سرلشكر پاسدار دكتر سيد یحیی (رحيم) صفوي، دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در امور نیروهای مسلح، با اشاره به تاليفات و كتاب جديدش، گفت: بعد از سقوط صدام، مقدار زيادي مدارك و اسناد از سازمانهاي نظامي ارتش عراق را به ايران آورده ايم. مركز مطالعات و تحقيقات جنگ اكنون، مشغول ترجمه اين اسناد است و آنها را به عنوان اسناد عراقيها منتشر خواهد كرد. اين اسناد شامل، چگونگي حمله عراق و دفاع ايران در عملياتهاي مختلفند./
وي مدرك كارشناسي خود را در رشته زمينشناسي از دانشگاه تبريز در سال 1354 اخذ كرد و بعد از جنگ و در سال 1374، فوق ليسانس جغرافياي سياسي را از دانشگاه امامحسين(ع) و دكتراي همين رشته را از دانشگاه تربيت مدرس در سال 1380 گرفت.
سرلشكر پاسدار دكتر سيد یحیی (رحيم) صفوي، در سال 1376 به فرماندهي كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد و مدت ۱۰ سال، فرماندهی آن را برعهده داشت.
وی در حال حاضر، دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در امور نیروهای مسلح است و در چهار دانشگاه "امامحسين(ع)"، "شهيدبهشتي"، "امامصادق(ع)" و "واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامي" تدريس ميكند.
مجموعه 6 جلدي "جغرافياي نظامي ايران" با عناوين "اصول و مباني جغرافياي نظامي ايران"، "جغرافياي نظامي شمال غرب و جنوب غرب"، "جغرافياي نظامي شمال و شمال شرق"، "استانهاي جنوب و جنوب شرق"، "استانهاي مركزي" و "تحليل جغرافيايي امنيت استان تهران" و ترجمه كتاب "در آمدي نو بر جغرافياي سياسي" نوشته ريچارد موير، از جمله آثار مكتوب سردار یحیی (رحيم) صفوي اند. وی داور گروه علوم نظامي برای اهدای بيستوششمين جايزه کتاب سال جمهوري اسلامي ايران در سال 1387 بوده است.
بخشی از خاطرات بعد از پیروزی انقلاب دکتر سید یحیی (رحیم) صفوی در سال 1383، به كوشش مجید نجفپور در قالب كتابي با عنوان "از جنوب لبنان تا جنوب ایران" گردآوري شده و توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسيده است.
آثار سرلشكر پاسدار سيد یحیی (رحيم) صفوي، بهانه گفتوگو با وی شد.
سردار، با توجه به حضور شما در فعاليتهاي مبارزاتي دوران انقلاب، ميزان تاثير كتاب بر پيروزي انقلاب را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ در آن دوران، چه كتابهايي مورد توجه گروههاي مبارز قرار داشتند؟
آشنايي من با كتاب و كتابخواني، از دوره دبيرستان شروع شد. تقريبا" هفتهاي نبود كه يك عنوان كتاب نخوانم. آن دوران در دبيرستان نشاط اصفهان مشغول تحصيل بودم.
علاقهمندي من به كتاب، با ورود به دانشگاه تبريز براي تحصيل در رشته زمينشناسي، در سال 1350 و شدت گرفتن مبارزات دانشجويي عليه رژيم شاه در اين دانشگاه، طي سالهاي 50 تا 54 ادامه يافت.
در آن دوران، محور اعتصابات دانشجويي به دست نيروهاي مذهبي در دانشگاه تبريز افتاد و كتابهاي انقلابي شهيد مرتضي مطهري و آثار دكتر علي شريعتي در ميان دانشجويان مورد استقبال قرار ميگرفتند.
انتشار كتابهاي دكتر شريعتي و شهيد مطهري در زمان اوج انقلاب ممنوع بوده. اين آثار را چگونه تهيه ميكرديد؟
انتشار اين آثار ممنوع نبود و كتابهاي دكتر شريعتي، توسط حسينيه ارشاد منتشر ميشدند. تقريبا" تمام كتابهاي دكتر شريعتي را خواندهام. با اين حال، بيشتر تحت تاثير تفكرات شهيد مطهري و شهيد بهشتي بوديم و از ايشان پيروي ميكرديم. البته آثار دكتر شريعتي روحيه مبارزه را در دانشجويان ايجاد ميكرد.
آثار آيتالله مطهري و دكتر شريعتي، در سالهاي 50 تا 56 در روحيات دانشجويان مبارز و شكلگيري مبارزات مبتني بر ايدئولوژي اسلامي تاثير داشتند. نتيجه اين مطالعات، باعث پيوند ما با افكار و انديشه امامخميني(ره) در زمينه حكومت اسلامي شد. ايشان، كتابي با همين عنوان تدوين كرده بودند كه در آن دوران ممنوع بود و صاحب آن كتاب، حداقل 6 ماه به زندان ميافتاد.
شما تا سال 1354 در تبريز زندگي ميكرديد. سالهاي 55 تا 57 در كجا مشغول بوديد؟
من از سال 1354 تا 1356، افسر وظيفه در تيپ 55 هوابُرد شيراز بودم. در همين دو سال، در مدرسه رستاخيز شيراز و دو روستاي "كوشنكان" و "بَرم و دَلَك"، از توابع اين شهر، پنجشنبه و جمعههاي هر هفته، كلاسهاي آموزش روخواني قرآن براي كودكان و بزرگسالان تشكيل ميداديم و حتي در روستاي "كوشنكان" با كمك خيرين، يك مسجد ساختيم.
ما توانستيم در چند روستاي شيراز، به 500 نفر روخواني قرآن ياد دهيم .كتابهاي "حكومت اسلامي" و "رساله عملي امام" را به صورت مخفيانه به افراد قابل اطمينان براي مطالعه و تقليد از احكام امام ميداديم. بعضي از دانشآموزان مدرسه رستاخيز شيراز، بعدها در جبهههاي جنگ تحميلي حضور پيدا كردند و به شهادت رسيدند. در واقع، روحيات اسلامي، انقلابي و علاقه به امامخميني(ره)، آنان را به جبههها كشاند و ديدنشان در آنجا براي ما خاطرهانگيز بود.
حضور شما در جبههها، از چه زماني آغاز شد؟
قبل از حضور در جبهههاي جنوب كشور، در كردستان با گروههاي ضد انقلاب مبارزه ميكرديم. آن دوران، فرمانده عمليات سپاه استان اصفهان و يكي از بنيانگذاران سپاه پاسداران در اين شهر بودم. آزادسازي شهرهاي سنندج، ايواندره، سقز، بانه، مريوان و سردشت كه در آن دوران در اختيار ضدانقلاب بود و دولت جمهوري اسلامي، حاكميتي بر آنها نداشت، 6 ماه به طول انجاميد.
پس از خروج اين شهرها از تسلط ضد انقلاب و انتصاب استاندار كردستان و فرمانداران شهرستانها توسط دولت جمهوري اسلامي ايران، در كردستان بودم كه جنگ آغاز شد.
بنابراين، شما از سالهاي پس از پيروزي انقلاب تا پايان جنگ تحميلي در جبههها بوديد. در اين دوران، فرصتي براي نوشتن يادداشت روزانه داشتيد؟
در زمان جنگ، فرصتي براي اين كار نداشتم، ولي در فكر نوشتن خاطراتم هستم. البته بيشترين تلاشم را براي تاليف كتابهاي جغرافياي نظامي و سياسي به عنوان كتابهاي دانشگاهي و تدريس آنها به كار ميگيرم.
در زمان 8 سال دفاع مقدس، كتابهایی درباره اين دوران منتشر شد. آيا بر مطالب منعكس شده در اين آثار، نظارت خاصي وجود داشت؟
شخصي با نام آقاي محمدزاده، مسوول دفتر سياسي سابق سپاه پاسداران بود و وظيفه كنترل اين كتابها را برعهده داشت. البته مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه، عمده اين كتابها را منتشر ميكرد. به نظر من، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ يكي از مهمترين مراكز مستندسازی دفاعمقدس است. چون در زمان جنگ و در كنار هر فرمانده لشكر و قرارگاههاي عمده، افرادي با نام "راوي"، همراه با ضبط و دفترچه حضور داشتند و تمام مسائل جنگ را يادداشت و نقشههاي جنگي را ثبت و ذخيره ميكردند.
همه اين راويان، پاسدار و به نوعي خبرنگار جنگ بودند. البته خبرنگاري كه بايد در خط مقدم جبهه و با وجود درگيريهاي سخت، مكالمات بيسيمها را ضبط ميكرد! اين راويان، چندين هزار ساعت نوار زنده از صداي فرماندهان شهيد مثل؛ شهيد همت و زينالدين را ضبط كردند كه در حال حاضر، به صورت لوحفشرده وجود دارند.
متن اين نوارها در قالب چند كتاب مستند مثل "روزشمار جنگ ايران و عراق" و "اطلس جنگ" توسط مركز مطالعات منتشر شده كه از نظر علمي قابل اطمينانند. همچنين بيش از 100 عنوان كتاب درباره عملياتهاي دفاعمقدس، به همت اين مركز تدوين شده است. اين مركز، در حال حاضر با مسووليت دكتر حسين اردستاني فعال است.
آيا تاثيرگذاري كتاب بر دفاعمقدس،به اندازه انقلاب بوده است؟ يعني در دوران جنگ تحميلي و براي جنگيدن، از كتابهاي نظامي بهرهبرداري ميكرديد؟
نيروهاي نظامي در دوران جنگ، فرصت كمتري براي مطالعه داشتند. ما جنگيدن را از روي كتاب ياد نگرفتيم. جنگيدن را در صحنه نبرد ياد گرفتيم. اما خودم در سنگرم بيش از 40 عنوان كتاب داشتم كه حتما" شبها به مطالعه آنها ميپرداختم.
كتابهاي آيتالله سيد هاشم رسولي محلاتي درباره زندگي پيامبر و معصومين، نهجالبلاغه، آثار علامه محمدتقي جعفري و كتاب "تاريخ جنگهاي اسلام" با عنوان "مغازي"، برخي از اين كتابها بودند . تعدادي از آن كتابها را هنوز در منزل نگه داشتهام.
كتابهاي ادبي و خاطرات جنگ را هم ميخوانيد؟
كتابهاي منتشر شده توسط سپاه محمدرسولالله(ص) با عناوين "همپاي صاعقه" و "ضربت متقابل" و آثار احمد دهقان، جزء آثار قابل توجه حوزه دفاعمقدس اند. البته يكي از خواهران پرستار دوران جنگ، خاطرات خود را از حضور در سنندج، در قالب كتاب كوچكي نوشته كه آن هم اثري خواندني است.
خانمها بر خلاف آقايان، از ريزبيني خاصي برخوردارند و دقت بيشتري دارند. به همين دليل، كتابهاي خوبي هم در زمينه جنگ نوشتهاند. البته من براي مطالعه كتابهاي ترجمه شده و علمي اين حوزه، تمايل بيشتري دارم.
