در تازهترين اثر ترجمه ابوالفضل خطيبي بررسي شده است
تقدير باوري د رمنظومههاي حماسي فارسي از نگاه شرقشناس سوئدي
«تقديرباوري در منظومههاي حماسي فارسي»، نوشته «هلمر رينگرن» و ترجمه ابوالفضل خطببي، كتابي است كه به تازگي با ويراستاري فرزانه طاهري، توسط نشر «هرمس» روانه بازار شده. نويسنده در اين كتاب بررسي اشعار دو منظومه «شاهنامه» و «ويس و رامين» درباره موضوع بخت و تقدير را اساس كار خود قرار داده است.
توضيحاتي داده شده است.
در اين متن از پاياننامه دكتري اين خاورشناس كه «كلمه و خرد»نام داشته، سخن به ميان آمده و اينكه وي به همين مناسبت، كرسي استادي در رشته تاريخشناسي و روانشناسي دين در دانشگاه اوپسالا را از آن خود كرده است.
از جمعبندي بخشهاي مختلف اين متن ميتوان دريافت كه اين دانشمند سوئدي به دليل دلبستگي فراواني كه به متون مقدس و قديمي داشته، فعاليتهاي تحقيقي خود را در آغاز به موضوع تقدير و تقديرباوري اختصاص داده و در اين باره آثار متعددي را منتشر كرده است.
كتاب «فرهنگ الهيات عهد قديم» كه در سال هاي 1970تا 1999در ده جلد انتشار يافته نيز از ديگر آثار پژوهي او در اين زمينه است.
رينگرن در كتاب «تقديرباوري در منظومههاي حماسي فارسي»، تقريبا همه بيتهاي دو منظومه(شاهنامه و ويس و رامين) را که به گونهاي به موضوع بخت و تقدير ارتباط دارند، استخراج كرده و پس از مقايسه آنها با يکديگر، به جستوجوي مبدا و سرآغاز آنها پرداخته است.
براساس اقرار نويسنده و ارزيابي او از محتواي اشعار و واكاوي وي در ريشهيابي موضوع بخت و تقدير، شايد بتوان اينگونه تصور كرد که منشا ريشههای تقديرباوری در اين دو منظومه، خالي از رجوع هرگونه اعتقاد و تفكر اسلامی است و جستوجوهاي او بيشتر بر مبناي برخی انديشههای ايران باستان شكل گرفته است.
رينگرن در پايان هر فصل تحليل خود را با انديشهاي همسان در تفكر هندی و يونانی و بينالنهرينی مقايسه كرده است؛ همچنان كه نتيجهگيري او در بخش «زمان نيروي سرنوشت» اينگونه است: «از نمونههاي بالا پيداست كه مقصود از جهان، رخدادهايي است كه در جهان روي ميدهد، درست مانند زمان كه به معني رخدادهاي روي داده در خلال زمان است. پس لفظ «جهان» ممكن است براي سرنوشت آدمي در جهان هم به كار رود.»
نتيجهگيري رينگرن در بخش «سرنوشت و آسمان؛ اختر بيني» نيز اينگونه است: «عقايد تقدير باورانهاي كه در اين فصل مطرح كرديم، حاصل تلاقي اين آموزههاي اختر بيني_عمدتا با منشا بابلي_ با باور ايرانيان باستان به وجود آسمان ايزدي است كه بخت مردمان را تقسيم ميكند و به همين دليل از جهتي ايزد سرنوشت است. اما اين مضامين در منظومههاي حماسي چنان با يكديگر در آميختهاند كه ممكن نيست بتوان آنها را از هم جدا كرد.»
اين در حالي است كه شايد بتوان كندوكاو نكردن رينگرن را در رديابي عقايد اسلامي مثلا در شاهنامه، يكي از نقاط ضعف اين تحقيق دانست؛ چرا كه ناديده انگاشتن عقايد و مذهب پديدآورنده اثري سترگ چون شاهنامه، در چنين بررسي تاريخي و اعتقادي، نكتهاي نيست كه بتوان از كنار آن به راحتي گذشت، يا نبودن آن را در حاصل اين پژوهش بيتاثير قلمداد كرد.
آنچه كه مسلم است قطعا ردپاي تفكر فردوسي به عنوان شاعري شيعي مذهب در تمامي شاهنامه طنين انداز است و اين موضوعي است كه پرداختن به آن در چنين تحقيقي خالي به نظر ميرسد.
واضح است كه كار نويسنده با رجوع به كتابهاي اسلامي و بر اين اساس تحليل ابياتي كه از تقدير و بخت و سرنوشت، سخن فراوان دارند، از وجوه منطقيتر و كاملتري برخوردار ميشد.
