حاشیههای پررنگتر از متن در دورهمی اهالی ادبیات هرمزگان؛
کتابهای اهدایی به زندان از مرز ۱۰۰۰ جلد گذشت/ غافلگیری یک شاعر در پشت تریبون شعرخوانی
هرمزگان- حاشیههای پررنگتر از متن در دورهمی اهالی ادبیات هرمزگان «چهارشنبههای آخر ماه»، با اهدای کتاب به زندانیان، تعداد کتابهای اهدایی به امور زندانها از مرز یک هزار جلد گذشت و در غافلگیری یک شاعر، جشن تولد و سالروز ازدواج او پشت تریبون شعر خوانی، برپا شد.
دبیر محفل ادبی«صبا» کتابخانههای عمومی هرمزگان با غزل ناب «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا» از شهریار کلام را آغاز کرد و سپس شاعرانه خیر مقدم گفت و افزود: امروز به مناسبت گرامیداشت روز شعر وادب پارسی مفصلتر در خدمت اهالی ادبیات هستیم.
مسلم محبی با اشاره به مخالفتهای بعضی با نام گذاری روز شعر ادب پارسی در زاد روز شهریار، او را مشهورترین شاعر معاصر خواند و ضمن اینکه جایگاه متعالی در شعر و ادبیات فارسی را برای او متصور بود به بررسی جنبههای مختلف شعر وی پرداخت.
او در ادامه، شعر مذهبی علی ای همای رحمت و شعر عاشقانه: یار و همسر نگرفتمِ استاد شهریار را خواند و گفت: بعضی از شعرها همهاش آفرین دارد.
خالق اثر شاعرانه «بعد از تو من به درد خودم هم نمیخورم » نیز در مواردی که موضوعی مطرح میشد و نیاز به توضیح بود ورود میکرد و رشته کلام را در دست میگرفت. مثلا در خصوص آرکائیسم که یکی از شاعران گفت: رسالت شعر بومی حفظ واژگان است، محبی واکنش نشان داد و گفت: علی رغم اینکه ورود هیچ کلمهای در شعر ممنوع نیست اما رسالت شعر این نیست که واژگان را حفظ کند بلکه حفظ واژگان، وظیفه فرهنگ واژگان است. یا آن جا که بحث ایدئولوژی در شعر شعرا بالا گرفت، به دفاع از اخوان ثالث پرداخت و با ذکر مثالهای متعدد از وجود نگاه ایدئولوژیک در شعر شعرا، آثار اخوان را فاخر و فراتر از این موضوع دانست. او در توضیح گفت: محال است که کسی در شعر جهت نداشته باشد بلکه حتی بی جهتی نیز یک جهت است.
بنیانگذار انجمن شعر و دریا، یکی از مهمترین اهداف نشست ادبی چهارشنبه های پایان ماه را تازه شدن دیدار اهالی ادبیات و همچنین شنیدن آثار یک ماه اخیر شاعران است. با این جمله، کلام را کوتاه کرد و افزود: برویم شعرهای جدید بشنویم و لذت ببریم.
خالق کتاب از تارم تا طارم با اشعار پراکنده شهریار سر به سر استاد شهریار گذاشت. آنجا که شهریار گفته بود: «پیرم و دلم گاهی یاد جوانی میکند» با شعر «پیرم نیست و دلم...»، شعر را پاسخ گفت و سپس تشریح کرد که چگونه سید محمدحسین بهجت تبریزی، شهریار شعر شد و دل هیچ کس را نشکست.
یعقوب باوقار زعیمی، بخشی از حیدر بابا را خوانش کرد و بخش مختصری از اشعار شهریار و حضرت علی«علی ای همای رحمت»، شهریار و استالین، شهریار و معشوقه، شهریار و شاه، شهریار و دولتمندان شاه، شهریار و کشف حجاب، شهریار و حقوق مدنی، شهریار و دانشگاه، شهریار و مسئولان پس از انقلاب، شهریار و جنگ تحمیلی را خواند.
دومین شاعر، فضیله یگانه و غزل عاشقانه «دکمههای چشم تنگ بی دهن را باز کن» را به شکل شاعرانه خواند.
