مترجم کتاب «کلنا قاسم»:
کتابهای حاجقاسم در فضای بینالملل وضعیت بهتری دارند/ لزوم توجه بیشتر به ابعاد شخصیتی شهید سلیمانی
میر محمدابراهیم یزدانی؛ مترجم کتاب «کلنا قاسم» گفت: خروجیها خیلی قابل قبول نیست. من آنجا که بودم، در بحث حاج قاسم، کتابهای فارسی میدیدم که ضعیف بودند. در فضای بینالملل وضعیتمان بهتر است.
این کتاب توسط انتشارات راه یار به چاپ رسیده و توسط میر محمدابراهیم یزدانی ترجمه و گردآوری شده است. آنچه در ادامه میخوانید، گفت وگوی ایبنا با محمدابراهیم یزدانی است.
درباره روند تولید کتاب کلنا عباس توضیح بدید.
این کار ضبط شده گفتوگوهای تلفنی با زندانیان بحرین است. یعنی با زندانیان بحرین ارتباط گرفتیم و از طریق تماس تلفنی و رمز، یکسری خاطرات مربوط به بحث شهادت حاج قاسم که شنیدند را به ما انتقال دادند. پس از آن برای ترجمه کار از نعیم شرافت کمک گرفتیم. ایشان ترجمه را انجام دادند.
در بحث بازنویسی، روایی کردن و تبدیل به خاطراتی که الان تبدیل به کتاب «کلنا قاسم» شده را من انجام دادم. ولی متن خام ترجمه را نعیم شرافت انجام دادند. دوستی هم که، به خاطر شرایط امنیتی نمیتوانم نامش را بیاورم که یکی از دوستان بحرینی است و به ایران تبعید شده، خاطرات را از بچههای زندان بحرین گرفت.
کلا چند ساعت گفتوگو بود؟
این تماسهای تلفنی که با زندان برقرار شد، زمان مشخصی ندارد اما یکی از خاطرات طی بیست تماس تلفنی جمع شد. چون باید به رمز صحبت میکردند و کوتاهمدت بود. یعنی یک جمله میگفت، قطع میشد و دوباره تماس میگرفتند و جمله بعدی و ادامه ماجرا...
يعني زبان عربی نبود؟
مکالمات به زبان عربی بود، این دوستمان که ساکن قم است، طی تماس تلفنی که از زندان با او میگرفتند، اطلاعات را در تماس تلفنی و به صورت رمز به او میگفتند. متلا در یک مکالمه پنج دقیقهای شاید میتوانسته دو بند خاطره بگوید.
شصت خاطره گفته شد که ما برای این کار چهل خاطره را گزینش و انتخاب کردیم. زحمت ترجمه همه اینها را نعیم شرافت انجام داد و بعد از ترجمه به دست من رسید. پس از آن کار تدوین و تنظیم را من انجام دادم.
نکتهای هم که درباره کتاب وجود دارد، این است که تقریبا اینکار سهسال زمان برد، یعنی بعد از شهادت حاج قاسم کار شروع شد و مکالمات توسط دوست بحرینی انجام شد و دوسال زمان برد و یکسال هم کار تنظیم و تدوینش طول کشید.
این فرد قبلا زندانی بود؟
بله، دو سال حکم داشته و بعد از دو سال چون دو تابعیتی بوده، به ایران تبعید میشود.
بعد از اینکه به ایران میآید، خبردار میشود که آنجا چه حال و هوایی داشته؟
نه، ایشان در همان زندانی بوده که دوستان محبوساند، زندان الجوف.
میخواهم بدانم چه سالی به ایران آمده است؟ چند سال قبل از شهادت. ایران بوده است؟ ارتباط او با محور مقاومت و زندانیان داخل زندان مهم و کلیدی بود.چراکه خودش از بچههای مقاومت است. با آنها تماس تلفنی داشته و بعد از شهادت حاج قاسم ایدهای به ذهنش میرسد. آن ایده این است که زمانی که شما خبر شهادت حاج قاسم را شنیدید، چه حس و حالی داشتید، مثل خیلی از کارهایی که در حوزه داخل انجام شده، شهر به شهر خاطرات مردم در تشییع جنازه حاج قاسم گردآوری شد. این پیشنهاد را یاسر عسکری؛ مدیر انتشارات راه یار به او داد. او هم کار را انجام داد و بعد کار در اختیار من قرار گرفت. من هم به صورت روایی و داستان، خاطرات را تدوین کردم و مقدمه پانزده الی بیست صفحهای هم برای کتاب نوشتیم.
میدانید یا چند نفر گفتوگو شده است؟
مجموع خاطراتی که الان در کتاب است، چهل خاطره است که قطعا خاطره هر کدام از این افراد متمایز از دیگری است.
ما بیست خاطره دیگر هم داشتیم اما چون افراد تکراری شده بودند، آن بیست خاطره دیگر را نیاوردیم. یعنی ممکن بود این خاطره توسط دو نفر تکرار شده باشد. با این حال برخی خاطرهها ابتر بودند، یعنی شخص خاطره را گفته بوده، تلفن قطع شده و نتوانسته بقیه خاطره را به رابط انتقال دهد. به همین دلیل چهل نفر راوی این خاطرات هستند. چهل نفر از بحرین که در زندان الجوف محبوساند، بعد از انقلاب ٢٠١٣. یکسری از این افراد هم در بجث شهادت حاج قاسم و در راهپیماییها و اجتماعاتی که در فضای بحرین اتفاق افتاد، محبوس شدهاند.
به شما چطور این کار پیشنهاد شد؟
من پروژه تاریخ شفاهی دیگری در دفتر دنبال میکردم. مدتها این ترجمه در دست دوستان بود. یکبار درباره اینکه علاقه دارم کاری برای حاج قاسم انجام دهم، گفتوگو باز شد. دوستان گفتند همچین پروژهای در حال حاضر در دفتر قم وجود دارد و نیاز داریم این کار روایی شود. ترجمه را به من دادند و نگاهی کردم و گفتم کار نیاز به بازنویسی دارد. بعد رفتوبرگشتهایی که انجام شد و طی فرایند سهچهارماهه کار جمعبندی شد و به نتیجه رسید.
چه نواقصی داشت که شما آن را کامل کردید؟
مقدمه نداشت؛ یعنی تنها متن خام ترجمه خاطرات بود و چون ترجمه شده بود، ایرادات متنی داشت. بعضی جاها اصطلاحات خاطرات وجود نداشت. در مقدمه توصیح داده شده است که این قصه و اتفاق از کجا آغاز شده است، فصای بحرین را سعی کردیم کمی تشریح کنیم و با چند تن از افرادی که در حوزه بحرین فعال بودند گفتوگو انجام دادیم و مستنداتشان را در مقدمه گنجاندیم که مورد استفاده قرار بگیرد و مخاطب وارد فضای بحرین شود.
با منابع داخل زندان هم مجدد ارتباط برقرار کردید؟
با منابع داخل زندان از طریق حسین و ارتباطاتی که داشت و آشنایی که با فصای زندان داشت، ارتباط میگرفتیم. چون حسین خودش در زندان بود و ما حدود ده ساعت با خود حسین مصاحبه انجام دادیم که فضا را به تصویر بکشد.
علاوه بر آن، من نزدیک به ششهفت جلد کتاب مربوط به بحرین خواندم و چند ماه مطالعه درباره بحرین داشتم تا قصههایی را که مینویسم، از فصا دور نباشد و نزدیک باشد. این دیواری هم که در خود کتاب تصویر شده، دیوار زندان است.
علت نامگذاری کتاب چه بود؟
علت انتخاب این «کلنا قاسم» شعاری است که بعد از شهادت حاج قاسم، بچههای بحرین و مقاومت این شعار را در بحرین دیوارنویسی کردند و خیلی از این افراد را دستگیر کردند و موج اعتراضات مردمی شروع شد.
کتابهایی که درباره حاج قاسم تولید شده را رصد کردید؟
کتابهایی که توسط انتشارات راهیار و مکتب حاج قاسم و خط مقدم کار شده را دیدهام. کتابهایی که زندگینامه خودنوشت خود حاج قاسم بوده مثل «حاج قاسمی که من میشناسم؛ خاطرات حجتالاسلام علی شیرازی» را خواندهام. کتابهایی که در فضای خود حاج قاسم بود را هم را مطالعه کردم.
انتشارات راهیار روایتهای مردمی از تشییع جنازه حاج قاسم را زیاد کار کرده است. من این کتابها را دیدم. بعضی را کاملا مطالعه و برخی را تورق کردم و آن فضای احساساتی را هم دنبال میکنم. بدون اغراق وقتی بعضی از خاطرات وقتی میخواندم، فضای احساسی داشت و اشک آدم را در میآورد. ارادت به حاج قاسم خارج از مرزها خیلی زیاد وجود دارد و افرادی هستند با اینکه حاج قاسم در بین ما وجود ندارد، ولی به او احترام و ارادت دارند. همچنین جایگاه مقام معظم رهبری در بحرین و جریان مقاومت خیلی پررنگ است و در خاطرات افراد، به آن اشاره میکنند. همین موضوع خودش یکی از مواردی است که بعدها میتواند در کارها درباره بحرین دنبال شود، حتما مهم است.
آماری که مجمع ناشران داده، میگوید ما خواستیم از ناشرانی که برای حاج قاسم کار انجام دادند، تقدیر شود و برگزیدهها را مشخص کنیم و به رهبر معظم انقلاب معرفی کنیم. اصلا کار قابل عرضهای که در سطح کاری خوبی باشد، نبود. میگفتند این ضعف اصلی کار آنهایی است که برای حاج قاسم کار میکنند. مکتب هم ظاهرا اسمش این است که نظارت کند، ولی..
خروجیها خیلی قابل قبول نیست. من آنجا که بودم، میدیدم کتابهای فارسی در بحث حاج قاسم، ضعیف هستند. به دلیل کمکی که خود جریان مقاومت کار میکند، در فضای بینالملل وضعیتمان بهتر است. اما در فضای داخلی کتابهایمان به سمت خاطرات رفته است و از ابعاد شخصیتی و مکتب خود شهید سلیمانی، ابعاد و زوایایی خود حاج قاسم فاصله گرفته و خیلی کار نشده است. تلاش من این بود که در بازنویسی کتاب و اصلاح خاطرات، سعی کنم آن زاویهای را بازنمایی کنم که ابعاد پنهانی حاج قاسم را نشان دهد. در فضای داخل و به خصوص در فضای بینالملل و خارج از مرزها که اهمیت پیدا کرده است.
نظر شما