شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۸
سود برخی در کتمان واقعیت‌ها است/ نمایشگاه کتاب؛ شاخص اصلی سلیقه کتابخوانی ایرانی‌ها

مدیر‌عامل خانه کتاب و ادبیات ایران، سامانه خرید از کتابفروشی و نمایشگاه مجازی کتاب تهران را دو شاخص اصلی برای شناخت وضعیت واقعی کتابخوانی در ایران می‌داند و می‌گوید: فروشِ «نسخه‌ای» ناشران تولید‌کننده محتوای مبتنی بر‌مبانی دینی، انقلاب اسلامی، اصول فکری بومی بیش از ناشرانی است که غیر این موضوعات تولید می‌کنند.

سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا): با متمرکز شدن مأموریت‌های سه زیرمجموعه معاونت امور فرهنگی وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی در یک ساختار واحد یعنی «خانه کتاب و ادبیات ایران»، بخشی از مسائل کلان نشر نیز در این مجموعه پیگیری می‌شود. از‌جمله این اقدامات که با هدف جبران بخشی از مسئله کمبود ویترین کتاب و به تعبیر دیگر افزایش دسترسی به کتاب اجرایی شد، طراحی سامانه خرید از کتابفروشی بود. همان‌طور که انتظار می‌رفت این سامانه خود زمینه‌ساز دسترسی به اطلاعاتی درباره علائق و سلیقه‌های کتاب‌محور مردم و کاربران شد؛ مشابه نمایشگاه مجازی کتاب تهران.

علی رمضانی، مدیر‌عامل مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، در بخش دوم گفت‌و‌گو با ایبنا درباره نتایج طراحی سامانه خرید از کتایفروشی گفت: «برخلاف آنچه در رسانه‌ها درباره پرفروش‌ها اعلام می‌شود مثلا اینکه کتاب‌های ترجمه در کشور، پُرفروش هستند؛ بعضا در برخی روزنامه‌ها، پرفروش‌های فلان نشر را به‌عنوان پرفروش‌های کشور اعلام می‌شود؛ در‌حالی‌که با آمار تولید و مصرفی که در اختیار خانه کتاب و ادبیات ایران است، همخوانی ندارد.»

وی نتایج به دست آمده از دو سامانه خرید از کتابفروشی و نمایشگاه مجازی کتاب تهران را واقعیت وضعیت کتابخوانی مردم اعلام و تأکید کرد: «مردم دنبال کتاب و ناشران خوب و سالم هستند؛ فروشِ نسخه‌ای ناشران تولید‌کننده محتوای مبتنی بر‌مبانی دینی، انقلاب اسلامی، اصول فکری بومی بیش از ناشرانی است که غیر این موضوعات تولید می‌کنند.»

از دیگر محور‌های گفت‌و‌گوی ایبنا با علی رمضانی، حضور ایران در رویداد‌های بین‌المللی کتاب‌محور با وجود دیدگاه وی درباره آمادگی نشر ایران است.  

مدیر‌‌عامل مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران دربخش دوم گفت‌و‌گوی ایبنا، درباره کاغذ از ادامه مذاکره برای رسیدن به توافق برسر قیمت کاغذ تولیدی چوب و کاغذ مازندران خبر داد.
 
ـ بعد از برگزاری نمایشگاه مجازی، شناخت نیاز مخاطبان کتاب در مناطق کمتر‌برخوردار به‌عنوان یک مزیت مهم اعلام شد؛ مزیتی که برای سامانه خرید از کتاب‌فروشی نیز وجود دارد. چه نتایجی درباره نیازهای فرهنگی مردم از رویداد نمایشگاه مجازی و فروش در قالب سامانه خرید از کتاب‌‌فروشی حاصل شده است؟
 

نخستین اطلاع از خرید مخاطبان از نمایشگاه مجازی و سامانه خرید از کتابفروشی، روشن‌­تر شدن مسئله دسترسی در ابعاد دقیق کشوری تا سطح روستاها بود؛ به‌عبارت دیگر با ایجاد دسترسی، شاهد استقبال از کتاب در مناطق مختلف بودیم. علاوه ‌براین مشخص‌­تر شد مردم بیشتر به خرید کتاب‌های کودک و نوجوان توجه دارند؛ این رفتار به این معنا است که والدین در خرید کتاب فرزندان خود را اولویت می‌دهند. در حوزه کودک و نوجوان، مخاطبان به کتاب‌های شعر و داستانی فارسی نیز توجه ویژه دارند. به‌طور مشخص، آمار جزئی درباره موضوع و عنوان کتاب‌‌های مطالعاتی مخاطبان استخراج شده و در اختیار مراجع سیاست‌گذار قرار گرفته تا در برنامه‌‌ریزی استفاده شود.

در نگاه کلان اطلاعات جزئی‌تر هر منطقه ذائقه عمومی و کلان­‌روندها را نشان می‌دهد. به‌عنوان مثال در یک منطقه کمتر‌برخو‌ردار، کتاب‌های حوزه علوم اجتماعی، حقوق و روان‌شناسی  و در مناطق دیگر اعم از کمتر‌برخور‌دار و برخوردار کتاب‌های مهارتی و خود‌یاری پُرمخاطب است؛ البته این دسته از کتاب‌ها ـ مهارتی و خود‌یاری ـ متأسفانه بعضا به‌واسطه تبلیغات، بازار مکاره‌ای را ایجاد کرده‌‌اند؛ علاوه‌براین نحوه توزیع آن‌ها حتی برای ناشران اصلی شبهه‌آفرین است.

یک نکته درباره نتایج بررسی خرید مخاطبان از نمایشگاه مجازی و سامانه خرید از کتاب‌فروشی برجسته است؛ برخلاف آنچه در رسانه‌ها درباره پرفروش‌ها اعلام می‌شود مثلا اینکه کتاب‌های ترجمه در کشور، پُرفروش هستند؛ بعضا در برخی روزنامه‌ها، پرفروش‌های فلان نشر را به‌عنوان پرفروش‌های کشور اعلام می‌شود؛ در‌حالی‌که با آمار تولید و مصرفی که در اختیار خانه کتاب و ادبیات ایران است، همخوانی ندارد. آمار مصرف نمایشگاه یک آمار کلی است؛ به‌عبارت دیگر نه آمار ناشر خاص است و نه مخاطب خاص برخلاف آنچه چیزی که تبلیغ می‌شود مردم به کتاب‌های تألیفی اقبال دارند و اگر کتاب تألیفی، از همه جهات قوت داشته باشد و همچنین تبلیغ خوبی هم داشته باشد سراغ آن می‌روند و زیر فشار تبلیغات فضای مجازی و عمومی که از سوی طیف خاصی از ناشران، القا می‌شود قرار نمی‌گیرند و اتفاقا به گروه‌های مرجع سنتی هم توجه دارند؛ گروه‌های سنتی که مردم دین و آداب زندگی خود را گرفته‌اند، اگر کتابی را معرفی کنند یا بر کتابی مقدمه می‌نویسند، جزو کتاب‌های پُرفروش‌های کشور است. سیرگردش کتاب‌های محتوای مفید یا حداقل محتوای غیر‌مضر در کشور سیر خوب و تامل‌برانگیز است؛ برخلاف آن چیزی که القا می‌شود و آمار پُرفروش‌های نمایشگاه مجازی کتاب تهران، نشان‌دهنده این وضعیت است.
 
                              

ـ یکی از کارکرد‌های اصلی سامانه که جزو اهداف طراحی آن نیز محسوب می‌شود، ارائه آمار دقیق درباره فروش کتاب است. پیش‌تر اعلام کرده بودید، 1000 کتاب‌فروشی در کشور فعالیت می‌‌کنند؛ اگر روزی این فروشگاه‌های کتاب، در فهرست کتابفروشی‌های عضو سامانه قرار بگیرند، جدی‌تر و دقیق‌ترمی‌توان درباره میزان فروش کتاب، همچنین علائق مردم صحبت کرد. بنابراین یکی از نقد‌هایی که به ارزیابی شما درباره این دو مولفه بازار نشر وارد می‌شود، ارجاع شما به نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران به‌عنوان معیار است. آیا 11 روز نمایشگاه کتاب تهران برای نتیجه‌گیری کافی است؟