سید مهدی محمد حسینی از قشم برای نخستین بار میهمان این نشست بود و رباعی عاشقانه «امروز گواه هر گواهی ماییم، در دایره دهر دوراهی ماییم، در وسوسه سیب و عدم حیرانیم، آن خلقت تلخ اشتباهی ماییم» و رباعی آئینی «گفتیم به یاد کربلا برگردیم، با خواند ذکر هل اتی برگردیم، ... یک جمعه تو گریه کن، ما برگردیم» و سرانجام با یک غزل عاشقانه محفل را سر ذوق آورد.
شهین بهاری شعر سپید «در میان شاخ و برگ زندگی، در دلم انگار غوغا میشود، مثلِ یک پروانه یِ کوچک دلم، با نسیم کوچکی هی زیر و بالا میشود ...» را خواند.
ایرج انصاری فرد، خالق سه اثر «مرگابه، هفشلفت و دوئل» پس از یک مقدمه با خوانش غزل حافظ و شادباش روز شعر و ادبيات، غزل« برفتند از خود و باز آمدن ادامه بده، به استحاله درد از بدن ادامه بده» را خواند.
لیلا سالاری، معلم هنرمند و صاحب دو اثر شاعرانه «شعری که تو از نگاه من میخوانی» و «لیوان شبها»، مثنوی «دیوان چشمان ادب صد بار خواندم، در بیت بیت هر غزل من جاماندم» را پر احساس قرائت کرد.
ابراهیم ضعیفی، بومی سرای بندری با بلندترین غزل کوتاه جهان«دوستت دارم» کلام را آغاز کرد و غزل عاشقانه فارسی «برای رفتن از این شهر راه کافی نیست، و نیز بدرقه ام را نگاه کافی نیست» را خوانش کرد.
مهرنوش ایزد پرست با اشاره به نامگذاری روز شعر و ادب پارسی گفت: همیشه گمان میکنم که میشد دقیق تر و حساس تر روز شعر و ادب پارسی را انتخاب کرد. شعر نو «نهنگی هستم که صدای مرا هیچ نهنگ دیگری نشنیده است» را خواند.
استفاده نابجا از واژگان قدیمی، شعر را دچار مسمومیت میکند
در بخش دوم این نشست ادبی، نیلوفر شاطری، متولد ۱۵ تیرماه ۱۳۷۰ از شهرستان شوشتر استان خوزستان، مهندسی شیلات، مسئول انجمن ادبی زاگرس، ترانه سرا و سپید سرا با موضوع ارکائیسم و ویژگی یا بحران شعر امروز گفت: آرکائیسم نوعی هنجار گریزی و انحراف از زبان معمول و به کار بردن واژگان و ساختاری است که در گذشته متداول بوده؛ اما در اشعار شاعران امروزی و معاصر رواج چندانی ندارد. آرکائیسم از راه های برجسته کردن و تشخص بخشیدن به زبان است. این شگرد یکی از شیوه های آشنازدایی با عناصر کهن (آرکائیک) زبان است.
این مولف جنوبی با ذکر مثال شعر شاملو و زبان تاریخ بیهقی در استفاده بجا از ارکائیسم ادامه داد: ارکاییک از دوران نیمههای سده هفتم شکل گرفت و یونانیها در خلق آثار ادبی شان از تمدن مصر الهام گرفتند.
وی با اشاره به معنای لغوی آن به معنی قدیم و کهنه، باستان گرایی یا دیرینه گرایی و نوعی هنجار گریزی که در نُرم اصلی زبان استفاده نمیشود اضافه کرد: باستانگرایی یا آرکاییزم یکی از آرایههای ادبی است. شاید پس از وزن و قافیه، معروفترین و پرتاثیرترین راههای تشخص دادن ِ زبان کاربرد آرکائیک زبان باشد، یعنی استعمال الفاظی که در زبان روزمره و عادی به کار نمیروند. اینکه زبان شعر همیشه زبانی ممتاز از زبان کوچه و بازار بوده است، یکی از علل آن همین اصل باستانگرایی است. احیای واژههایی که در دسترس عامه نیست سبب تشخص زبان میشود. همچنین اگر ساخت نحوی کهنهٔ زبان، جانشین ساخت نحوی معمولی و روزمره شود خود از عوامل تشخص زبان است. بنابراین باستانگرایی را در دو شاخه: باستانگرایی واژگانی و باستانگرایی نحوی مورد مطالعه قرار داد و گفت: نمونه بارز آن شعر مهدی اخوان ثالث، شفیعی کدکنی و شاملو است.
نیلوفر شاطری در ادامه از ویژگیهای مثبت ارکائیسم، به پرورش حس نوستالژی، بازگشت به گذشته و زنده کردن فضای قدیمی، ایجاد حس حماسی، تداوم فرهنگ با شکل جدید و تشخص بخشیدن به شعر را بر شمرد.
او از ویژگیهای منفی آرکائیسم، به عدم استفاده صحیح و استفاده نابجا از واژگان قدیمی که شعر دچار مسمومیت میشود، پایین بودن دایره واژگان شاعر و استفاده بالاجبار از کلمات کهن، استفاده از واژگان به بهانه حفظ و بایگانی و سنخیت نداشتن با زمان اشاره کرد و اضافه کرد: اگر نتوانیم روح کلمات را تسخیر کنیم و در شعرمان بیامیزیم، نمیتوانیم لذتی ایجاد کنیم و ممکن است با این شرایط با روی آوردن به ارکائیسم به یک شاعر درجه چندم تبدیل شویم.
این منتقد ادبی گفت: نحوه استفاده از ارکائیسم به شاعر و پذیرش مخاطبش بستگی دارد بنابراین دستور واحدی برای استفاده و یا عدم استفاده آن نیست. بنابراین بدون اینکه به معماری شعر آسیب برساند خوب است. مانند شاملو که غارهای کوه را به «دهن دره کوه» تشبیه میکند، خيلی موفق عمل کرده است.
شاطری در پاسخ به استفاده ارکائیسم در شعر بومی و فارسی ابراز داشت: با استفاده از ارکائیسم در شعر بومی، موافق ترم و در شعر فارسی مخالف هستم.
این شاعر جوان با خوانش شعر سپید دفاع مقدسی «نشسته ای برای سیم های خاردار قصه میگویی» مخاطبان شعرش را در آستانه آغاز هفته دفاع مقدس به ۸ سال دفاع مقدس و به ساحل کارون برد.
در بخش سوم، این نشست میزبان شاعر نوجوان انجمن ادبی محفل صبا، شعر و دریا و سیمرغ بود.
رویا محمدی از شهر فین؛ شعر سپید «ایستادم کنارش» را خواند.
صدای ایمان امینی با خوانش غزلی از شاعر پیشکسوت فهیمه نظری «تو آماده بودی، همه گفتند: نیامد» در فضای سالن پیچید.
فاطمه یاس پورارژنگی شعر سپید عاشقانه: «ورق میخورد دستهای تو در من» را خواند.
علی اکبر فاضلی از شهرستان رودان، غزل «سکوت میکنم و عطر میزنم با تو و با نگاه قدم میزند دلم تا تو» را خواند.
سدنا صباغ، کودک داستان نویس و شاعر، شعر کودکانه «خلیج فارس ایران با موجای فراوان» و «قد بلندی دارم، پوست تنم قهوهای» را که ابتدا نقاشی شان را کشیده بود و سپس شعرشان را گفته بود، اجرا کرد.
در بخش چهارم چهارشنبههای پایان ماه، گفت و گوی صمیمانه و شاعرانه با معصومه پور ثمال از شاعران بومی سرای میناب، زاده سال ۱۳۶۳؛ منوچهر ضیایی شاعر طنز پرداز و رئیس انجمن شعر شهرستان رودان، زاده ۱۱ ارديبهشت ۱۳۴۳ و زهرا سلطانیان، فرزند شهید سلطانیان متولد ۲ شهریور ۱۳۵۷ شیراز به صورت مجزا با حدود ۱۰ سوال مشترک در حوزه ادبیات انجام شد.
آن ها در این گفتوگو از چگونه شاعر شدنشان، اشعار و شعرای مورد علاقه شان، همراهی و یا مخالفت خانواده، موضوعات و قالبهای شعری مورد پسند و حمایت و عدم حمایت مسئولان صحبت کردند.
در بخش پنجم این نشست، ریحانه ملایی از انجمن سيمرغ با دوبیتی«من اندر غم، دلی دارم و غم در من جهانی را» شعر خوانی را آغاز و با شعر سپید «در این تکه تکه تاریک و تاریک تو تنها...» به کار خود پایان داد.
الهه وکیل زاده غزل «دیوانه مینامد مرا هر کس نگاهم می کند» را خواند.
هستی دولتی داستانی با عنوان «من با تو هم قهرم، میخواهم کوچ کنم...» را روایت کرد.
حدیث و پارسا عُمرانی به سبک حماسی و همزمان با شعر خوانی به مناسبت تولد شاعران پرداختند و بخش درخشانی از شعرهایشان را قرائت کردند. ابتدا، تولد فریدون مشیری در ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ را بهانه قرار دادند و شعر:
«گفته بودی که: «چرا محو تماشای منی؟
و آنچنان مات، که یک دم مژه بر هم نزنی»
ـ مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو بهقدر مژه بر هم زدنی!» را خواندند.
سپس به بهانه یکم مهرماه، زاد روز شاعر غزلسرای معاصر زنده یاد حسین منزوی، غزل:
بی تو به سامان نرسم، ای سر و سامان همه تو
ای به تو زنده همه من، ای به تنم جان همه تو
من همه تو تو همه تو، او همه تو ما همه تو
هر که و هر کس همه تو، این همه تو آن همه تو… تقدیم کردند.
و در آستانه ماه مهر، شعر زیبای شهریار:
من که در
عالم شعر و ادبم، میگفتم
عالمی نیست که از عالم ما گرمتر است
لیک در
صحبت یاران عزیزم امروز
عالمی هست که از عالم ما نیز سر است/ را به معلمان و شاعران معلم پیشکش کردند.
سینا سلطانی ، متن کوتاه «پروانه صفت رها کن شمع خاموش را» خواند.
سیمرغها به شدت به حمایت عاطفی و معنوی نیاز دارند
سپس نغمه حکمت شعار بانی باشگاه ادبی سیمرغ و دبیر ادبیات در زمینه شعر نوجوان هرمزگان و افق های پیش روی این انجمن صحبت کرد.
حکمت شعار، فرصت ناب انجمن شعر و دریا را غنیمت شمرد و گفت: این انجمن فرصت نابی بود که به دست ما رسید. زیرا هر جایی نمیتوانستیم این سیمرغ ها را به پرواز در آوریم. انجمن سيمرغ با تمام ظرفیتها از انجمن شعر دریا شکل گرفت.
وی ادامه داد: سیمرغها به حمایت عاطفی و معنوی شاعران پیشکسوت و مسئولان به شدت نیاز دارند. ما دبیران ادبیات نیز یک پل ارتباطی هستیم.
او اضافه کرد: سیمرغ ها امید دارند روزی شعر و دریایی باشند و قطعا روزی برایشان اتفاق خواهد افتاد. حکمت شعار همچنین با قدردانی از همکارانش گفت: این انجمن با اندیشه آقای نخعی و پشتیبانی خانم شکرالهی در مقطع متوسطه در ناحیه یک بندرعباس از اسفند ۱۴۰۱ برای نخستین بار شکل گرفت و با استقبال بسیار خوبی از طرف بچهها مواجه شد. افتتاحیه خیلی خوبی گرفتیم و پس از آن کارگاه های آموزشی را با حضور پیشکسوتان ادبیات ترتیب دادیم و بچهها مشتاق تر شدند.
مسئول انجمن ادبی سیمرغ، از آغاز کار در این انجمن خاطره بازی کرد و اعلام کرد برنامههایی را از مهر داریم و در پایان شعر «پاییز را به خاطر بسپار» را خواند.
مرتضی رحیمی نژاد، مسئول انجمن شعر شهرستان حاجی آباد، با اشاره به روز ادب پارسی گفت: شعر «مادر» شهریار را خیلی دوست دارم و پس از آن غزل «یک جمعه ساکت، یک عصر پائیزی» را خواند.
نجمه محمودی، شعر زیبای «سردم شده، حتی پتو، حتی بخاری هم، حتی تمام عکسهای یادگاری هم ...» را خوانش کرد.
اقبال طهماسبی، رباعی «مانند غزال در چمن میآید، گفت است به من به من به من میآيد » را قرائت کرد.
فاطمه زهرا فروتن شاعر جوان، مثنوی «حس آن را دقیق یادم هست» را خواند.
شایان محسنی، شعر «ای آشنای قبلا و حالا عدو شده، با یک غریبه نیمه شبی کامجو شده» را خوانش کرد.
مهدی رستگاری، نخست شعر «با آن که از نظر گم هستی، ای عشق میان مردم هستی» و شعری ربیع الاولی به مناسبت هفته وحدت با عنوان: «آشفته گشته بودم از فرط خسته جانی» را خواند.
خانم مومن زاده از استخوان خرد کردههای گود ادبیات، با عاشقانه«عشق یعنی در غمش افروختن، عشق یعنی در فراقش سوختن...»، عشق و محبت را در اتمسفر سالن منتشر کرد.
عبدالله خوش رفتار از شاعران رودانی، «از سر در آ شال سیاهت را» خواند و با جشن تولد غافلگیر کننده، خاطرهای ماندگار در ذهنش نقش بست.
یعقوب سهو زاده(زلال)، خالق مجموعه شعر جزیره نشین حرفهای و چیزی بین زمستان و درد؛ چند شعر سپید کوتاه عاشقانه را با عنوانهای:«برای دوست داشتنت، ارتفاعات زیادی را باید طی کرد/ مردی که در کوه پایه ایستاده، توان فتح قله را دارد / و کلیشه بودنم در خیابان و از اشتهای عجیب جاده/ قرائت کرد.
جواد خاشعی، شعر اجتماعی «تقابلی تصویری در عینک، شبیه یک نبرد، درد... را خواند.
عباس صابری پناه از بومی سراهای هرمزگانی، شعر محلی: «تو که عاشکُم نَهَری، اَلکی سَرُنده بَی مه... را با لهجه رودانی خواند.
چهار اتفاق بسیار خوشایند در این نشست ادبی افتاد. آنجا که مسلم محبی پس از شعر خوانی اقبال طهماسبی اعلام کرد: طهماسبی کار قشنگی انجام داده و میخواهد تعدادی کتاب را به امور زندانهای استان هدیه کند. وی تعداد کتاب ها را ۶۰۰ جلد اعلام کرد: بلافاصله برخی از اهالی ادبیات اعلام کردند: هر کدام بالای ۱۰۰ جلد کتاب به این امر خیر اختصاص میدهند و تعداد کتاب ها از مرز یک هزار جلد گذشت. همچنین مقرر شد هفته دوم مهر، کتابهای اهدایی را با حضور اهالی ادبیات به زندان بندرعباس هدیه کنند.
دومین اتفاق خوشایند، خوانش شعر کودک زیر ۱۰ سال و بالای ۷۰ سال بود و با استقبال و تشویق بی وقفه شرکت حاضران مواجه شدند.
سومین اتفاق جالب توجه علاوه بر حضور شعرا و ادبا، حضور محمود زندیار سلطان اهدای خون هرمزگان و غزلسرای مهدوی، مهندس طیفوری از خیرین حوزه فرهنگ، پیشکسوتان رسانه خوشنویس، حسین فریدونی و عباس رفیعی، چهرههای جدید و خانواده ها در این دورهمی قابل توجه بود.
چهارمین اتفاق شیرین این رویداد، غافلگیری تولد و سالروز ازدواج عبدالله خوش رفتار از شاعران اهل رودان توسط همسرش با دو کیک، پس از شعر خوانی وی روی سن و پشت تریبون بود که در نوع خود جالب توجه بود و کام اهالی ادبیات را شیرین کرد و خوش رفتار را به سپاسگزاری صمیمانه وا داشت.
این نشست ادبی با همکاری انجمن شعر و دریا و محفل ادبی«صبا» کتابخانههای عمومی هرمزگان با اجرای قوی معصومه مرشدی، از ساعت ۱۸ چهارشنبه ۲۹ شهریور ماه در سالن اجتماعات اداره کل کتابخانههای عمومی هرمزگان آغاز و بیش از ۴ ساعت به طول انجامید.
نظر شما