چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۸
نبرد تنگه ابوقریب، روایت‌های مکتوب و سینمایی

روایت شاهدانی که در نبرد حضور داشتند ثبت و ضبط شده است. خاطرات کسانی که در آخرین روزهای جنگ تحمیلی، بار دیگر به مقابله با دشمن بعثی رفتند و با خلق حماسه‌ای ماندگار، راه متجاوزان را بستند.

سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- مرتضی میرحسینی: بیست‌ودوم تیر ماه ۱۳۶۷ بود. به روایت گلعلی بابایی، نویسنده و پژوهشگر صاحب‌نام دفاع مقدس: «نیروهای ایرانی در آن بازه زمانی همه درگیر بودند، عده‌ای در شمال غرب و عده‌ای دیگر در شلمچه و جزیره مجنون درگیر بودند. بچه‌های گردان عمار تازه از خط پدافندی برگشته بودند، به آن‌ها مرخصی داده بودند تا برگردند تهران، چون بیشترشان بچه تهران بودند. این بچه‌ها حمام رفتند و آماده شدند و بلیت قطارشان را دریافت کردند. قطارهای اندیمشک معمولاً بعد از ظهر راه می‌افتاد. ساعت ده یا یازده صبح اعلام کردند عراق به تنگه ابوقریب حمله کرده است و  کسی را نداریم که برود جلوی آن‌ها بایستد. می‌گویند گردان عمار را بفرستید، اطلاع می‌دهند که گردان عمار آماده شده‌اند که مرخصی بروند. دستور می‌دهند گردان عمار را به تنگه ابوقریب برگردانید. بچه‌های گردان عمار را  به پادگان دوکوهه برمی‌گردانند و سریع تجهیزات می‌دهند و با کامیون آن‌ها را به خط می‌فرستند.»
 
وظیفه سخت و حساسی را به این گردان سپردند، که به قول سردار محمدرضا یزدی اگر عراقی‌ها در آن مقطع می‌توانستند از تنگه ابوقریب عبور کنند و به پل کرخه برسند «انگار اصلاً این هشت سال را نجنگیده بودیم.» یزدی فرمانده گردان عمار بود و آن روز را خوب به یاد می‌آورد. «تعدادی از نیروهای عمار به مرخصی رفته و در شهر بودند. به هر شکلی بود تعدادی را که برگشته و در دوکوهه حاضر بودند سریع جمع و توجیه کردم. ابتدا خیلی از نیروها باورشان نمی‌شد که می‌خواهند بروند عملیات اما بعد از گذشت مدتی با دیدن رفتار ما و اتفاقات متوجه شدند که بله مثل اینکه قضیه جدی است. یادم است مهمات و تدارکات نداشتیم. با همان تعداد بچه‌ها با مهمات محدود در تسلیحات گردان راهی شدیم. حتی یادم می‌آید که در تسلیحات را شکستیم. مسئول آن نبود و ما نمی‌توانستیم منتظر بمانیم. کامیون‌ها آمد و تقریباً تا بعدازظهر نیروهای ما کمی جمع و جور شدند. حرکت کردیم و به پل کرخه رسیدیم. تجمع عجیبی آنجا بود. ترافیک هم شده بود. یکسری عقب می‌آمدند و تعدادی به جلو و این باعث ترافیک شده بود.»
 
خودش لباس بسیجی به تن داشت و دژبان او را نمی‌شناخت. به هر زحمتی بود با جمعی از نیروهایش از دژبانی گذشت و راهی پل کرخه شد. «بعد از اتفاقاتی راه را باز کردند و ما پیاده از پل کرخه حرکت کردیم. دو تیم را جلوتر فرستاده بودم تا منطقه را چک کنند. چون اصلاً نمی‌دانستیم دشمن کجاست. حدود هشت کیلومتر پیاده رفته بودیم. نیروها غذا نخورده بودند و آب و مهمات کم بود. بعد از رسیدن به تنگه دو گروهان را در دو طرف تنگه مستقر و با دو دسته از تنگه عبور کردم. با عبور از تنگه با دشمنی که در ۱۵۰ متری پشت خاکریز مستقر بود، درگیر شدیم و آتش پرحجم دشمن اعم از توپخانه، ادوات، تانک‌ها و تیربارها حاکی از ترس، نگرانی و در انتظار بودن عراقی‌ها بود.»
 
هوا داغ و آفتاب سوزان بود. دشمن پرشمار آمده بود و عزم به عبور از تنگه داشت. «نیروها در سخت‌ترین شرایط در برابر دشمن بعثی ایستادگی کردند و با مقاومتی مثال‌زدنی حماسه تنگه ابوقریب را رقم زدند. در آن منطقه و در آن روز سخت حدود پنجاه شهید دادیم. دشمن با دیدن مقاومت رزمندگان برگشت و نیروهای گردان عمار توانستند جلوی پیشروی و حادثه جبران‌ناپذیری را بگیرند. تعدادی از نیروها در آن منطقه از تشنگی شهید شدند، اما تکلیفشان را انجام دادند. نگفتند تا آب نباشد و مهمات ندهید، نمی‌جنگیم. رفتند و به اعلی‌ترین درجه هم رسیدند.»
 