این اطلاعات با سامانه خرید از کتابفروشی تقاطع داده شده و نتیجه تقریباً یکسان است. آن کسی که می‌گوید نمایشگاه 11 روز در سال برگزار می‌شود، درباره سامانه هم می‌گوید، اطلاعات فروش همه کتاب‌فروشی‌ها در سامانه ثبت نمی‌شود. شبهه این افراد تمام نمی‌شود؛ چراکه نتیجه‌گیری خود را دارند و نمی‌خواهند با واقعیت روبه‌رو شوند. واقعیت همانی است که در نمایشگاه‌ها به‌دست آمده و برخلاف آن‌چیزی است که در طرح‌های فصلی آمار‌سازی می‌شد. در طرح‌های فصلی به‌عنوان مثال، مخاطب کتاب الف را خریداری می‌کرد و کتاب الف ثبت می‌شد اما مخاطبان بعدی که کتاب ب، پ و ت را خریداری کرده بودند، برخی کتابفروشان همان کتاب الف را ثبت می‌کردند. در نتیجه کتاب الف در ردیف پرفروش‌ها قرار می‌گرفت. در‌حالی‌که این کتاب، پرفروش واقعی طرح‌ نبود. خانه کتاب به‌عنوان برگزارکننده طرح­های فصلی، کتاب‌های پرفروش چند دوره را اعلام می‌کرد متوجه شد این موضوع یک فرایند تبلیغاتی محسوب می‌شد و در ادامه متوقف شد؛ چراکه به این نتیجه رسیدند برخی از اجزاء این آمار واقع­نما نیست و به ابزاربرخی ناشران با توافق تعدادی از کتابفروشان تبدیل شده و آن­ها تصمیم می‌گرفتند چه کتاب‌هایی به‌عنوان پُرفروش اعلام شوند. به‌عبارت دیگر به کتاب‌فروشی‌ها اعلام شده بود یک یا چند شابک ـ تعیین شده ـ ثبت شود. خب شما می­‌دیدید که این کتاب­‌ها از کدام طیف بازار نشر هستند. البته قصد تعمیم دادن این رفتار به همه ناشران و کتابفروشان یا زیر سؤال بردن تمام آمار ارائه شده را ندارم. اما ثبت آمار سامانه خرید از کتابفروشی‌، برخط است؛ یعنی براساس موجودی، سفارش انجام و در یک فرایند غیرحضوری، کتاب به دست مشتری می‌رسد؛ بنابراین آمار تا حد بسیار بالایی درصدی دقیق است.

کسانی که نمی‌خواهند درباره واقعیت کتابخوانی مردم را بدانند، سودشان در این است که طور دیگری نمایش دهند. می‌دانیم این فرآیند اعلام پرفروش‌­ها در گرایش عمومی تأثیرگذار است؛ سال گذشته و در زمان اغتشاشات، یکی از روز‌نامه‌ها، با انتشار یک گزارش، چند عنوان کتاب را به‌عنوان پُرفروش‌‌های بازار اعلام کرد و نتیجه شد تغییر ویترین کتابفروشی‌های انقلاب براساس اظهار این روزنامه؛ چرا؟ براساس فضاسازی یک روزنامه، کتاب‌های به اصطلاح  پرفروش را وارد ویترین کردند بنابراین در یک چرخه فضاسازی، تبلیغ و در دسترس قراردادن این کتاب­‌ها در جامعه بازطرح و جذاب شدند.

در ادامه یک روزنامه دیگر، با طرح دو پرسش به این گزارش پاسخ داد؛ نخست اینکه آمار از چه منبعی استخراج شده، دوم اینکه باید با آمار تولید همخوانی داشته باشد؛ بنابراین فضاسازی و پروپاگاندا، وجه تجاری دارد به همین دلیل نفع‌شان در القا است؛ بنابراین هرچه آمار ارائه شود، پذیرفته نمی‌شود البته اصراری نداریم. فقط تاکید می‌کنیم که مردم دنبال کتاب و ناشران خوب و سالم هستند؛ فروشِ نسخه‌ای ناشران تولید‌کننده محتوای مبتنی بر‌مبانی دینی، انقلاب اسلامی، اصول فکری بومی بیش از ناشرانی است که غیر این موضوعات تولید می‌کنند.
 
ـ مدتی است لینک دریافت اطلاعات از سامانه توزیع کاغذ در سایت خانه کتاب و ادبیات ایران مشاهده نمی‌شود؛ مشکلی برای دسترسی ایجاد شده؟ و اینکه در مجموع از ابتدای سال جاری، چند جلسه برای بررسی درخواست ناشران تشکیل شده است؟ درباره آخرین خبرها درباره کاغذ داخلی بفرمایید.
 
سامانه کاغذ همچنان برقرار است و ناشران درخواست­‌های خود را در آن ثبت می‌­کنند و کارگروه هم به حسب کاغذی که در اختیار داشته که عمدتا کاغذ ایرانی بوده تخصیص­‌های لازم را داده است.

درباره مسئله تأمین کاغذ داخلی، آقای دکتر احمدوند، معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفت‌وگوهایی با مسئولان کارخانه‌ها داشتند؛ سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان نیز قیمتی را برای کاغذ اعلام کرده است. همچنین کارگروه کاغذ و نشر هم با حضور معاون محترم اول رئیس جمهور تشکیل می­‌شود و درباره مسائل مربوطه مصوباتی را دارد.

در خصوص قیمت­‌های ارائه شده موضوع با بازار کاغذ ارزیابی می‌­شود؛ یکی از ناشران بزرگ چند روزپیش اعلام کرد هربند کاغذ چینی 60 در 90 را به قیمت کمی بیشتر از 900 هزار تومان خریداری کرده است؛ همچنین بابت تغییر گروه کاغذ و قرار گرفتن این کالا در ردیف کالاهای مشمول دریافت ارز 28 هزار و 500 تومان، تشکر می‌‌کرد و این تغییر را نتیجه جلسه کارگروه کاغذ و نشر در حضور معاون اول محترم رئیس جمهور می‌دانست که برقیمت کاغذ وارداتی تأثیرگذار بود. جلسه کارگروه پیش از برگزاری سی‌وچهارمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با حضور معاون اول رئیس جمهور و مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد. به‌گفته این ناشر، قیمت همین کاغذ پیش از نمایشگاه 1402، هر بند 1 میلیون و 300 هزار تومان بود. 

قیمت کاغذ داخلی باید با تفاوت متناسبی نسبت به نمونه خارجی عرضه شود تا ناشران استقبال کنند. موضوع دیگر درباره کاغذ داخلی، تأمین منابع اولیه برای گردش کار است که بی­‌نتیجه ماند. بحث این بود که  وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دولت اعلام کرد، اعتباری برای سرمایه در گردش نیاز است؛ به‌عبارت دیگر کاغذ از کارخانه­‌ها دریافت شود، آماده‌سازی و در اختیار ناشر قرار گیرد، ناشر پول را پرداخت و مجدد کاغذ در اختیار ناشر قرار ‌بگیرد؛ این فرایند به معنای منابع در گردش است. این اعتبار تأمین نشد. تأکید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر این بود، اگر منابع در گردش تخصیص پیدا کند، فرآیند تولید تا توزیع سرعت می‌گیرد؛ به‌عبارت دیگر کارخانه‌­ها با ارائه منابع تامین شده می‌توانند مواد اولیه تهیه کنند و در ادامه با چالش‌های مختلف مانند تأمین انرژی‌های برق و گاز در فصول گرم و سرد و همچنین مواد اولیه درگیر نخواهد بود. در مجموع کارخانه چوب و کاغذ مازندران، سال گذشته و همچنین اوایل سال جاری، همکاری بسیار خوبی داشت. گفت‌و‌گوهای جاری با این کارخانه درباره قیمت است تا ناشران استقبال کنند.
 
مطالبات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمینه کاغذ ایرانی از سازمان برنامه و بودجه بیش از وزارت آموزش و پرورش بی پاسخ مانده است.     
            
چند پیشنهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به کارگروه کاغذ مطرح شده که بخشی از این پیشنهادات پیش رفت ازجمله ارائه تسهیلات به کارخانه‌ها که بعد از تصویب در شورای پول و اعتبار به بانک‌ها ابلاغ شد. امیدوار هستیم، متقاضیان موفق به دریافت تسهیلات شده باشند.

فرایند تحویل کاغذ به ناشران بدون یک ریال هزینه دولتی انجام می‌شود و اقدام بزرگ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که با منابع داخلی انجام داده، تسهیل‌گری برای ناشران و خرید عمده کاغذ است؛ کارخانه چوب و کاغذ مازندران نیز کمک می‌کند تا قیمت ارزان‌تر باشد؛ به‌عبارت دیگر یک خریدار قطعی و حتمی کاغذ تحریر برای کارخانه فراهم کردیم تا کارخانه مایل به تولید کاغذ تحریر شد.
 
ـ درباره زمان توافق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با چوب و کاغذ مازندران برای قیمت امسال کاغذ تحریر بفرمایید.

امیدواریم توافق به‌زودی محقق شود. علاوه‌بر چوب و کاغذ مازندران، کارخانه کاغذ پارس نیز نمونه‌ کاغذ ارائه کرد که در دو نوع چاپ دیجیتال و افست آزمون شد؛ سازمان حمایت از مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان نیز قیمت­هایی اعلام کرده است. درمجموع گفت‌وگو‌ درباره قیمت جریان دارد تا دولت کاغذ مورد نیاز را در مقام تسهیل‌گر بعد از امضا قرارداد، به‌طورعمده تحویل و به‌طور خُرد توزیع کند.  
 
ـ پیش‌بینی‌ درباره میزان توافق با مسئولان کارخانه چوب و کاغذ مازندران برای تأمین کاغد چقدر است؟

نیاز سالانه نشر کشور به کاغذ، به‌طور میانگین حدود 40 تا 60 هزار تُن است. هر مقدار از این میزان که در داخل تولید با کیفیت شود، ناشران استقبال خواهند کرد. کارخانه چوب و کاغذ مازندران در هفته کتاب سال گذشته وعده 20 هزار تن را مطرح کرده بود و در گفت‌و‌گوهایی که امسال داشتیم، بر این میزان تولید، اعلام آمادگی کردند. اما با توجه به اینکه هنوز برسر قیمت توافق نکردیم، درباره میزان تولید نیز فعلا به عدد نهایی نرسیدیم؛ علاوه براین حتی  اگر، قیمت هر بند کاغذ تحریر کارخانه چوب و کاغذ مازندران بیش از قیمتی که ناشران امکان تهیه کاغذ خارجی را دارند تعیین شود، این توافق قیمتی، بدون پشتوانه خواهد بود.
 
ـ گفته بودید نشر ایران برای حضور در عرصه‌های بین‌المللی آمادگی ندارد؛ اما به‌نظر می‌رسد این دیدگاه با برپایی غرفه در نمایشگاه‌های خارجی طی دو سال گذشته، متناقض است. اگر آمادگی وجود ندارد، چرا در این رویدادها حاضر می‌شویم؟ علاوه‌براین آورده نشر ایران از حضور در این رویداد ها چیست آیا موجب آمادگی نشر کشور شده است؟
 
وقتی می‌گوییم نشر آمادگی ندارد، درباره ظرفیت 5 هزار ناشر فعال صحبت می‌کنیم. پرسش اینجاست؛ آیا این ناشران به این فکر می‌کنند که فعالیت‌شان باید یک سویه بین‌المللی داشته باشد یا نه؟ به این فکر می‌کنند که بروشور معرفی، نمونه محصول، سایت و بازاریاب به زبان‌های دیگر داشته باشند یا نه؟ اتفاقا بنده معتقدم و در همان مصاحبه­‌ای که شما به بخشی از آن اشاره کردید گفتم اگر قرار باشد وضعیت نشر، بهبود پیدا کند، یکی از راهکار‌های مهم، بین‌المللی شدن نشر است؛ چراکه ناشر در عرصه بین‌الملل کتاب عرضه می‌کند، نقایص کار را متوجه می‌شود، به  یک بازار بزرگ وارد می‌شود، منابع ارزی وارد صنعت نشر می‌شود که همه زمینه‌ساز تقویت نشر است.

به‌نطر می‌رسد از مجموع ناشران حرفه‌ای تعداد اندکی شاید حدود 30 تا 50 ناشر هستند که به عرصه بین‌الملل فکر می‌کنند به این معنا که بتوانند حق انتشار کتابشان را بفروشند. این تعداد ناشر در مقایسه با کل صنعت نشر، بسیار اندک است. بنابراین معتقدم عموم صنعت نشر، آمادگی بین‌المللی شدن را کسب نکرده؛ به این فضا فکر نمی‌کند. در خانه کتاب و ادبیات ایران تلاش می‌کنیم، ناشران به فضای بین‌الملل فکر کنند.

پیش‌تر در مجموعه، انتخاب ناشر برای اعزام به نمایشگاه‌های بین‌المللی، ملاک‌های دیگری بود، اما ملاک را براساس این پرسش‌ها قرار دادیم؛ اینکه از ناشر می‌پرسیم برای حضور در نمایشگاه خارجی، چه آمادگی دارد؟ چه اثری را برای عرضه انتخاب کرده است؟ بنابراین برای حضور در این رویداد ابتدا باید، زبان گفت‌و‌گو و توانایی عرضه کتاب را داشته باشد، همچنین براساس زبان ناشر خارجی، نمونه‌‌ و کاتالوگ آماده و قرار ملاقات تعیین کرده باشد. با توجه به این ملاک‌ها از ناشرانِ باتجربه چند دوره حضور در نمایشگاه فرانکفورت، پرسیدیم درمجموع چند قرارداد فروش رایت، امضا کرده‌اید؟ هرکدام که عددی را اعلام کردند، گفتیم باید این قراردادها رویت شود. برخی از ناشران و حتی آژانس‌های ادبی، قراردادهایشان را که وجه محرمانگی هم دارد، به خانه کتاب و ادبیات ایران آوردند؛ در حضور همکاران، بررسی و مشخص شد، به‌عنوان مثال یک آژانس ادبی 23 رایت فروخته و قراردادهایش هم موجود است. برای این مقدار هم مقاومت زیادی وجود داشت و تأکید می‌شد وقتی اعلام می‌کنیم قرارداد منعقد شده، کافی است؛ اما پرسش این بود که کتاب ترجمه و منتشر شده به زبان انگلیسی، کجا است؟! بنابراین ملاک‌ها را تغییر دادیم تا سقف پرواز را متناسب تعیین کنیم که ناشران بتواند بین‌‌المللی شوند؛ به‌عبارت دیگر برای تور یا ویزیت که در رویداد‌های بین‌‌‌المللی کتاب‌محور حاضر نمی‌شویم؛ در مجموع فرایند ارتقا بین‌المللی شدن نخست؛ تعیین ملاک‌های انتخاب؛ دوم آماده کردن ناشران برای حضور است.

با بعضی ناشران شرط می‌کنیم تا آمادگی پیدا کنند؛ ازجمله اینکه بروشور تدارک ببینند و اگر برای حضور در یک نمایشگاه، صددرصد حمایت شده بودند، برای دریافت 50 درصد حمایت و حضور در نمایشگاه بعدی، باید بخش بین‌المللی سایت‌شان طراحی شده باشد، اگر محقق شده بود، در نمایشگاه حاضر خواهد شد. این ناشر که موفق به فروش رایت شده، برای حضور در نمایشگاه بعدی و دریافت 25 درصد حمایت، به‌اصطلاح باید سرخط قرار بگیرد و چند ناشر دیگر را برای حضور در این عرصه آماده کند.