بسياري از محققان و پژوهشگران در خارج از كشور، همچنان به تحليل و بررسي جنگ عراق عليه ايران ميپردازند. به نظر شما دليل اين توجه و گرايش چيست؟
جنگ عراق عليه ايران، از ويژگيهاي منحصر به فردي برخوردار بود. اين جنگ، تنها جنگ دوران دو قطبي بودن جهان و جنگ سرد(1945 ـ 1991) بود. همچنين يك ائتلاف، عليه ايران توسط كشورهاي اروپايي، آمريكا، شوروي سابق و برخي از كشورهاي عربي منطقه تشكيل شده بود كه عراق را از نظر سياسي، تبليغاتي، تكنولوژي جنگ و مالي حمايت ميكردند. ويژگي سوم جنگ تحميلي اين است كه نتيجه اين جنگ، براي اين ائتلاف، غير قابل انتظار بود. چون آنها با حمايتهاي همهجانبه از عراق، به پيروزي اين كشور اطمينان داشتند، اما عراق شكست خورد.
عدم دستيابي عراق به اهداف سياسي، نظامي و اعلام متجاوز بودن او توسط دبير كل سازمان ملل متحد، نشانگر شكست عراق در جنگ با ايران بود. در حال حاضر نيز، وزنه سياسي ايران بالاتر رفته و به عنوان قدرت بزرگ منطقه، بر كشورهاي اين منطقه حساس دنيا، نفوذ سياسي پيدا كرده است. به همين دليل، محققان خارجي هنوز به تدوين مسائل نظامي ـ سياسي جنگ عراق عليه ايران و تبعات منطقهاي آن توجه دارند.
به نظر شما طولاني بودن جنگ تحميلي، بر اين گرايش تاثيري ندارد؟
بله. ايران در طول جنگ تحميلي، خسارت انساني زيادي ديد. 200هزار شهيد و 320هزار جانباز، جزو اين خسارت انساني محسوب ميشوند. از ميان اين تعداد شهيد، حدود 3هزار نفر دانشجو، 36هزار نفر دانشآموز و بيش از 2هزار نفر طلبه بودند.
كشور ما از نظر اقتصادي نيز لطمههاي سنگيني متحمل شد. خرابي شهرها، زيرساختهاي نفتي ايران مثل؛ پالايشگاههاي خارك و آبادان و نيروگاههاي برقي، قسمتي از اين لطمه مالي را شامل ميشوند. اما سرانجام، جنگ با پيروزي كامل ايران به اتمام رسيد.
نقاط قوت و ضعف كتابهاي منتشر شده درباره دفاعمقدس را چگونه ارزيابي ميكنيد و ميزان مطابقت كتابهاي پژوهشي و خاطره اين حوزه با واقعيات جنگ چگونه است؟
كتابهاي منتشر شده توسط مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، با دقت بالايي منتشر ميشوند. اما برخي از آثار منتشر شده توسط برخي از موسسات، از نظر حقيقتنويسي جنگ و مطابقت آنها با واقعيات، دچار ضعفند.
به نظر شما، راهكار مناسب براي ماندگارسازي فرهنگ و تاريخ دفاعمقدس چيست؟
تعامل، همكاري و همافزايي بين مراكز مطالعاتي، تحقيقاتي و تاليفي نيروهاي مسلح، براي جلوگيري از خنثي كردن يكديگر، ساماندهي مناسب اسناد و مدارك مربوط به دفاعمقدس و تشكيل بانك اطلاعاتي يا مركز اسناد دفاعمقدس، تاسيس مراكز توانمند و تخصصي براي آموزش و تربيت علاقهمندان به تحقيق در حوزه جنگ و دفاعمقدس مثل راويان فتح در كاروانهاي راهيان نور، ادامه آموزش درس دو واحدي "آشنايي با مباني دفاعمقدس" در سطوح مختلف دانشگاهي با هدف زنده كردن تفكر و انديشه دفاع همهجانبه در جوانان، تسريع در خاطرهنگاري و تاريخنگاري رزمندگان، همراه با صداقت و واقعيات دفاعمقدس و بهرهگيري از تكنولوژي و ابزارهاي نوين در حوزه نشر كتابهاي دفاعمقدس مانند؛ راهاندازي پايگاههاي اطلاعرساني، توليد لوحهاي فشرده و استفاده از رسانه ملي، بر ماندگارسازي فرهنگ و تاريخ دفاعمقدس موثرند.
چرا بعضی صحنههاي "عدم موفقيت" ايران در جنگ تحميلي، در كتابهاي اين حوزه منعكس نميشوند؟ آيا اين حركت، در آسيبشناسي نظامي ايران موثر نيست؟
اين سوال درستي است. كالبدشكافي عملياتهاي دوران دفاعمقدس، توسط مراكز مطالعاتي و دانشگاهي لازم است، ولي بررسي آنها به طور عام درست نيست.
اين عملياتها و قوتها و ضعفهای آنها،بايد توسط مراكز علمي مانند دوره عالي جنگ سپاه يا دوره فرماندهي و ستاد، بررسي و از نتيجه آنها در آمادگي براي جنگهاي آينده استفاده شود.
بر اساس اطلاعات موجود، كشور عراق تمايلي براي انتشار كتاب درباره دوران جنگ با ايران ندارد. اما قطعا" اسنادي مرتبط با اين جنگ در اختيار دارد كه براي تكميل اسناد ايران، لازمند. آيا براي دستيابي به اين اسناد، رايزني خاصي بين كشور ايران و عراق صورت گرفته است؟
بله. بعد از سقوط صدام، مقدار زيادي مدارك و اسناد از سازمانهاي نظامي ارتش عراق را به ايران آورده ايم. مركز مطالعات و تحقيقات جنگ اكنون، مشغول ترجمه اين اسناد است و آنها را به عنوان اسناد عراقيها منتشر خواهد كرد. اين اسناد شامل، چگونگي حمله عراق و دفاع ايران در عملياتهاي مختلفند.
اگر محققي خارج از سازمان سپاه، قصد تدوين كتابي درباره دفاعمقدس را داشته باشد، آيا سپاه، اسناد مورد نياز را در اختيار او قرار ميدهد؟
مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، قطعا"با اين محققان همكاري خواهد كرد و به جز اسناد طبقهبندي شده، اسناد آشكار را به آنها ارائه خواهد داد.
درباره موضوع كتاب جديدتان با عنوان "وحدت جهان اسلام" كه به تازگي منتشرشده، توضيح دهيد.
كتاب "وحدت جهان اسلام؛ چشمانداز آينده"، كه توسط انتشارات شكيب به چاپ رسيده، حاصل تدريس دو ساله دو درس با عناوين "ژئوپليتك جهان اسلام" در مقطع دكترا در دانشگاه امامحسين(ع) و "جغرافياي سياسي جهان اسلام" در مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه شهيد بهشتي است.
چگونگي ايجاد همگرايي جهان اسلام، از نظر فرهنگي، سياسي، اقتصادي و مسائل امنيتي و دفاعي و عوامل موثر در ايجاد واگرايي مثل نفوذ قدرتهاي بيگانه بر كشورهاي عربي و تنوع نظامهاي سياسي، در اين كتاب بررسي شدهاند.
به نظر من، براي ايجاد همگرايي بين كشورهاي جهان اسلام، وجود يك يا چند رهبر و دولت قدرتمند و وجود سازمانها يا نهادهاي فراگير مانند سازمان كنفرانس اسلامي، الزامي اند.
در فصل پاياني كتاب " وحدت جهان اسلام" نيز به بررسي و آينده پژوهي چشم انداز جهان اسلام پرداختهام.
به عنوان سوال آخر؛ آيا اثر تازهتري در دست انتشار داريد؟
يك كتاب براي چاپ در سال آينده آماده كردهام كه احتمالا" با عنوان "درآمدي بر شناخت كشورهاي جهان اسلام" يا "دائرةالمعارف جهان اسلام" منتشر خواهد شد. من در اين كتاب، به بررسي مسائل فرهنگي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي 57 كشور اسلامي جهان به صورت خلاصه پرداختهام. اميدوارم اين كتاب، سال آينده به چاپ برسد.
نظرات