیات کودک هم شکلی از از هنر است و هم ابزاری تربیتی ؛ یا دست کم می‌تواند چنین باشد. این دو دیدگاه مخالف، همواره طرفدار پرشوری داشته‌اند و بنابراین مسئله همچنان باقی است. این موضوع در قلمروی نقد ادبیات کودک ، بارها به « دو دستگی ادبی- تعلیمی» ارجاع داده شده است. دستۀکمی از محققان که خطر کرده و کوشیده‌اند میان این دو دستگی آشتی برقرار کنند، به این نتیجه که ادبیات کودک ، بیشتر بازتاب نگاه حسرت بار نویسندگان بزرگسال، به کودکی خویش است تا توصیفی وفادارانه از مفهوم کودکی، به بیان دیگر ، نویسندگان پیش از این که بخواهند بگویند کودکی در واقع چیست؟ می‌خواهند به خوانندۀ کودک بگویند که کودکی‌اش باید چگونه باشد. چنین برخوردی مانع از هنر بودن ادبیات کودک نمی‌شود ، اما پیش فرض را به ذهن می‌آوردکه ادبیات کودک نوعی تحمیل پرقدرت تعلیم است.

با این همه بخردانه نیست که از تعبیر ادبی – تعلیمی همچون معیاری برای تمیز دادن ادبیات کودک از آن چه به راحتی «ادبیات» می‌دانیم ،یا در ساحت ادبیات کودک، ادبیات عام یا بزرگسال  می‌نامیم، استفاده کنیم. در واقع درست است که بگوییم به گونه‌ای «هردو وجه» هنری و تعلیمی را دارند و به نسبت، ایدئولوژیک و تعلیمی، بیشتر وقت‌ها آشکار است، اما این آشکارگی مقوله‌ای کمی است و تغییری در ماهیت نمی‌دهد. (درآمدی بررویکردهای زیبایی شناختی به ادبیات کودک، ماریا نیکولایو) .در همین راستا روز 18 تیرماه رزوملی ادبیات کودک و نوجوان، یاد بود آذرایزدی بهانه‌ای است به مقوله ادبیات کودک و نوجوان ، نویسندگان و به نوعی کسانی که با این طیف سنی ارتباط دارند، بپردازیم.

مرجان ظریفی نویسنده کودک و نوجوان خوزستانی که تاکنون آثاری در زمینه نوجوان، بزرگسال و کودک و نوجوانان چون «ما اسب‌ها را خسته کردیم»، مجموعه داستان «آتا یعنی پدر» داستان «غولی بالای ابرها» ، « یک اژدهای امروزی» ،«چتری برای هانیه» در پرونده کاری خود به ثبت رسانیده است. بر این باور است که استان خوزستان با رنگین کمان اقوام در زمینه ادبیات به ویژه کودک و نوجوان ناگفته‌های زیادی برای مخاطب دارد. از این رهگذر گفت وگوی زیر از نظر مخاطبان می‌گذرد.

- استفاده از مؤلفه‌های بومی‌سازی در داستان‌های شما تاچه اندازه نقش دارد؟

ما در خلاء زندگی نمی‌کنیم. هر موجود زنده‌ای در جغرافیای خاصی پا به زندگی می‌گذارد و همان جغرافیای زیستی‌اش به او کمک می‌کند تا در زندگی روی پای خود بایستد و با دیگران معاشرت کند. همچنین هر خطه‌ای با توجه به موقعیتهای زیستی که دارد، دارای لهجه‌ها، فرهنگ‌ها، سنت‌ها و ویژگی‌هایی است که ممکن است در زاد و بوم دیگری از آن خبری نباشد.

مؤلفه‌های بومی در داستان‌های بزرگسال و نوجوانم زیاد خودنمایی می‌کند. به‌خصوص تاریخ جنگ و دوران دفاع مقدس که شاخه ای از ادبیات ایران را به خودش اختصاص داده است.                          

- فرهنگ عامیانه‌ جنوب چه بازتاب و تأثیری در آثار شما دارد؟

جنوب غنی از فرهنگ و آداب و سنت‌هاست که هیج وقت بن مایه‌های اصیلی‌اش برای داستان نویسی کم نمی‌ماند . گرمای 50 درجه، لوله‌های نفت، نخل و بلوط، کارون، اروند و بهمنشیر، گاومیش‌ها، پالایشگاه نفت آبادان، ماهی بِنی و صبور و شیربُت، عبدالمای، دِشداش و شِیله، شلواردِبیت و مِینا، لنج و سفرهای آبی ، مناطق تاریخی، دانیال نبی، آبشارهای شوشتر، بازارهای قدیمی، میناکاری و آداب زندگی صایبین مندایی، تمام لهجه‌های شیرین جنوبی ، جنگ و نخل‌های سوخته، موزه‌های تاریخ باستان و موزه‌های جنگ و... را می‌توانیم به هر طوری بخواهیم به اشکال مختلف در داستان‌ها بگنجانیم.