البته سرعت این فرایند به سرعت نشر داخلی نیست؛ ساده اندیشی است که فکر کنیم در فضای بین‌المللی به راحتی داخل فعالیت کنیم. این عرصه زبدگی، برنامه‌ریزی و تلاش مضاعف نیاز دارد.

با تمام این مباحث پرسش اینجا است، چرا در نمایشگاه‌های خارجی حضور پیدا می‌کنیم؟ پاسخ این است که برای برخی از ناشران که به این حوزه فکر می­‌کنند و برای آن آمادگی دارند به همراه تعدادی از ناشران که علاقمندی دارند و در حال تلاش مستمر برای حضور در عرصه بین الملل هستند فضا فراهم می­‌کنیم تا ضمن حضور، رشد کنند و بتوانند نمونه‌­های موفقی در داخل باشند. از این طریق هم به تعداد ناشران دغدغه­‌مند حوزه بین­‌الملل افزوده می­‌شود و هم نمونه­‌های بیشتری برای الگوگیری سایر ناشران در حوزه­‌های مختلف ساخته می­‌شود.

در برخی از نمایشگاه­‌ها هم ظرفیت­‌های مختلف صنعت نشر از جمله گرافیک و تصویرسازی و تولید کتاب، سازمان­ها و شیوه‌­های تولید محتوا برای دیگر شرکت‌کننده‌­ها عرضه می­‌شود. به‌عنوان مثال در نمایشگاه کتاب دوحه 2023  درباره غرفه‌سازی و ارائه آثار، طرح مطالعاتی انجام شده بود با این هدف که چطور اقدام کنیم یا چه آثاری عرضه شود که نظر بازدیدکنندگان را جلب کند. درمجموع برای حضور درنمایشگاه‌های بین‌المللی تأمل و برنامه‌ریزی می‌شود تا ظرفیت‌های بین‌المللی نشر ایران به نمایش گذاشته شود و بتوانند جلوتر بروند. اما تا وقتی که خود ناشران به فکر استفاده از فضای بین‌المللی نباشند و طراحی جدی و انتظار درآمد‌زایی جدی برای فضای بین‌الملل نباشند، تلاش‌ها و زمینه‌سازی‌ها کمتر جواب خواهد داد. به‌گفته همکارانم، درگذشته روشن‌نگه‌داشتن چراغ غرفه جمهوری اسلامی ایران، هدف حضور در  نمایشگاه‌های خارجی بود و در دوره فعلی هدف بیشتر یا هدف نخست، راهبری ناشران با یک نقطه‌گذاری مشخص است تا فرایند بین‌المللی شدن را طی کنند.

                                    
 
ـ با توجه به ناآرامی‌های پاییز سال گذشته و تحلیل‌ها و راه‌حل‌‌های مختلف درباره ایجاد فضای گفت‌وگو درباره مسائل اجتماعی از‌جمله ایجاد خانه‌های گفت‌و‌گو، نسبت خانه کتاب و ادبیات ایران را با این مسائل و شرایط چطور می‌بینید؟ و اینکه مجموعه چه ظرفیت‌هایی برای ایجاد امکان گفت‌وگوی طیف‌های فکری مختلف دارد؟
 

نسبت برج دیده‌بانی با هواپیماهای داخل فرودگاه چیست؟ نسبت خانه کتاب و ادبیات ایران با صنعت نشر همین‌طور است؛ از خانه کتاب و ادبیات ایران، انتظار داریم از همین نقطه یعنی کتاب و نشر با ناهنجاری‌های اجتماعی مواجهه و یا حداقل تعیین موضع کند. اگر خانه کتاب و ادبیات ایران با داده‌کاوی‌هایی که انجام می‌دهد که بخشی آن انجام شده، بتواند نقش دیده‌بانی خود را دقیق انجام دهد، مهم‌ترین کاری است که می‌تواند انجام دهد. به‌عنوان مثال در جایزه جلال آل احمد سال 1400، مطالعه‌ای درباره آثار ادبیات داستانی سال 1399 که شمارگان آن‌ها بیش از 500 نسخه بود، انجام و مشخص شد، محتوای عمده داستان‌ها در دهه گذشته سیر می‌کند. این وضعیت نشان‌‌ می‌دهد فضای داستان ایرانی، درحال بی‌دنباله و بی‌تاریخ شدن است.

وقتی ادبیات داستانی بی‌تاریخ شد، می‌توان هر هویت دیگری را برای مخاطب به اصطلاح جا انداخت. در این بررسی همچنین مشخص شد داستان عمدتا در شهر جریان دارد و روستا، تاثیر ندارد؛ درحالی‌که مخاطب هم در شهر و هم در روستا زندگی می‌کند. نتیجه این رویکرد در درازمدت، مهاجرت بیشتر از روستا را موجب خواهد شد. نقش زن‌ها، مقوله خشونت، جنسیت نویسنده‌ها از دیگر مؤلفه‌های مطالعاتی بود. در حوزه کودک و نوجوان نیز نقش دیده‌بانی دارد. در روز خبرنگار اعلام کردم که در حالی‌که سهم کتاب‌های ترجمه در 60 سال، 22 درصد است اما در یک دهه گذشته، این سهم به 40 درصد رسیده؛ بنابراین سیر رشد ترجمه، درخورتوجه و هرروز نیز درحال افزایش است که بخشی از این ترجمه‌ها در قالب ترجمه‌های ناواقعی، کتابسازی بروز پیدا می‌کند.

اگر خانه کتاب و ادبیات ایران، بتواند نقش دیده‌بانی خود را خوب ایفا کند که البته فعلا نواقصی دارد، می‌تواند به اندازه خود، در کاهش آسیب‌های اجتماعی موثر باشد.

همچنین به‌طور طبیعی خانه کتاب و ادبیات ایران، محل تلاقی و دیدار عناصر مختلفی است؛ کما اینکه برخی از نشست‌ها، جنجالی می‌شود اما این‌طور نیست که بگوییم امکان ترویج هر دیدگاهی در این مکان وجود دارد. خانه گفت‌وگو منطقی دارد؛ برخی از نشست‌های خانه کتاب و ادبیات ایران، بنابر تصمیم مهمانان و برگزارکنندگان، به‌طور عمومی منتشر نمی‌شود.   
             
برخی موضوعات نیز اقتضای زمانی دارد. بنابراین شعار پوپولیستی نمی‌دهم؛ بلکه ضوابطی تعیین شده و مبتنی بر مقتضیات زمان و نیازهای جامعه و طبیعتا از منظر مسئولان  ـ مانند هر دوره دیگر ـ چارچوب و ملاک‌هایی تعیین شده که براساس آن عمل می‌شود.
 
ـ درباره جلسه آسیب‌شناسی نمایشگاه 1402 بفرمایید.

 
همان رویه­‌ای که بعد از نمایشگاه 1401 آغاز شده بود پس از نمایشگاه 1402 هم شروع شده و نشست­‌های آسیب­شناسی برگزار شد. در واقع این جلسات پایه‌گذاری نمایشگاه بعدی است. در نشست اخیر، درباره برخی کمیته‌ها بحث شد و در نشست‌های بعدی در آینده نزدیک جلسات تکرار و وضعیت کمیته‌های دیگر بررسی خواهد شد. همچنین با تشکل­‌های نشر هم توسط رئیس محترم نمایشگاه و ارکان دیگر جلساتی برگزار شده و خواهد شد. نسخه ارتقائی برنامه­‌های نمایشگاه بعدی از این جلسات استخراج خواهد شد.
 
ـ طرح پیوند سامانه خرید از کتابفروشی با نمایشگاه مجازی در نمایشگاه سال 1403 همچنان به قوت خود باقی است؟

فکر می‌کنم، کسی نتواند فواید این پیوند و مشارکت تمام ارکان صنعت نشر در بزرگترین رویداد این صنعت را انکار کند. البته بعضی از آسیب‌های این پیوند شناسایی شده و برطرف خواهد شد. بنابراین به نظر می­رسد به‌واسطه فواید متعدد و با ارتقا و بهبودی که پیدا خواهد کرد از بخش‌های ثابت نمایشگاه باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط