شهلا عظیمی، مدرس و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی یادداشتی را به مناسبت برگزاری همایش بینالمللی پروین اعتصامی نوشته و در اختیار ایبنا قرارداده است.
دنیای پروین، دنیای مبارزه با تمام مظاهر فساد و تباهی عصر خویش است. آزادگی و وارستگی دو خصلت اخلاقی برجستهای است که درونمایه شعر او را تشکیل میدهد. او از آبشخور این آزاداندیشیهاست که توجه خاصی به حقوق از دسترفته تمام انسانها دارد به خصوص به حقوق پایمالشده ستمدیدگانی که از زور حاکمیت سلطانان پناهگاهی جز درگاه الهی ندارند.
ستمستیزی هنر این شاعر بلند همتی است که تیغ زبانش برندهتر از شمشیر سلاطین عمل میکند. پروین روح پرسشگری دارد خود را در مقام کودکی میبیند که از تاج پادشاه به شگفت درآمده و هزاران سوال در ذهنش ایجاد شده است.
پروین قصهپرداز چیرهدستی است که با هنرداستانپردازی به بیان مقاصد خویش پرداخته و درآن گوی سبقت از اقران ربوده است. زبان پروین چون روحش نرم و لطیف است و سادگی و صراحت از ویژگیهای بارز شعر اوست.
اندیشه بلند و خیال دورپرواز پروین و آشنایی او با ادبیات کهن این مرز و بوم روحیه سنتگرایی را در او به اوج رسانده است. قصاید پروین خردورزیها و خردستاییهای ناصرخسرو آن شاعر بلندپایه و تنکمایه را به یاد میآورد که چسان از حریم حرمت اندیشه به پاسداری برمیخیزد و داغ ننگین مدح را برچهره فرهنگ و ادب نمیپذیرد.
سخنش در راستای هدایت بشریت و متوجه کردن آنها به شرایط حاکم بر روزگار و بیداری برای مبارزه با آن همه فساد و تباهیهاست. او به پیروی ازاین سخنگستر توانای خراسان از علم و خرد که دوبال نیرومند برای پرواز به سمت کمال است بهرهها میجوید و به ستایش از هردو سخنها میگوید.
دنیا از نگاه پروین علمکدهای است که درآن باید به تحصیل و تعلیم خرد پرداخت تا به مراتب بالای انسانیت دست یافت. اهمیت دانش برای پروین با توجه به پیشرفت روزافزون علوم و فنون و رشدعلمی فزاینده جهان غرب در درجه اول قرار داشت. او نه تنها به شاعران پیشین و معاصرایران زمین عنایت داشت بلکه از طریق ترجمه با ادبیات غرب نیز آشنایی داشت و قطعاتی را از دیگر زبانها به شعر فارسی ترجمه کرده است.
در شعر پروین الگوهای زن ایدهآل به تصویر کشیده شده است. درحقیقت شعر پروین دفاعیهای برای حقوق زنانی است که از حقوق اولیه خود در محرومیت به سر میبردند. از نگاه پروین زن مایه انس و شقفت درخانه است و هرخانهای که زن درآن نیست به جسمی میماند که روان از او رمیده است.
پروین به تساوی حقوق میان زن و مرد تاکید دارد. او دراین زمینه واژگان دقیق و لازم را به کار میگیرد. واژه نقصان از واژههایی است که پروین بهعمد ازآن در قطعه درازدامن خود در وصف زنان به کار گرفته است که درهیچ مبحث و دیباچه و کتاب و نوشتهای قضای الهی کمال را برای مرد و نقصان را برای زن درج نکرده است. او از اینکه کمال را مختص مرد بدانند شدیدا معذب است و الگوی کاملی از کمال در نهاد زن به عنوان مادر وبزرگترین مربی جامعه بشری درهمین شعر معروفش نشان داده است.
پروین اهل اعتدال است. میانهروی شیوه زندگی اوست. دانش زیور حیات اوست. اهل خور و خواب نیست. درد آشناست سری به دور از نگرانیهای مردمان روزگارش بر بالین نمیگذارد خود را دربرابر جامعه مسئول میداند.
پروین آسیب شناس اجتماعی و دینی است و حتی اقتصادی است. مناظرات پروین صحنه رودررویی این مسائل است در مست و محتسب درست شیوه طنز و رندانه حافظ را درپیش گرفته است و الحق ازعهده آن به خوبی برآمده است. او دراین مناظره به کجرویهای اجتماعی و هنجارشکنیهای دینی و ریاکاری و آلوده دامنی دستاندرکاران میپردازد و چهره واقعی آنها را آشکار میسازد. این مناظره نمونهای از هنر پروین درانعکاس مسائل یاد شده است.
پروین ریشه تمام بدبختیهای جامعه را در پیروی از نفس و مظاهر آن میداند که تنپروری از نمونههای بارز آن است. او به ناشتایی جان هشدار میدهد و به کارجان دعوت مینماید و دانش را برترین مایه فضیلت معرفی میکند:
گر زندهای و مرده نهای، کارجان گزین
تنپروری چه سود، چو جان تو ناشتاست
تو مردمی و دولت مردم فضیلت است
تنها وظیفه تو همینیست خواب و خاست
پروین برآن است تا درشعر خویش نمونه اعلایی از انسان که مطابق با فطرت الهی است به نمایش گذارد، بنابراین آزاده واقعی از نظر پروین کسی است که خاطرش اسیر آز و بسته هوا و هوس نیاز نیست و کارگر شیطان نیست دیو نفس را دراسارت خود دارد و دل را در امارت خود.
پروین در قصایدش دنیاگریزی دنیاستیز است به جنگ نفس کمر بسته و پای حرص و آز را شکسته است. او در قطعاتش مادری دلسوز که درقالب کبوتر یا دیگر پرندگانی است که رسم مادری را با عواطف لطیف آن درهم آمیخته ظاهر میشود و درمثنویهای خویش روح عطشناک خود را به آبشخور رحمت واسعه الهی نزدیک میگرداند و فریاد این نیازمندی را بندهوار سرمیدهد و درقالب چند غزل نیز پی صفای دل و باطن میگردد.
پروین نیز سهرابوار به دنبال کشف حقیقت بوده است و شناسایی راز گل سرخ کار او نبوده بلکه پی آواز حقیقت دویده است و مسلما به کشف آن نیز رسیده است:
من و تو از پی کشف حقیقت آمدهایم
از این مسابقه مقصود کامرانی نیست
نظر شما