نبرد تنگه ابوقریب، یک کتاب و یک فیلم
کتاب «عملیات عطش» از تولیدات نشر ۲۷ بعثت، به قلم جواد کلاته عربی، روایتی مستند از این ایستادگی حماسی است. قصه آن نبردی که کمتر از بیست‌وچهار ساعت طول کشید، اما تجلی همه ارزش‌ها و اعتقادات نیروهای جبهه ما بود. قصه آدم‌هایی که ناگهان با آزمونی سخت و جدی مواجه می‌شوند و تکلیفی تازه سر راه‌شان قرار می‌گیرد. قصه آدم‌هایی که می‌مانند و در این آزمون سربلند می‌شوند. ماجرا، ماجرایی چند بُعدی است و هرکدام از خاطراتی که در این کتاب جمع‌آوری و عرضه می‌شوند، یکی از این ابعاد را نشان‌مان می‌دهند. خاطرات متعلق به کسانی است که آن روز در نبرد تنگه ابوقریب حضور داشتند و با دشمن متجاوز، رودررو شدند. راویان از چیزی صحبت می‌کنند که به چشم دیدند و با عمق وجود تجربه‌اش کردند.
 
 
اما معمولاً اشاره به نبرد تنگه ابوقریب، ما را به یاد فیلمی به همین نام، به نویسندگی و کارگردانی بهرام توکلی می‌اندازد. فیلم «تنگه ابوقریب» فیلم بسیار جذابی است که در سی‌وششمین دوره جشنواره فیلم فجر نیز، هم از سوی مردم و هم داوران تحسین شد. بدون نفی زحمات سازندگان این فیلم و بدون انکار این نکته که یک فیلم سینمایی داستانی را باید قبل از هر چیز اثری هنری (و نه وقایع‌نگاری) دید، و نیز ضمن تحسین گروه سازنده فیلم برای انتخاب سوژه‌ای چنین جالب و مهم برای خلق روایتی تصویری، این پرسش برای بسیاری پیش می‌آید که این فیلم ۹۵دقیقه‌ای چقدر به واقعیت‌های آن نبرد وفادار است؟
 
جستجوی پاسخ این پرسش، ما را به سوی شاهدان ماجرا سوق می‌دهد. علی صنعتی که خودش یکی از رزمندگانی بود که در تنگه ابوقریب مقابل دشمن ایستاد، برخی خطاهای فیلم را برمی‌شمرد. از جمله اینکه:  «در این فیلم سخنان فرماندهان تحریف شده است، صحنه‌هایی نشان داده می‌شود که اصلاً در زمان عملیات اتفاق نیفتاده است و در کل از نظر محتوایی اصلا شباهت و نزدیکی با عملیات تنگه ابوقریب ندارد. می‌توان گفت فیلم از نظر اکشن و جنگی بسیار خوب است ولی از نظر محتوایی نه. به عنوان مثال در فیلم مشاهده می‌کنیم که مردم از پل کرخه تا تنگه پیاده در حال خارج شدن از شهر هستند، در حالی که اصلا چنین چیزی نبوده است، این همه زن و بچه و خانواده‌های جنوبی در میان میدان جنگ چه می‌کردند؟» به نظر می‌رسد، کارگردان می‌خواسته تا حد ممکن تلخی‌های جنگ را در فیلمش نشان دهد و از این‌رو، آوارگی مردم شهرهای جنگ‌زده را – که اساساً صحنه‌ای متعلق به مقطع دیگری از جنگ تحمیلی است - جایی در ماجرای نبرد تنگه ابوقریب می‌گنجاند.
 
به قول سردار یزدی، نمی‌توانیم همه واقعیت‌های جنگ را با ساخت و نمایش یک فیلم، به صورت کامل بازآفرینی کنیم؛ «در فیلم تنگه ابوقریب محصول هنرمندان کشورمان تنها بخشی از اتفاقات را می‌توان به نمایش گذاشت، لب‌های خشک شده بچه‌های رزمنده در گرمای ۶۰ درجه را که چند کیلومتر از این سنگر به آن سنگر و از این تپه به آن تپه پیاده‌روی کرده بودند باید می‌دیدید. ما در این عملیات ۵۲ شهید دادیم که پنج تن از آنان از تشنگی شهید شدند. پیکر یکی از شهدا که تازه به هفده سالگی رسیده بود هنوز برنگشته است.»
 
 البته نباید ناگفته گذاشت که تقریباً همه، حتی سخت‌گیرترین منتقدان این فیلم نیز، کار کارگردان در بازآفرینی صحنه‌های نبرد را شایسته تقدیر می‌دانند. منتها ظرفیت یک فیلم سینمایی برای به تصویر کشیدن ماجرایی به بزرگی و عمق نبرد ابوقریب، بسیار محدود است و از این حیث شاید حق با محمد شریفی، دیگر رزمنده حاضر در نبرد تنگه ابوقریب باشد که می‌گوید مجموعه‌های دنباله‌دار و چندین قسمتی برای نمایش هرچه بهتر چنین نبردهایی مناسب‌تر هستند؛ «در کل زحمت زیادی برای ساخت این اثر کشیده شده و گوشه‌هایی از حماسه‌آفرینی رزمندگان را به تصویر کشیده است. برای نشان دادن تمام زوایای یک عملیات اینچنینی باید به تولید سریال پرداخت که زمان بیشتری را در اختیار تیم سازنده قرار می‌دهد.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها