علي بابا چاهي مجموعه شعر "پيكاسو در آبهاي خليج فارس" را به نشر ثالث سپرد.
وي تصريح كرد: پيكاسو در آب هاي خليج فارس در برگيرنده 50 شعر نسبتا كوتاه است كه در فاصله سالهاي 85-82 سروده شدهاند و در اين كتاب شعرها روند چيدمان صفحات كتاب از سال 85 به عقب است.
شاعر" رفته بودم به صيد نهنگ "با اشاره به ويژگي شعرهاي اين مجموعه گفت: بيشك شعرهاي اين مجموعه نسبت به مجموعههاي قبل تفاوت كرده است و نكتههاي كه در بدو امر خود را نشان ميدهد نسبتا كوتاه شدن شعرها است، همچنين زبان در اين مجموعه به سمت سادگي رفته است.
وي افزود: ولي فضاي شعر همچنان در اين مجموعه از نظر ظاهر، غريبه به نظر ميرسد. نوعي غريبگي در نوع مباني تكنيكي شعر كه بيشك برپايه مباني تكثر انديشه است. شعرهاي اين مجموعه در عين حال كه غير خطي است، اما مركز گريز است و عدم وحدت ارگانيك و فرار از تك محوري در شعر اين مجموعه حس ميشود.
مولف كتاب "گزارههاي منفرد" ادامه داد: شعرهاي اين مجموعه از نظر تكنيكي از مباني اصلي شعر پا را عقبتر نگذاشتهاند اما از نظر زبان خودماني و روان به نظر ميرسند.
وي درباره تم شعرهاي اين مجموعه گفت: تغزل يك روكش رنگي به تمام شعرهاي من پاشيده است البته وجه تغزلي كه من از آن حرف ميزنم وجهي تغزلي نيست كه در شعر امروز ايران غالب است بلكه وجه تغزلي شعر من جنبه ديگري دارد و بايد به شيوه ديگر به اين جنبه نگريست .
وي افزود: تغزلي كه در اين شعر هاي اين مجموعه ديده ميشود زمينه احياي تغزل را فراهم ميكند و از تغزل حاكم بر شعر امروز ايران فاصله ميگيرد و به ناچار به سمت نوعي گروتسك رو ميكند.
شاعر مجموعه" عقل عذابام ميدهد"، ادامه داد: شعر من از تغزل رنگ ميگيرد البته از مسايل مختلف و مشاهدات انساني فاصله نميگيرد همچنين بسياري از مسايل كه از فرط بزرگنمايي در شعر معاصر پررنگ شدهاند، در شعرهاي اين مجموعه جايي ندارند و گاه به وسيله طنز به بازي گرفته شده اند . با اين همه شعر من مي خواهدحيات خودش را عنوان كند.
وي با بيان اين مطلب كه طنز در شعرهاي من از قدمت طولاني برخوردار است يادآور شد: من ادعا نمي كنم كه در شعرهاي اين مجموعه براي نخستين بار از طنز استفاده ميكنم اما تلاشم اين است كه با اهرم هايي كه از آنها نام بردم ، مشاهداتم را لمس پذيرتر كنم و در حوزهاي قرار بدهم كه مهر من بر آن بخورد با اين كار ميخواهم كه از رويكرد قبلي شعر خودم فاصله بگيرم.
بابا چاهي با بيان اين مطلب كه فاصله گيري به معناي خودنمايي نيست، افزود: در مجموعه "پيكاسو در آب هاي خليج فارس" همواره با شعرهاي با حسهاي متفاوتي روبهرو هستيم. همچنين در اين مجموعه با شعرهاي كه با هم پيوستگي داشته باشند روبهرو نيستم و نسبت به شعرهاي مجموعه قبل كوتاه شدهاند و به ظاهر كمتر فرصت ويراژ دادن به معناي مكان گريزي و مركز گريزي در اين شعرها ديده مي شود. البته باز هم نوعي مكان مندي در شعرهاي اين مجموعه ديده ميشود.
باباچاهي با مقايسه شعرهاي اين مجموعه با ديگر مجموعه هايش از نظر كوتاه شدن حجم شعرها گفت:كوتاهي كه در شعرهاي اين مجموعه از آن حرف ميزنم نسبت به شعرهاي پيشين خودم است و با بررسي شعرهاي اين مجموعه معلوم مي شود كه از چند مسير و چند مقطع تاكنون گذشتهام و اين مقاطع مختلف در شعر من نوعي پيوستگي و نوعي هم گسيختگي به چشم مي خورد .
وي افزود: اين بدان معنا نيست كه پس از مجموعه شعر" نم نم بارانم "به فكر اين باشم كه وارد فضا مجموعه "عقل عذاب ميدهد "و شط گونه "پيچها" ميشوم، در اين كار و اين تعيير آگاهي و اشراف وجود نداشت و به طور ناخواسته و با نوعي نارضايتي از ايشان و توقف در يك ايستگاه به ايستگاه بعدي رفتم.
وي با بيان اين مطلب كه تغييرها خود خواسته نيست، ادامه داد: يعني من به اين فكر نيستم كه حالا بايد شعرهايم را وارد اين مرحله كنم و مدت زمان ماندن در اين ايستگاه را طولانيتر كنم، بلكه اين شعر است كه مرا با خود همراه ميكند.
بابا چاهي اين تغييرات را متاثر از فلسفه اجتماعي يا فلسفه خاصي نميداند و ميگويد:بلكه اين توقعات زيبايي شناسي ما است كه با توضيحاتي كه دادم، وجه ديگري از حركت نسبي خودم را نشان بدهم و در 6 ماه اخير شعرهايم از حالت از پيچيدگي "پيچ ها" خارج شده است و به نوعي سادگي و رواني گرايش دارد.
وي افزود: به گمانم به انتهاي يك حركت رسيدهام و به همين دليل در 3 ماه اخير حتي يك خط هم شعر نگفتهام .وقتي به 60 شعر دوره اخيرم نگاه ميكنم، ميبينم انگار كه چيز تازهاي براي ديدن من وجود ندارد و بايد به گوشههاي ديگر وجود خودم نگاه كنم و به تعبير جنوبيها بايد فرصت بدهم كه آب دريا بالا بيايد، بيشك بايد منتظر شروع حركت تازهاي در شعرهايم باشم.
وي درباره بازنويسي مجدد يك شعر گفت: وقتي شعرم تمام شد ظاهرا به رضايت نسبي مي رسم تا دست از سر شعر بردارم، ميدانم اگر فردا آن شعر را دوباره به قصد لذت بردن بخوانم، در آن اگر لازم باشد تغييراتي به وجود مي آورم. اما اين را هم بگويم كه خواندن شعر لزوما به معنا ويرايش نيست، بلكه ميخوانم تا اگر خود به خود متوجه جايگزيني كلمهاي شدم، آن را به انجام برسانم.
باباچاهي ادامه داد: گاه وجه موسيقيايي شعر كمك ميكند تا شعر مطبوعتر شود و با تغييراتي كه بر روي يك شعر انجام ميدهم ممكن است كه با حذف چند كلمه شعر همچون الماس بدرخشد و اين كار تا زماني ادامه پيدا ميكند كه با شعراهايم آن قدر خلوت كنم كه ديگر او از من چيزي نخواهد.
باباچاهي درباره حال و هواي شعرهاي "پيكاسو درآب هاي خليج فارس" در مقايسه با مجموعههاي قبل گفت: شايد شعرهاي اين مجموعه نسبتا كوتاه شده باشند و يا از نظر تم و حس در تغييري در آنها احساس شود، اما به هر صورت محورهاي اصلي شعر من سر جاي خودشان است و من در حال طي كردن ايستگاههاي مختلف شعري هستم.
وي با بيان مطلب كه هر يك از شاعران زيست مختلفي دارند و اين موضوع بر شعر آنها تاثير ميگذارد گفت: همين زيست متفاوت موجب تمايز شعر شاعران و تفاوت نوع نگاه آنها ميشود. مدتي پيش منتقدي نوشته بود كه بابا چاهي به شكل غمانگيزي با مرگ در شعرش بازي ميكند و مرگ را به طنز ميگيرد، من با موضوعات ديگر نيز به همين شكل درگير بودهام و در مورد برخورد من با مرگ در شعرهايم بايد بگويم كه از جواني با مرگ در شعرهايم برخورد داشتهام.
وي افزود: البته اين بدان معنا نيست كه هر يك از شاعران انديشه خاصي را در شعرشان به طور مستقل بيان كرده باشند، بلكه ما همواره با انديشههاي مختلف در ايستگاههاي متعدد شعري روبهرو هستيم و نوع برخورد شاعر در هر يك از ايستگاههاي شعري با موضوعات مختلف از جمله عشق، مرگ در زندگي متفاوت است.
باباچاهي در پايان يادآور شد: همه تلاش ما شاعران اين است كه با كمك حسها و تمها نفس بكشيم و سعي مي كنيم كه نفس كشيدنمان تا حد ممكن طبيعي باشد.
نظر شما