مگر می‌شود جنوبی بود و جنوب را فراموش کرد؟ در هر مجموعه داستان نوجوان و بزرگسالم طرح پُر رنگی از جنوب دیده می‌شود. ولی به طور ویژه رمان نوجوان « من کبوتر بودم ، اما..» که در حال نوشتن فصل‌های پایانی‌اش هستم ، رمانی با موضوع جنگ و کاملا بومی جنوب است و سعی کردم در هیچ فصلی از رمانم حال و هوای جنوب را از دست ندهم.
 


 
- ارزیابی شما از نویسندگان ادبیات کودک چگونه است؟

خوشبختانه چه در حوزۀ تالیف و چه ترجمه نویسندگان بسیار توانمندی داریم. نویسندگانی که حتی کاندیدای جایزۀ هانس کریستین اندرسن هم بوده‌اند و در فعالیت‌های ادبی خود ارتباط موثر و پررنگی با کودکان، ترویج کتابخوانی ، تأسیس کتابخانه در مناطق محروم و کم برخوردار دارند.

همچنین شاهد برگزاری دوره‌های آموزش داستان نویسی برای کودکان و بزرگسالان از سوی آن‌ها هستیم. به شخصه با شرکت در دوره‌های متنوعی که این استادان برگزار می کنند، شرکت کرده و بهره‌ها برده‌ام.

- ادبیات کودک و نوجوان چه مسیری را طی می‌کند؟

اگر از کارهای بازاری و کتاب‌های زرد بگذریم( کتاب‌هایی که از نظر سطح ادبی استاندارد نیستند و اغلب در کیوسک‌ها و لوازم تحریرها به فروش می‌رسند) وقتی از ادبیات کودک و نوجوان حرف می‌زنیم ، منظورمان تنها ادبیات داستانی نیست و موضوعات دیگری همچون شعر، علوم اجتماعی، دین و مذهب، تاریخ و جغرافیا، بازی و سرگرمی و نشریات را شامل می‌شود و همۀ این موضوعات دارای آثار تألیف و ترجمه نیز هستند.

خوشبختانه در کارهای تألیف و نیز ترجمه، ادبیات کودک با قدم‌های بزرگی رو به جلو حرکت می‌کند. البته به نظر می‌رسد در بعضی بخش‌ها مانند علوم و سرگرمی آثار ترجمه نسبت به کارهای متنوع تر  هستند. ولی شوربختانه در سال‌های اخیر در بخش نشریات کودک و نوجوان به بهانۀ قیمت کاغذ ، نشریات کودکان و نوجوانان افت زیادی کردند و بچه‌ها از خواندن نشریات زیادی محروم شدند. حتی نشریۀ دوچرخه که به صورت الکترونیکی چاپ می‌شد نیز با نوجوانان عزیزمان خداحافظی کرد و بچه‌ها را تنها گذاشت.

- به نظر شما ادبیات کودک نسبت به چند سال گذشته از رشد خوبی برخوردار بوده است؟

هر اندازه جامعه‌ای به اهمیت کودکانش پی ببرد، به نیازمندی‌های آن قشر بیشتر توجه می‌کند. این توجه باعث متمرکز شدن اتاق فکرهای بیشماری در آن مورد می‌شود. گاهی نیز مردم فراتر از دولت‌ها پیش می روند و متولیان آن موضوع را ، به تکاپوی بیشتر ملزم می‌سازند. خوشبختانه سالیان درازی است که والدین، ناشران و نویسندگان به ادبیات کودک نگاه ویژه‌ای دارند و به همان نسبت به کیفیت آثار تولید شده دغدغه‌مند‌تر هستند.

