پاسخ به اين سوال كه «چه كنيم امام زمان(عج) از ما راضي باشد» در كتابي با عنوان «ماه تابان» تاليف رضا ديلمي از سوي انتشارات مسجد مقدس جمكران منتشر شد._
مولف اين كتاب، در قالب داستان به بسياري از پرسشهايي كه ذهن نوجوانان را درباره وجود شريف امام زمان(عج) به خود مشغول كرده است، پاسخ ميدهد تا نسل جوان شيعه، بهدرستي با مفاهيم وجودي آن امام همام و وظايف منتظران در زمان غيبت و حضور ايشان(ظهور) آشنا شوند.
«امام زمان(عج) الآن كجا هستند؟» از پرسشهايي است كه در اين اثر مطرح شده است. در بخشي از اين كتاب در پاسخ به اين سوال آمده است: «امام زمان(عج) در حال حاضر، غائب بوده و ظاهرا در جمع ما نيستند، نه اين كه حضور ندارد، بلكه علیرغم حضور ایشان؛ ما او را نميشناسيم. امام(ع) مثل خورشيدي است كه پشت ابر قرار دارد ولي از وجود و روشنايياش استفاده ميشود، گرچه مردم وي را به صورت نشناسند و فكر كنند كه او را نميبينند ولي باید دانست که امام(عج) در بين ماست و به صورت ناشناس زندگي ميكند و از كارهاي ما كاملا آگاه است. چرا که بر حسب روايات؛ اگر حجت خدا، امام زمان(عج) در بين ما نبود، همه موجودات نابود ميشدند.»
در بخش ديگري از اين كتاب نويسنده در پاسخ به اين سوال كه «به چه كساني شيعه ميگويند؟» آورده است: «شيعه در لغت به معناي "پيرو" معني شده است اما در تعريف بزرگان و خواص، شيعه به كسي اطلاق ميشود كه پيرو دستورات پيامبر اسلام(ص)، حضرت علي(ع) و اهلبيت(ع) آن حضرت باشد و ولايت و سرپرستي و رهبري آنها را هديهاي از طرف خداوند براي خود دانسته و طوري زندگي كند كه مورد رضاي خداوند و خشنودي آنان(ع) قرار بگيرد.»
در روايات اسلامي، حديثي به اين مضمون از قول امام صادق(ع) نقل شده كه ايشان ميفرمايند: «امام زمان(عج) ميآورد كتابي جديد و ديني تازه» و از امام سوال ميشود كه آيا اين دين به غير از دين اسلام و کتاب به غیر از قرآن است كه ايشان در جواب فرمودهاند؛ خير، ولي چون تغييرات بسياري در دين به وجود آمده، امام(عج) آنها را اصلاح ميكند و به دليل حجم اصلاحات، اين شائبه پيش ميآيد كه وي داراي كتاب و دين جديدي از سوي خداوند است. اما نه تنها اين طور نیست؛ بلكه ايشان همان دين جدشان پيامبر(ص) را دوباره زنده ميكند و خرافات، بدعتها و سليقههاي شخصي كه به اسم دين بيان شدهاند را پاك ميكند.
سوال ديگر اين كه «چرا امام(ع) غائب شده و ظهور نميكند؟» ائمه معصومين(ع) در پاسخ به اين سوال، مجموعهاي از حكمتها و دلايلي را بيان فرمودند از جمله اينكه امتحان شيعيان در دوران غيبت، يكي از دلايل غيبت بهشمار ميرود، اما دليل ديگري را كه ميتوان عنوان كرد كه آن هم ادب كردن و تنبيه مردم است. در توضيح اين مطلب بايد گفت چون بسياري از مردم، همان طوري كه خداوند متعال در قرآن ميفرمايد: «قدرشناس و سپاسگذار نعمتهاي خداوند نيستند و هر وقت در ناز و نعمت باشند كفران نعمت ميكنند» و قدر نعمت را نميفهمند، لذا خداوند به خاطر مصالحي، امام(عج) را از ديدهها غايب كرد تا بندگان خود را مورد آزمايش قرار دهد. همچنين اگر امام(عج) تا قبل از اين زمان، ظهور ميكرد، چون شرايط زماني، آمادگي وجود آن حضرت را نداشت، حتما ايشان را مثل اجداد مطهرش(ع) به شهادت ميرساندند. از همينرو، زمان ظهور، موقعي است كه مردم آمادگي حضور و درك امام(ع) را داشته باشند.
از ديگر سوالات مطرح شده در اين كتاب ميتوان به اين سوال اشاره كرد كه «وظيفه ما در دوران غيبت چيست؟». جواب اين است كه «منتظران مصلح، خود بايد صالح باشند». اين بدان معني است كه اگر فردی خواستار و دوستدار حضور امام زمان(عج) است، بايد خود و جامعه خود را براي ظهور و حضور امام(عج) آماده كند. يعني اگر شرايطي فراهم نشود كه مردم داراي آمادگي روحي براي پذيرش حق باشند، امام(عج) نميتواند ظهور كند. لازمه ظهور امام(عج) ظهور انسانهاي پاك فطرتي است كه در امر ظهور و جهانگشاهي وی(عج)، يار و ياور آن بزرگوار باشند تا ايشان موفق شوند دنیا را تسخیر کنند. (در كتاب حاضر نيز همين معانی به صورتي ديگر بحث شده است.)
از ديگر سوالاتي كه در اين كتاب پاسخ داده شده اين است كه «امام زمان(عج) كي ظهور ميكند؟» در پاسخ به این سوال باید گفت اين كه براي ظهور وقت تعيين كنيم و بگوييم كه مثلا در فلان روز و ساعت، ظهور ميكند، حرفي دروغ و دور از واقعيت است. در كتابهايی كه به مساله مهدويت پرداخته شده، از قول امام زمان(عج) و در پاسخ به همین سوال فرمودهاند: «"كذبالوقاتون" دروغ ميگويند(آناني كه براي ظهور من) وقت تعيين ميكنند.» لذا هركس و در هر جا اگر ادعايي بر ظهور آن حضرت داشته باشد، از ريشه بياساس است، مگر اين كه يكسري از نشانهها پديدار شود كه حاكي از ظهور امام(عج) داشته باشد.
بر اساس مطالب كتاب، سوال ديگر اين كه «اين نشانهها چيست؟» روايات، نشانهها را بيشتر به دو دسته کلی تقسيم ميكنند؛ علائم حتمی و علائم غير حتمی. البته بعضي از دانشمندان شيعه، علائم را به دستههاي بيشتري تقسيم كردهاند؛ ولي اكثر علما، همان دو دسته را تاييد و در كتابهايشان مطرح كردهاند. علائم غير حتمی، علائمی عمومياند كه ممكن است واقع شوند و ممكن است اتفاق نيفتند. در واقع اين دسته از نشانهها، با توجه به شرايط زمان و مكان، ممكن است اتفاق بيفتند يا واقع نشوند. دسته دوم، نشانههايياند كه حتميالوقوعاند، به اين معني كه اين علائم، جزئي از حركت ظهور حضرت مهدي(عج) بهشمار ميروند، چرا كه اين نشانهها به دليل ارتباطشان با ظهور، ناگزير از وقوعاند.
امام صادق(ع) در روايتي -كه اکثر كتابهاي روایی ظهور آن را ذكر كردهاند- ميفرمايند: «خمس قبل قيام القائم: اليماني والسفياني والمنادي ينادي منالسماء و خسف بالبيداء و قتل النفسالزكيه؛ قبل از قيام امام(عج) پنج نشانه ميباشد: خروج يماني، خروج سفياني، ندائي از آسمان، خسف بيداء و كشته شدن نفس زكيه.» (گرچه پارهاي از روايات، علائم حتمي را تا 10 نشانه نيز شمردهاند.) بدون شك آگاهي از اين علايم ميتواند براي عاشقان حضرتش مفيد باشد.
يماني: از نشانههاي ظهور، خروج فردي است به نام «يماني» كه از كشور يمن قيام ميكند. وي از سادات و از نوادگان امام زينالعابدين(ع) است و اسم او را در برخي منابع «حسن» و در برخي منابع ديگر «حسين» ناميدهاند. بر اساس روايات، وي داراي پرچمي است كه هدايتگرترين پرچم عالم، پس از حضرت مهدي(عج) است و مردم را به تبعيت از امام زمان(عج) فرا ميخواند. در واقع ائمه(ع) ايشان را بازوي جنگي سپاه حضرت مهدي(عج) معرفي كردهاند.
سفياني: از ديگر نشانهها، خروج مردي بيدين و بياصل و نسب است كه با خروج خود از وادي يابس(سرزمين خشك و بي آب و علف)، سبب وحشت عمومي مردم و كشتار آنان ميشود بهويژه اين كه وي سادات را شناسايي و ميكشد و دستور ميدهد هر كس، سر يك تن از شيعيان علي(ع) را بياورد، هزار درهم جايزه ميگيرد!... سفیانی دشمن اصلي حضرت(عج) بهشمار میرود كه بر طبق روايات، امام(عج) بالاخره بر او غلبه ميكنندو سپاهیانش او را از بين ميبرند.
نداي آسماني: اين نشانه، ازديگر علاماتي است كه حتما واقع ميشود و كيفيت آن بدين صورت است كه يك منادي از آسمان فرياد ميزند امام زمان(عج) ظهور كرده است. در بعضي از كتابهاي روايي، نقل شده است اين منادي، جبرئيل(ع) است و این واقعه به صورت یک معجزه اتفاق میافتد، اما در بعضي از كتابهايي كه در زمان ما نوشته شده، امكان اين واقعه را بهصورت طبيعي نيز دور از ذهن ندانستهاند.
در همین راستا و در ويژهنامهاي كه سالها قبل از طرف حوزه علميه قم به چاپ رسيد، اين مساله به بيان بسيار زيبايي تشریح شده است.
درباره اين كه وقوع اين نشانه ميتواند بهصورت كاملا طبيعي اتفاق بيفتد، بايد گفت كه در روايات اسلامي آمده است؛ «نداي منادي را هركس به زبان خود ميشنود». مگر نه اين كه شبكههای خبري جهان، اخبار را براي تمامي خبرگزاريهاي عالم ارسال ميكنند و راديو و تلويزيون هر كشور، اخبار را به زبان محلي براي مخاطبانشان پخش ميكنند. پس نتيجه آن كه، اين علامت ميتواند كاملا بهصورت طبيعي اتفاق بيفتد و اين مساله براي ما كه در زمان عصر اطلاعات زندگي ميكنيم، امري بديهي بيشمار ميرود؛ ولي در زمانهاي گذشته و دورتر از آن، اين كار امري غير طبيعي و باورنكردني محسوب میشد تا آنجا كه وقوع آن فقط به صورت معجزه امکان داشته است.
خسف بيداء: چهارمين علامت از علائم ظهور، فرو رفتن لشگريان سفياني در زميني به نام «بيداء» بين مكه و مدينه است. بر حسب روايات اسلامي، هنگامي كه لشگريان سفياني عزم نبرد با حضرت مهدي(عج) را دارند؛ پس از كش و قوصهاي فراوان، در منطقهاي كه به آن بيداء گفته ميشود، این واقعه اتفاق ميافتد كه براي صالحان، باعث شادي و سرور و اميد است ولي براي كفار، شكست و مذلت در پي دارد. روايات تصريح ميكنند وقتي جنگ سفياني با حضرت مهدي(عج) طولاني شد(حدود 9 ماه تمام) و عدد سپاهيان كفر به سيصد هزار تن رسيد، در سرزمين بيداء و در يك حركت عظيم و عجيب، به يكباره در زمين فرو رفته و نابود ميشوند و تنها از اين لشگر، دو نفر باقي ميماند(که البته در اين كتاب 3 نفر عنوان شده است) كه به گفته روايات، اين دو، برادرند و در متون اسلامي از آنان به عنوان «بشير» و «نذير» نام برده شدهاند.
در ادامه روايات آمده است: جبرئيل(ع) با پاي خود بر زمين كوبيده و صیحه و ندايي ميزند كه اي زمين! لشكر كفر را درياب! و زمين دهان باز كرده و اصحاب سفياني را يكجا ميبلعد. تمام لشگر، به غیر از آن دو نفر، هلاك ميشوند. جبرئيل(ع) سيلي محكمي به صورت «نذير» و «بشیر» ميزند، به طوري كه صورت وي به عقب برميگردد و اين علامتي ميشود براي كفر پيشگان كه حجت بر آنها تمام شده و از سركوبي نهضت امام زمان(عج) دست بردارند.
نذیر به سوي لشگر كفر رفته و آنها را از واقعه خسف بيداء مطلع ميسازد و با اعلام این موضوع، بسياري از لشگريان كفر به وحشت می افتند.(لازم بهذكر است كه در روایات اسلامی آمده كه خداوند، در بسياري از جاها، نصر به رعب ميكند، يعني پيروزي را با وحشتي كه بر قلب و روح كافران مياندازد، نصیب موحدان میكند.)
«شبير» نيز با صورت برگشته به سمت لشگريان مهدي(عج) حركت ميكند و امام (عج) و لشگريانش را از ماجراي خسف بيداء، آگاه ميسازد و در همانجا و به دست امام(عج) مسلمان ميشود و ايمان ميآورد و سپس با معجزه امام زمان(عج)، صورت بشير به حالت اول درژميآيد.
کشته شدن نفس زکیه: پنجمين نشانه از علائم حتمي، كشته شدن شخصي است كه ائمه(ع) از او با نام «نفس زكيه» یاد كردهاند. نفس زكيه، در اصطلاح به فردي ميگويند كه داراي باطني پاك باشد. در روايات ظهور، او را «محمد» نام بردهاند كه از سادات جليلالقدر و از سلاله امام حسين(ع) شمرده شده است. وي از ياوران و ياران خاص آن حضرت و جزو 313 نفر است و طبق روايات بر اساس امر امام و براي اتمام حجت، به اتفاق گروهی از مومنین به مكه هجوم ميآورند و آن را به اشغال خود در ميآورند. سپس نفس زکیه مردم را به سمت مهدي(عج) دعوت ميكند. حاكمان وقت در عربستان بر آنها حمله كرده و او را به اتفاق بعضي از اصحابش در ميان ركن و مقام و به طرز وحشيانهاي سركوب و پس از اسارت، سر ميبرند و اين خبر به مهدي(عج) ميرسد و .... و پس از چندي كه ياران امام(عج) به10 هزار تن رسيد، حضرت قيام خود را آغاز ميكند.
چاپ اول كتاب «ماه تابان (چه كنيم كه امام زمان(عج) از ما راضي باشد؟)» در شمارگان 2000 نسخه، 96 صفحه و بهاي 10000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما