چاپ نخست كتاب «زمينهسازان ظهور» تاليف خدامراد سليمیان، از سوي معاونت تبليغات و ارتباطات اسلامي آستان قدس رضوي منتشر و روانه بازار نشر شد./
پرسيدن براي يافتن راه، يك ارزش است و هر فرهنگي كه به پرسشگري بهادهد و زيباترين، دقيقترين و سادهترين پاسخها را فراهم آورد، رشد و ارتفاي خود را تضمين ميکند. بنابراين مهم انتخاب بهترين راه است و «رهنما» گامي در اين مسير برداشته است.
پيش از پرداختن به بررسي اين کتاب بايد به تشريح اين موضوع پرداخت که يكي از وظايف مهم در عصر غيبت، زمينهسازي براي ظهور حضرت مهدي(عج) است. چگونه ميتوان براي ظهور مهدي(عج) زمينهسازي كرد؟ بهراستي زمينهسازان ظهور چه ويژگيهايي دارند؟
تحقق انقلاب عظيم حضرت مهدي(عج) به عنوان بزرگترين تحولي كه بشريت در حيات خود خواهد ديد، بر پايههايی استوار است كه يكي از مهمترين آنها، فراهم شدن ياران، همراهان و همرزماني است كه تا پاي جان براي اجراي اهداف او از پاي ننشينند. بازشناسي اين عامل ما را در راه شناخت آن حاكميت سترگ، كمك خواهد كرد و آنگاه است كه در پيشناخت، سر بر جيب تفكر خواهيم برد و خويشتن را با آن شرايط و ويژگيها، محك خواهيم زد و از خود خواهيم پرسيد: آيا ما خود را براي آن روزگار آماده ساختهايم؟ شايد آن روز، همين فردا باشد. با فهم اين ويژگيها، در خواهيم يافت كه پاي رفتن اين راه را داريم يا نه و آن روز موعود، در مقابله حق با باطل، در كدامين جبهه خواهيم بود.
بر اساس مطالب کتاب، اين ويژگيها را ميتوان اين گونه برشمرد:
1ـ شناخت پروردگار: خداوند متعال، فلسفه اساسي آفرينش انسانها را عبادت و بندگي معرفي كرده و اين مهم، تنها زماني حاصل ميشود كه شناخت آن ذات مقدس، فراهم آيد و پس از شناخت خداوند است كه راه هموار شده، موانع برطرف خواهد شد.
ياران مهدي(عج) از كسانياند كه خداوند را آنگونه كه شايسته است، شناختهاند. علي(ع) اين شناخت والاي خداوند را در ايشان، اينگونه توصيف كرده است: «مرداني مومن كه خدا را چنان كه شايسته است، شناختهاند و آنان، ياران مهدي(عج) در آخرالزمانند».
امام صادق(ع)، ششمين ستاره فروزان سپهر ولايت، قلبهاي آنان را بسان پولاد دانسته، ميفرمايد: «آنان مردانياند كه دلهايشان گويا پارههاي آهن است؛ هيچ ترديدي نسبت به ذات خداوند، قلبهايشان را نيالايد و (قلبهايشان) از سنگ سختتر است».
بنابراين، نخستين قدم براي قرار گرفتن در صف ياران مهدي(عج)، شناخت پروردگار است. اگر اين قدم برداشته شد، نوبت قدم بعدي است كه آن، شناخت امام است.
2ـ شناخت امام زمان(عج): اگرچه شناخت امام در هر زمان، بر پيروان لازم و ضروري است؛ ولي چيزي كه شناخت رهبر آخرين را از اهميتي دو چندان برخوردار ميسازد، شرايط ويژه آن است. ولادت پنهان، زيست پنهان و امتحانات سخت و دشوار، بر حساسيت و سختي اين معرفت افزوده است؛ بهويژه كه پس از شناخت خداوند، اصل شناخت امام، بسيار دشوار و طاقتفرساست و مرغ انديشه عموم مردم را توان پرواز تا آن قله رفيع نيست. كسي كه ميخواهد از ياران حضرت مهدي(عج) باشد، ناگزير ميبايست قدم دوم را نيز ثابت و استوار بردارد و شناخت آن حضرت را در راس برنامههاي خود قرار دهد؛ به گونهاي كه حاصل اين معرفت و شناخت، آن باشد كه آن حضرت را همواره ناظر و شاهد اعمال و رفتار خود بداند.
ياران مهدي(عج)،امام خويش را به بهترين وجه ميشناسند و اين شناخت آگاهانه، در تمامي وجودشان رسوخ كرده است. بنابراين، يار مهدي(عج) شدن، بدون شناخت آن حضرت، امكانپذير نخواهد بود.
در روايات فراواني چنين آمده است: «هركه بميرد و امام زمان خويش را نشناسد، مرگش مرگ جاهليت است و هركس از دنيا برود، در حالي كه آشنا به امام خويش باشد، همانند كسي است كه در خيمه قائم(عج) در خدمت آن حضرت باشد.»
اگرچه حضرت در پس پرده غيبت و پنهان زيستي است، ولي هرگز از چشم معرفت و شناخت انسانها، پنهان و غايب نيست و آنچه از ما خواسته شده، ديدن آن حضرت با بصيرت و آگاهي است؛ نه با چشم سر، آنگونه كه عدهاي تمام همتشان ملاقات با آن حضرت است؛ غافل از اين كه اگر معرفت به آن حضرت نباشد، دين ايشان فايده كاملي نخواهد داشت و كم نبودند كساني كه همواره جمال پيامبر(ص) و ائمه(ع) را زيارت ميكردند، ولي بهره معرفتي چنداني از آن معصومان(ع) نبردند.
امام صادق(ع) ميفرمايد: «هر آن كس كه امامش را شناخت و قبل از قيام او چهره در خاك كشيد، به سان كسي است كه در سپاه آن حضرت، خدمتگزاري خواهد كرد؛ نه، بلكه به سان كسي است كه زير پرچم آن حضرت است».
بنابراين، اگرچه شوق ديدار آن حضرت و سعادت ديدنش، از اهميت بسياري برخوردار است، ولي از آن مهمتر، شناخت و معرفت امام است كه حاصل آن، ارتباط روحي و سنخيت با آن امام همام است.
امام صادق(ع) با تاكيد، شيعيان را به شناخت خداوند، پيامبر و حجتهاي الهي فراخوانده، اينگونه توصيه فرموده است: «خدايا! خويشتن را بر من آشنا ساز كه اگر تو خود را به من نشناساني، من فرستاده تو را نتوانم شناخت. بار خدايا! رسول خويش را به من بشناسان كه اگر تو رسول خود را به من نشناساني، من هرگز از حجت تو آگاه نخواهم شد. پروردگارا! مرا از حجت خويش آگاه ساز كه اگر تو حجت خود را به من نشناساني، در دينم دچار گمراهي خواهم گشت».
اين دعا، از حضرت مهدي(عج) نيز نقل شده كه نشان از اهميت آن دارد.
3ـ اطاعت محض از خداوند و اولياي او: پس از شناخت خداوند و امام زمان(عج)، نوبت عملياتي ساختن اعتقاد و تبلور حقيقي آن، در اطاعت محض از آن انوار پاك است.
همسو كردن رفتارها، نيتها و جهتگيريها، طبق خواست رهبر، از مهمترين ويژگيهاي رهروان است. اگر كسي در مرحله شناخت، در حد ممكن معرفت كسب کند، در مرحله اطاعت نيز دچار ترديد نخواهد شد؛ حال آن كه اگر كسي در آن مرحله دچار ترديد و نقصان شود، در مرحله اطاعت، هرگز پيرو خوبي نخواهد بود.
اطاعت از امام، از جنس اطاعت از خداوند متعال است؛ زيرا وقتي كلام الهي در دشت جان مومنان طنين انداخت، خداوند اطاعت پيامبر و امامان(ع) را در طول اطاعت از خود ذکر میکند؛ «اطاعت كنيد خداوند را و اطاعت كنيد پيامبر را و همچنين اوليالامر از خودتان را»(نساء آیه 59).
اگرچه اكنون حضرت مهدي(عج) در پس پرده غيبت است، اما اراده و فرمانش را ميبايست گردن نهاد، زيرا كسي که در زمان غیبت از دستورات آن حضرت اطاعت كند، در زمان ظهور نيز چنين خواهد کرد.
رسول گرامي اسلام(ص) در اينباره ميفرمايد: «خوشا به حال كسي كه به حضور "قائم" بار يابد و حال آن كه پيش از قيام نيز پيرو او باشد؛ با دوست او، دوست و با دشمن او، دشمن و مخالف باشد و با رهبران و پيشوايان هدايتگر پيش از او نيز دوست باشد. آنان، همنشين و دوستان من و گراميترين امت من در نزد من هستند».
4ـ احترام خالصانه: از آنجايي كه امام(ع) حق بزرگی بر گردن پيروان خود دارد، خداوند احترام او را بر پيروان لازم كرده است. از اينرو، هرآنچه مايه بزرگداشت او ميشود، توسط ياران آن حضرت انجام ميگيرد. آنان، اين روحيه را در زمان غيبت، در خود ايجاد كردهاند تا در زمان ظهور نيز با اين ملكه نفساني، همواره و در همه امور، احترام حضرت را نگه دارند. ائمه(ع) به عنوان معلمان انسانها، هرگز از اين مهم غفلت نكردهاند و عظمت آخرين معصوم(ع)، آنها را به تكريم و احترام واداشته است.
وقتي دعبل خزاعي، قصيدهاي نزد امام رضا(ع) خواند كه در فرازهايي از آن به حضرت مهدي(عج) اشاره شده بود، حضرت به احترام ذكر نام مقدس وي، متواضعانه برخاسته، دست بر سر نهاد و براي فرج قائم آل محمد(ص) دعا كرد.
به راستي كسي كه از احترام اندكي، مثل برپا خاستن، هنگام شنيدن نام آن حضرت كوتاهي ميكند، چگونه ميتواند در عصر ظهور، به تكريم آن حضرت پرداخته، از جان خود بگذرد؟
از امام صادق(ع) سوال شد: چرا به هنگام شنيدن نام «قائم»، لازم است برخيزيم؟ آن حضرت فرمود: «براي آن حضرت، غيبتي طولاني است و اين لقب، يادآور دولت بر حق آن حضرت و ابراز تاسف بر غربت اوست. از اينرو، آن حضرت از شدت محبت و مرحمتي كه به دوستانش دارد، به هركس كه حضرتش را به اين لقب ياد كند، نگاه محبتآميزي ميكند و از تجليل و تعظيم نسبت آن حضرت است كه هر بنده خاضعي، در مقابل صاحب عصر خود، هنگامي كه مولاي بزرگوارش به سوي او بنگرد، از جاي برخيزد؛ پس بايد برخيزد و تعجيل در فرج امر مولايش را از خداوند طلب كند».
علاوه بر حكمت ياد شده، حكمت اجتماعي آن نيز نبايد مورد غفلت قرار گيرد و آن، آمادگي افراد در همه حال براي قيام، مبارزه و جهاد در راه تحكيم عدالت اجتماعي و حفظ حقوق انسانهاست.
شيعه منتظر ـ بلكه هر مسلمان ـ در عصر غيبت بايد همواره داراي چنين هدفي باشد و در راه تحقق آن، به وسايل گوناگون بكوشد و اين آمادگي را داشته باشد كه هرگاه، نام پيشواي قيام (قائم) ذكر ميشود، به پاخيزد و آمادگي همه جانبه خويش را نشان دهد و اين آمادگي را هميشه به خود و ديگران تلقين و در خود و ديگران تحكيم كند.
5ـ انتظار راستين: باور داشتن انتظار راستين كه اساس شخصيت یاران مهدي(عج) را شكل ميدهد، پيشينهاي بس طولاني در تاريخ شيعه دارد. اگرچه اين انتظار حياتبخش، در فرهنگها و اديان گذشته نيز مورد توجه و اهتمام بوده است، ولي آنگاه به خود جهت گرفته و مصداق يافته كه آخرين فرستاده الهي، بر بام نبوت، بانگ برآورده و انسانها را به روزگاري سراسر نور، نويد داده است؛ «دنيا به پايان نرسد؛ مگر اين كه امت مرا مردي رهبري كند كه از اهلبيت من است و به او مهدي گفته ميشود.»
اكنون قرنها از آن بانگ ملكوتي ميگذرد، ولي همچنان طنين دلنشين و اميدبخش آن نداي ملكوتي، در گوش انسانهاست و اين بشارت بزرگ، زندگي مردمان را در عصر پايدار و بلند انتظار، با تاريخي روشن از نمودها و جلوههاي فكري و عملي، روز به روز، به آن دروازه روشنايي نزديكتر ميسازد.
آنچه در اين رهيافت، از ارزشي بس بلند برخوردار است، زمينهسازي براي ايجاد آن حكومت موعود است؛ اگر چه زمان برپايي آن، از اسرار الهي و تنها در اراده خداوند است.
انتظار به معني چشم به راه بودن و درنگ كردن، به اميد پيشامدي خاص و به بيان ديگر كيفيتي روحي است كه موجب بهوجود آمدن حالت آمادگي براي چيزي است كه انتظار دارند و ضد آن، ياس و نااميدي است.
اين انديشه، در فرهنگ مهدويت، بيش از هرچيز مشتمل بر عنصر خوشبيني، نسبت به جريان كلي نظام طبيعت و سير تكاملي تاريخ و اطمينان به آينده و طرح عنصر بدبيني نسبت به پايان كار بشر است كه طبق بسياري از نظريهها و فرضيهها، فوقالعاده، تاريك و ... ظلماني است.
اميد و آرزوي تحقق اين نويد كلي جهاني ـ انساني، در روايات اسلامي، «انتظار فرج» خوانده شده و عبادت ـ بلكه برترين عبادات ـ شمرده شده است.
پيامبر اكرم(ص) و ائمه(ع) بر انتظار آن روز موعود و لحظه شماري در فرارسيدن حكومت حق كه تنها به دست آن حضرت تشكيل ميشود، تاكيد فراواني كرده و آن را از اصول اساسي دينداري شمردهاند و پاداشهاي بزرگي براي منتظران آن بيان كردهاند. از همينرو، عالمان بزرگ، انتظار را يكي از وظايف مهم مردم در عصر غيبت و عنصري اساسي در زمينهسازي و حفظ روحيه مناسب، براي درك زمان ظهور، ذكر كردهاند و همواره مومنان را به رعايت اين وظيفه خطير با گفتار و كردار، ترغيب ميكردند.
درباره انتظار فرج و ارج و اهميت آن، احاديث فراواني از پيشوايان معصوم(ع)، روايت شده است. پيامبر گرامي اسلام(ص) ميفرمايد: «برترين كارهاي امت من، انتظار فرج، از خداي عزوجل است.»
بنابراين، انتظار از نوع عمل و كار است. امام صادق(ع) ميفرمايد: «هركس كه بخواهد از ياران قائم(عج) شود، بايد كه منتظر باشد و با خويهاي پسنديده عمل نمايد و با چنين حالي، منتظر باشد و هرگاه بميرد و پس از مردنش، قائم(عج) به پا خيزد، پاداش او همچون كسي خواهد بود كه در دوران حكومت، آن حضرت را درك كرده باشد.»
در احاديث فراواني آمده است كه انتظار فرج و چشم داشتن به ظهور، بايد با مواظبت بر وظايف شرعي و فضايل اخلاقي همراه باشد و آمادگي براي درك ظهور حضرت مهدي(عج)، در مفهوم انتظار نهفته است و اين، كاملا با برداشت ناصحيح از انتظار كه ثمرهاش رخوت و سستي جامعه است، متضاد خواهد بود.
6ـ آمادگي براي خدمت به مهدي(عج): آنان كه وجودشان سرشار از عشق خداوند و اولياي اوست، اگر عصر ظهور را درك كنند، بزرگترين افتخارشان خدمت به مهدي آل محمد(ص) خواهد بود.
شايد باور كردن اين سخن مشكل باشد كه رئيس مذهب شيعه - كه هزاران دانشمند در محضر كلامش زانوي ادب بر زمين مينهادند و شاگردان ادبستانش، عقابان تيز پرواز آسمان انديشه و علم بودند- آنگاه كه نام آخرين ذخيره الهي نزدش برده ميشد، با حسرتي برآمده از عمق جان و آرزويي بيمانند، آهي ازنهاد برآورده، ميفرمود: «اگر او را درك كنم، در تمام روزهاي زندگانيام، خدمتگزار او خواهم بود.»
هركس كه بخواهد در آن روزگار، خدمت به آن حضرت نصيبش شود، ميبايست در دوران غيبت، خدمت به آن حضرت و ياران او را سرلوحه كارهاي خود قرار دهد. بيترديد، خادمان دوران ظهور، همان خادمان دوران غيبتند و خشنود كردن آن حضرت، با هر رفتاري كه انجام شود، بزرگترين خدمت به اوست؛ همانگونه كه نگران ساختن و اذيت و آزار وي با رفتاري ناشايست، خيانتي بس عظيم است. پس يك منتظر راستين و علاقهمند به حضرت مهدي(عج) ميبايست تمامي لحظههاي زندگياش را در خدمت به او سپري كند.
7ـ خودسازي و ديگرسازي: شكي نيست كه دينداري در عصر غيبت حضرت مهدي(عج)، از هر زمان ديگري، مشكلتر و طاقتفرساتر است. امام صادق(ع) از آن سوي قرنها، سختي اين دوران را اينگونه تصوير کرده است: «صاحب اين امر را غيبتي است كه در آن، هركس از دين خود دست بر ندارد، همانند كسي است كه با كشيدن دست خود به ساقه فتاد(كه بوتهاي تيغدار است)، خارهاي آن را بسترد». سپس آن حضرت، مدتي سر به زير افكنده، فرمود: «صاحب اين امر، داراي غيبتي است؛ پس بنده خدا بايد پرهيزگاري و تقوا پيشه كند و به دين خود پايدار باشد.»
اگرچه آزمايشهاي ديني براي همه ايمان آورندگان، در همه زمانها، قانوني الهي است؛ اما در عصر غيبت، تمامي عوامل دست به دست هم داده، اين آزمايش را به كمال خود رسانده است. در اين دوران است كه نگه داشتن دين، بسيار دشوار است و بيشتر مردم، به انگيزههاي گوناگون، ايمان ديني خويش را در زندگي از دست ميدهند و دين را كنار ميگذارند.
گسترش زمينههاي ناباوري، افزايش انگيزههاي انحراف و گريز از دين و ستيزهجوييهاي دشمنان با دينداري، از مهمترين عوامل اين آزمايش اند. آنان كه در اين گردابهاي ترسناك، دين خود را حفظ ميكنند، از شأن و رتبهاي بس رفيع برخوردار خواهند بود.
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «اي علي! بزرگترين مردمان در ايمان و يقين، كساني اند كه در واپسين روزگار زندگي ميكنند؛ پيامبرشان را مشاهده نكرده، امامشان پنهان است؛ پس به سبب خواندن خطي بر روي كاغذ، ايمان ميآورند.»
انسان اين دوران، برخلاف انسان معاصر پيامبر(ص)، از تمامي دريافتهاي حسي به دور است و تنها بر اساس درك عقلي و تاريخي، پيامبر(ص) و ائمه(ع) را ميشناسد و به رسالت و امامت آنان ايمان ميآورد. امام سجاد(ع) در اينباره ميفرمايد: «به درستي كه مردمان زمان غيبت مهدي(عج) كه امامتش را باور دارند و منتظر ظهور اويند، از مردمان همه زمانها برترند؛ زيرا چنان عقلها، فهمها و شناخت آنان قوت بخشيده شده كه غيبت نزد آنان، همچون ديدن باشد... آنان به حق اخلاص ورزانند».
موفقيت در اين آزمايش، نيازمند بينشي است كه انسان ديندار، در پرتو آن بتواند در برابر تحريفها، شبههها و ترديدها، دين خود را حفظ كند و با هيچيك از عوامل انحراف، خلوص ديني و دينداري را در فكر و عمل، از دست ندهد كه اگر چنين شد، مصداق اين سخن رسول گرامي اسلام(ص) خواهد بود كه ميفرمايد: «به زودي پس از شما كساني ميآيند كه يك نفر آنان، پاداش پنجاه نفر از شما را دارد.» گفتند اي رسول خدا! ما در جنگ بدر، احد و حنين، در ركاب شما جهاد كرديم و درباره ما آيه قرآن نازل شده است. پيامبر(ص) فرمود: «اگر آنچه از آزارها و رنجها كه بر آنان ميرسد، بر شما آيد، بسان آنان شكيبايي نخواهید داشت.»
پايداري بر دين در روزگار غيبت، به تحمل سختيها، ترسها، محروميتها و تنگناهاي مادي خلاصه نميشود؛ بلكه تحمل فشارهاي سخت روحي و معنوي نيز، بر آنها افزوده ميشود و اگر دينداري با صبر و شكيبايي درست و آگاهانه توام نباشد، بهتدريج، نااميديها روي ميآورد و باور را از روح و فكر ميزدايد.
چاپ نخست كتاب «زمينهسازان ظهور» در 24 صفحه از سوي آستان قدس رضوي منتشر و راهي بازار نشر شد.
نظر شما