با وجود بخش بررسی آثار در پذیرش اثر ، باعث می‌شود که ناشران تخصصی کودک و نوجوان ، پیش از چاپ هر اثری بارها و بارها به کارشناسی اثر بپردازند. و  نهادهایی چون شورای کتاب کودک و لاک‌پشت پرنده که هر سال فهرستی از کتاب‌های مناسب برای کودکان و نوجوانان ارائه می‌دهد  در کیفیت آثار تأثیر زیادی دارند. همچنین در سال‌های اخیر ، کتاب‌هایی برای گروه سنی زیر چهار سال نیز تولید شده که از استاندارد خوبی برخوردارند. از لحاظ جنس کاغذ و هم از نظر محتوا بسیار مناسب هستند. تولیدکتاب‌های عروسک، حمام و اسباب‌بازی نیز باعث می‌شود کتاب همراه خوبی برای خردسالان باشد.
 



- آثار تألیفی نسبت به آثار ترجمه تا چه اندازه حرف برای گفتن دارند؟

اگر بخواهیم چنین مقایسه‌ای انجام دهیم،  باید کاملا تطبیقی باشد و همۀ عناصر هر دو کتاب از نظر موضوع، محتوا، درونمایه و پرداخت خیلی دقیق صورت بگیرد. معتقدم داستانی موفق است که روزآمد باشد و نویسنده به موضوعات مورد علاقۀ کودکان بپردازد، به خوانندۀ درون متن توجه داشته باشد، آشنا به روانشناسی کودک و فلسفه برای کودکان باشد، به پرسشگری کودکان توجه کند و دارای جنبه‌های ادبی و البته زبان قابل درک و نصیحت‌گر و ملامت جو نباشد.

- باتوجه به اینکه در بررسی سالانه شورای کتاب کودک به مجموعه کتاب « یک اژدهای امروزی » شما چهار ستاره تعلق گرفته است، این کتاب چه معیار و پیامی برای کودکان امروز دارد؟

کودکان امروز بسیار باهوش و پرسشگر هستند. اما زندگی‌های شهری و آپارتمانی اجازۀ  تجربه‌های زیستی کمتری به آنان می‌دهد. مثلا در دورۀ شیوع بیماری کرونا، بچه‌ها واقعا تنها و بدون دوست و همدم بودند. در حالیکه می‌دانیم حضور بچه‌ها در جمع کودکان، باعث ایجاد دوستی، مشارکت، همدلی و درک متقابل می‌شود. تجربه‌های زندگی در کودکی، سرمایه‌ای برای بزرگسالی است. پس از کسب تجربه برای کودکان نباید هراسید و باید به آن‌ها اجازه داد تا بیرون از خانه با تجربیات زیستی جدیدی روبه‌رو شوند. در کتاب « یک اژهای امروزی» با بچه اژدهایی روبه‌رو می‌شویم که با خانوادۀ خود خداحافظی می‌کند و برای زندگی به شهر می‌آید. زندگی شهری داری قواعد زیادی است. گاهی پذیرفتن این قوانین شهروندی باعث پذیرفتن رفاه حال عمومی است. ولی گاهی ، دیگران تذکرات و توصیه‌های من درآوردی‌شان را به عنوان قانون قطعی می‌خواهند به او دیکته کنند و در اینجا اژدهای کوچک ما تصمیم‌های مختلفی می گیرد.

در داستان‌هایم به بچه‌ها نمی‌گویم چه کاری باید انجام دهند. روند داستان‌ها به شکلی است که خواننده خود تصمیم می‌گیرد چه مسیری را برگزیند و با قهرمان داستان همذات پنداری کرده  و یا فکر کند اگر او به جای قهرمان داستان بود، چه کاری انجام می‌داد.

- تا چه اندازه دغدغه‌مند داستان مدرن برای کودکان هستید؟

دهه‌هاست که ادبیات تعلیمی جایگاهش را در ادبیات کودکان از دست داده است و نویسندگانِ دغدغه‌مند کودک و نوجوان، می‌دانند برای نوشتن یک داستان مناسب ، باید به مولفه‌های ادبیت یک اثر توجه کنند وجود عنصر عاطفه، خیال، اندیشه جزو جدا نشدنی ادبیات کودک است . بدون این  عناصر،خواندن داستان به خواننده لذت و بهره بردن از ادبیات نمی‌دهد. و صد البته منظور از لذت در ادبیات خنده و فکاهی نیست بلکه لذت کشف تازه است. یکی از دغدغه‌های من، این روزها ساده‌انگاری نوشتن برای کودکان است. ورود به ادبیات کودک وقت فراخی می‌طلبد. گذراندن دوره‌های تخصصی، مطالعۀ کتاب‌های نظری و کتاب‌های برگزیده ترجمه و تألیفی کودک و نوجوان برای نویسندگان تازه وارد به این حوزه امری ضروری است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها