وی ادامه داد: در این ۲۵ سال مسئولیتهای مختلفی داشتهام، از جمله: سردبیر مجله رشد نوجوان، سردبیر رشد معلم، مدیرداخلی همین دو مجله، رئیسگروه نظارت بر ماهنامهها (شامل ۸ عنوان نشریه کودک و نوجوان و ۵ نشریه بزرگسال) همچنین به عنوان نویسنده و مترجم با اغلب این نشریات همکاری داشتهام.
یوسفزاده درباره نحوه فعالیت مجلات رشد اینطور توضیح داد: در حال حاضر نشریات رشد جزو معدود نشریاتی هستند که هنوز ویژه دانشآموزان (به تفکیک دورههای تحصیلی) و معلمان منتشر میشوند. شمارگان این نشریات قبل از شیوع کرونا حدود ۳۴ میلیون نسخه در سال بود که بعد از کرونا و تعطیلی مدارس به حدود یکسوم این مقدار رسید؛ البته به دلیل ویژگی و کارکرد آنها، به عنوان مکمل برنامه درسی و یکی از اجزای بستههای یادگیری، بعد از کرونا روند صعودی داشته است.
وی درباره کیفیت مجلات رشد گفت: گفتنی است که در تدارک محتوا و تصویرگری مجلات رشد، بهترینهای کشورمان حضور دارند. بویژه در بخش دانشآموزی، از نظر کیفیت محتوا و گرافیک، بینظیر هستند؛ لذا در این زمانه هجوم رسانههای دیجیتال و فضای مجازی، وجود چنین نشریاتی، مخصوصا برای کودکان و نوجوانان غنیمت بزرگی است؛ یعنی هم از لحاظ محتوای عمیقتر- نسبت به فضای مجازی- و هم از نظر زیباییشناختی، میتوانند تأثیر مثبتی بر رشد ذهنی و عقلی مخاطبان داشته باشند.
یوسفزاده درباره تفاوت نشریات کودک و نوجوان با نشریات بزرگسال اینگونه بیان کرد: فرق اساسی نشریات کودک و نوجوان با نشریات بزرگسال، در نوع نگاه و پردازش محتواست؛ بویژه مخاطب کودک که هنوز به رشد کامل ذهنی نرسیده، تصاویر را جاندار میپندارد، دامنه لغات محدودی دارد، نیازهای آموزشی خاصی دارد، تجربه زیسته کوتاهی دارد و... .
وی ادامه داد: همه اینها ایجاب میکند، در برنامهریزی محتوا وسواس بیشتری بهکار رود؛ مثلا، مطلب ارائهشده بدآموزی نداشته باشد، عبوس و همراه با سیاهنمایی نباشد، او را به سمت فراگیری مهارتهای زندگی و رعایت آموزههای اخلاقی و شهروندی سوق دهد، در شکلگیری خودآگاهی، هویت ملی و بنمایههای اخلاقی کمککننده باشد و... .
سردبیر سابق مجلات رشد درباره ضرورت وجود مطبوعات الکترونیکی گفت: نشر مطبوعات به صورت الکترونیکی، به هر حال از ضرورتهای زمانه ماست. از نظر گستره توزیع محدودیتی ندارند و پس از انتشار در هر نقطهای از کره زمین در دسترس هستند. قابلیت جستوجوی سریع دارند، در کاهش قطع درختان مؤثرند و غیره؛ اما اگر بخواهیم نسبت آنها را با نشریات کاغذی بیان کنیم، باید بگویم؛ این رابطه شبیه آسانسور و پلکان است؛ یعنی هر کدام کارکرد خاص خود را دارد و خوب است که سیاستگذاران فرهنگی به این موضوع توجه کنند.
وی در انتها عنوان کرد: در سالهای اخیر نشریات کاغذی مختلفی- بویژه در بخش کودک و نوجوان- تعطیل شدهاند که اصلا جالب نیست. بدیهی است. هر کالای فرهنگی که از سبد خانوادهها کم شود، لاجرم یک قدم به سوی کممایهگی و ضعف معرفتی پیش خواهیم رفت. به قول یکی از دوستان بزرگوارم؛ اگر امروز در کار نرم و تربیت خلاق و هنرمندانه کوتاهی کنیم، فردا مجبور خواهیم شد به قوه قهریه متوسل شویم!
نظر شما