در فصل «بخت به معناي قسمت آدمي» نيز كه در قسمتي از آن به نقش واژه «خورنه» يا «خوره»(نيرويي است كه طبق عقايد ايرانيان باستان و دين زرتشت، قبل از تن آفريده شده)در شاهنامه و ويس و رامين پرداخته شده است، آمده كه پادشاهي كه خورنه نداشته باشد، حاكم بدي است و در كارهايش شكست ميخورد؛ همچنان كه افراسياب با كشتن برادر، خورنه و فر ايزدي را از دست ميدهد.
در پايانبندي اين فصل نيز اينگونه تفهيم شده كه «خوره» عنصري حاضر در ذات انسان تعريف شده و چگونگي و بستگي آن با بخت، تصادفي نيست.
به نظر ميرسد در فصل بعدي اين كتاب كه به موضوع «وام واژههاي عربي» اختصاص دارد، قاعدتا بايد به نقش واژههاي عربي در ارتباط با انديشههاي اسلامي و موضوع قضا و قدر اشارات بيشتري ميشد. ولي نويسنده به دلايلي كه خود تشخيص داده بررسي آن را به كتاب ديگري موكول كرده است.
در قسمتي از فصل «خدا و سرنوشت» كتاب حاضر، نويسنده عقايد خود را درباره بيتهايي كه شاعر(فخرالدين اسعد گرگاني، شاعر قرن پنجم هجري و سراينده مثنوي ويس و رامين) در ستايش خداوند بيان كرده است، اينگونه نوشته است: «در اينجا بيتهايي را كه شاعر در ديباچه منظومهاش در ستايش خداوند سروده است، عمدا ناديده گرفتهايم؛ چه ممكن است بيش از باقي منظومه كه از متني پهلوي گرفته شده است ، تحت تاثير عقايد اسلامي باشند.»
اين در حالي است كه رينگرن از تاثير پنهان انديشه اسلامي در ابيات مختلف غافل است و از اين سخن پيداست كه فقط آن را به گروهي از ابيات نسبت داده است.
اما نتيجهگيري كلي نويسنده از موضوع تقديرباوري در منظومههاي حماسي در پايانبندي آخرين بخش كتاب با عنوان «موضع آدمي در قبال سرنوشت» خواندني است: «حتي همين آدمي كه از تقدير خود شكوه ميكند، نشان ميدهد كه تقديرباوري منظومههاي حماسي بر اثر اعتقاد به خداوندي كه به داد عمل ميكند، تعديل و تخفيف مييابد. اما اعتقاد به خداوند دادگر هم از تاثير انديشههاي تقديرباورانه مصون نمانده است. بين تقديرباوري به مفهوم واقعي كلمه و اعتقاد به خداوندي شخصي در مقام حاكم بر سرنوشت آدمي تنشي برقرار است، و اين تنش هرگز به طور كامل حل و فصل نميشود.»
ابوالفضل خطيبي نيز در پيشگفتار مترجم درباه اين كتاب نوشته است: «كتابي كه پيش رو داريد، درسال 1954 يعني بيش از نيم قرن پيش منتشر شده است، ولي چه تا زمان تاليف و چه تا به امروز، هيچ اثر تحقيقي مستقلي در خارج و داخل ايران در باب موضوع مورد بحث منتشر نشده بود و نشده است. با اينكه موضوع كتاب از اهميت شاياني برخوردار است، شگفت آنكه حتي يك مقاله جدي درباره اين موضوع به فارسي وجود ندارد. از اين رو، مترجم اميدوار است كه با انتشار اين كتاب باب تازهاي درباره نقش تقدير در ادبيات فارسي ودر ادبيات پيش از اسلام گشوده شود.»
«سپاسگزاري»، «پيشگفتار مترجم»، «درباره نويسنده»، «ديباچه»، «كوتهنوشتها»و «مقدمه»بخشهاي آغازين كتاب هستند.
بخش بعدي كتاب شامل شش فصل با نامهاي «زمان؛ نيروي سرنوشت»، «سرنوشت و آسمان».اختربيني»، «بخت به منزله قسمت آدمي»، «وام واژههاي عربي»، «خداوند و سرنوشت» و «موضع آدمي در قبال سرنوشت» است.
«فهرست بخشهاي شاهنامه»، «گزيده آثار هلمر رينگرن»، «منابع»، «منابع تكميلي» و «نمايه» نيز بخشهاي پاياني كتاب تقديرباوري در منظومههاي حماسي فارسي را تشكيل ميدهند.
كتاب «تقديرباوري در منظومههاي حماسي فارسي»، نوشته هلمر رينگرن با ترجمه ابوالفضل خطيبي و ويراستاري فرزانه طاهري، ارديبهشت امسال(88) از سوي انتشارات «هرمس» به بازار آمده است.
اين كتاب 184صفحهاي به شمارگان3000نسخه است و با قيمت 3500تومان در كتابفروشيها عرضه ميشود.
نظر شما