علی آرمین، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان گفت: مجموعه «مدرسه ... است؛ لطفا جای خالی را پر کنید» حالت طنزگونه دارد؛ ولی در عین حال، نویسنده توانسته است مطالب مفیدی را در آن بگنجاند و داستان جذاب و پرماجرایی بنویسد.
در اولین شماره با علی آرمین، نویسنده ادبیات نوجوان گفتوگو کردهایم که در ادامه آن را میخوانید:
- تابستان است و وقت کتاب خواندن و سفر کردن به دل داستانها. چه داستان یا رمانی را به نوجوانان پیشنهاد میکنید در روزهای باقیمانده تابستان بخوانند؟
یک رمان چهارجلدی هست که هر کدام از جلدهای آن را هم میتوان به طور مستقل خواند؛ چرا که وابسته به هم نیستند. این مجموعه حالت طنزگونه دارد؛ ولی در عین حال، نویسنده توانسته است مطالب مفیدی را در آن بگنجاند و داستان جذاب و پرماجرایی بنویسد. این مجموعه «مدرسه ... است؛ لطفا جای خالی را پر کنید» نام دارد که عنوان کلی آن این است و هر جلد آن، عنوان مستقلی دارد و از سوی انتشارات پرتقال منتشر شده است. نویسنده آن جیمز پترسون است و کریس تبتس آن را تصویرگری کرده.
- چرا این مجموعه؟ ویژگیها و امتیازهایش برای مطالعه نوجوانان چیست؟
بعضی رمانها طنز دارند و جذاب هستند؛ ولی محتوای چندانی ندارند. شبیه به هلههولههایی هستند که بچهها میخورند و لذتی ازش میبرند؛ ولی بعد از مدتی که به دکتر مراجعه میکنند میفهمند بعضی از ویتامینها را ندارند.
بعضی دیگر نه، در عین حال که جذاب هستند شبیه به غذای مفیدی مثل چلوکباباند؛ یعنی هم جذابیت دارند و هم محتوا. هر کاری نقطهقوت و ضعفی دارد؛ ولی این مجموعه، واقعا کار تمیزی است برای نوجوانان. علاوهبر اینکه طنز خوبی دارد؛ تصویرگری واقعا حرفهای و جذابی هم دارد و حرفهایی که میخواستند بزنند هم در این داستانها زدهاند. مثلا جلد دوم این کتاب عنوانش است «به دادم برسید»؛ داستان پسری است که به نقاشی علاقه دارد و به تازگی به شهر دیگری منتقل شدهاند و باید در هنرستان آنجا درس خود را بگذراند. یک دوست تخیلی دارد که راهنمای اوست و یک دوستی هم در هنرستان پیدا میکند که این دوست، او را به نوعی به راههای خلاف میکشاند؛ یعنی قانون مدرسه را زیر پا بگذارد و از این دست مسائل. پسر دیگری هم وجود دارد در این کتابها که به نوعی رقیب این شخصیت اصلی ماست.
گفته میشود وقتی رقیب در داستانی باشد معمولا داستان قوی میشود؛ در غیر این صورت، آن داستان پتانسیلش را ندارد. شخصیت اصلی از معلم هنر خود میشنود که هنر با زندگی مرتبط است و بر این اساس، برای خودش عملیاتی میسازد به نام «عملیات زندگی» که درواقع میخواست در این عملیات، هر روز یک کار خارقالعاده در مدرسه انجام دهد؛ اما کارهای او سبب دردسر میشود. جالب اینجاست که او در حالی که پسر شرّی است؛ ولی دوست ندارد دل مادرش را بشکند. مادر هم خیلی صبور است و هیچوقت پسرش را سرکوب نمیکند و به تندی با او برخورد نمیکند و تقریبا داستان با کشمکش بین محبت مادری و شیطنت درونی فرزند پیش میرود. در ادامه، کشمکش در داستان به اوج خود میرسد و نویسنده نشان میدهد که محبت مادری چقدر میتواند یک نوجوان را به راه بیاورد. در جامعه هم همینطور است؛ اگر این کانون فکری محبتآمیز به وجود بیاید اثر خیلی بیشتری از قانون و اجرای آنها در هدایت آدمها خواهد داشت باشد.
- خود شما اکنون در حال مطالعه چه کتابی هستید؟
ما یک آژانس ادبی داریم به نام «پینو» که تقریبا دو سالی است که آن را راه انداختهایم و سعی کردهایم رمانهایی برای نوجوانان تولید کنیم که جذاب باشند شبیه رمانهای غربی اما در فضای ایرانی و فرهنگ خودمان. من رمان زیاد مطالعه میکنم و بیشتر رمانهای دوستانی است که در آژانس نوشته میشود و سعی میکنم نظراتی درباره آن بدهم و بازخوردش را به آنها منتقل کنم.
- درباره آژانش ادبی «پینو» برایمان بیشتر بگویید.
در آژانس ادبی «پینو» ما ابتدا تعدادی از رمانهای خارجی موفق را مطالعه کردیم. پیشنهاد اصلی این کار از طرف حجتالاسلام محمدحسین نواب بود. ما این پژوهش را انجام دادیم و سعی کردیم نقاط قوت این رمانها را بیرون بکشیم و بفهمیم نویسندگان آنها چه کار کردند که توانستهاند بازار را دست بگیرند و نوجوانان را شیفته کارهایشان کنند. بعد از این پژوهش، وارد مرحله تولید شدیم. نویسندههایی که از قبل کارهایی نوشتهاند و تألیف دارند، نمونه کار جدید خود را میآورند و بعد از حدود شش ماه تمرین زیر نظر یک استاد، رمانهایشان را مینویسند. ما استادانی داریم همچون معصومه میرابوطالبی، سیداحمد مدقق، سیدحسین امامیان، مجید محبوبی و رضا وحیدی. اکنون حدود ۱۰ رمان تکمیل شده است که ۱۰ رمان دیگر هم در حال نگارش است.
اخیرا فراخوانی داشتیم برای تألیف رمان درباره پیامبر(ص) که اکنون پنج رمان در حال نوشتن هستند و طرح خوبی هم دارند. آنها زیرنظر همین آژانس ادبی «پینو» که با بنیاد رسول رحمت همکاری داشته است در حال تولید هستند. ما در این دو سال در این فضا سعی کردیم موجی ایجاد کنیم، هرچند موجی کوچک؛ اما بر اساس آن بتوانیم رمانهای جذاب ایرانی و متناسب با فرهنگ خودمان تولید کنیم؛ نه اینکه صرفا اکتفا کنیم به رمانهای ترجمهای. هر چند بین این رمانهای ترجمهای هم کتابهای مفید و کارهای جذاب و خوبی پیدا میشود؛ ولی اکتفا کردن به آن کافی نیست.
- از رمانهای تولیدشده در آژانس ادبی «پینو» چقدر استقبال شده است؟
ما مطالعاتی داشته و بر مبنای آنها اثر تولید میکنیم. یکی از آن مباحث مطالعاتی، تصویرگری کارها است که خیلی تأثیرگذار است در جذب نوجوانان. ما سعی کردیم کارهایمان تصویرگری داشته باشند. به این علت تولید آثار کمی کُند پیش میرود؛ چون تا تصویرگری را پیدا کنیم و کار را انجام دهد طول میکشد.
متأسفانه در کشور ما تصویرگری کتابهای نوجوان هنوز اوایل راه است و سخت است تا جا بیفتیم. لذا آثارمان هنوز به مرحله چاپ نرسیدهاند تا بازخوردی بگیریم؛ ولی انشاءالله ظرف یکی دو ماه آینده این رمانها چاپ میشود.
- به نظر شما امروزه چه موضوعاتی برای نوجوانان مهمتر است که در داستانها گفته شود؟
موضوعات زیاد است؛ ولی به نظر میرسد یکی از موضوعاتی که خیلی میتواند مهم باشد و ما میتوانیم به آن بپردازیم مسئله خودباوری و ایجاد آن در نوجوانان است. ما باید به نوجوانان بهواسطه ایجاد خودباوری در آنها، کمک کنیم که از وقت خودشان درست استفاده کنند، ظرفیتهایشان را بشناسند و به خود باور و امید داشته باشند. این یکی از مسائل خیلی مهم است. نوجوانان و جوانان در کشور ما با همان ظرفیتی که داریم و با وجود مشکلاتی که هست میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند. این یک آفت است که نوجوان خودش را در تکرر ببیند. ما باید سعی کنیم با داستانهایمان روحیه نشاط و شادی را در نوجوانان ایجاد کنیم و آنها را به سمت هدفی که دوست دارند سوق دهیم تا از آن حالت یأس و ناامیدی و کدورت بیرون بیایند.
- آیا خودتان در حال نگارش اثر جدیدی برای نوجوانان هستید؟
کتاب قبلی من «پرواز با پاراموتور را دوست دارم» به چاپ دوازدهم رسید که استقبال خوبی از آن شد و برخی از نوجوانان من را ترغیب کردند که جلد دوم آن را هم بنویسم. من جلد دوم را با عنوان «ربات پرنده را دوست دارم» نوشتم و تصویرگری هم شده است. انشاءالله به زودی چاپ میشود.
نظر شما