محمدحسن رجبي(دواني) نويسنده و پژوهشگر تاريخ معاصر ايران گفت: براي بازشناسي و بازخواني تاريخ سياسي معاصر، ثبت و ضبط تصميمها و اقدمات رهبران سياسي از ضروريات تاريخپژوهاي است و در سايه تلاش ملي ميتوانيم اين اقدامات رهبران ديني و سياسي را براي نسل جوان اين مرز و بوم حفظ كنيم.
دكتر محمدحسن رجبي، خاطرنشان كرد: همچنين اهداف و انگيزههاي دولتهاي استعماري، استقلال سياسي و اقتصادي كشور روز به روز بيشتر در مخاطره قرار گرفت و علما و رهبران سياسي كشور به صورت جمعي و فردي در مقام معارضه با مداخلات نظامي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي استعمارگران برآمدند.
وي افزود: تاريخ سياسي معاصر ايران شاهد هوشياري و تلاش فراوان آنها براي حفظ استقلال كشور و دفع خطر دشمنان ايران بوده است كه متأسفانه اندكي از آن فداكاريها به صورت فتاواي جهاد عليه اشغالگران و يا تحريم كالاهاي فرهنگي و يا تكفير دولتمردان خائن ثبت و ضبط و گردآوري شده است.
اين تاريخپژوه معاصر ايران در ادامه سخنانش به دلايل كوتاهي مكتوب نشدن تصميمات مهم رهبران سياسي و ديني خاطرنشان كرد و گفت: قصور علما و رهبران سياسي در زمانهاي متعدد و كوتاه، ثبت و ضبط نكردن دقيق اين رويدادهاي مهم و نگاهي مقطعي به آنها دليل عمده مكتوب نشدن تصميمات مهم رهبران سياسي و ديني بهشمار ميرفت.
مولف كتاب «رسايل، فناوري جهادي علماي مسلمان» افزود: همچنين تكفير شمردن امور سياسي توسط علما و پرهيز از ضبط و ثبت آنها به دليل پايمال شدن اجر اخروي آن نيز ميتواند دليل ديگري بر كوتاهي و مكتوب نشدن تصميمات رهبران سياسي و ديني محسوب شود.
به گفته رجبي، تلاش آگاهانه دشمنان براي پنهان نگاه داشتن آن نگاهها و بي معارض نشان دادن قدرت خود در مستعمرات، دليل ديگر اين كوتاهي است و بايد بتوانيم اين كوتاهيها را جبران كرده و تصميمات مهم رهبران ديني و سياسي را مكتوب كنيم تا براي آيندگان و نسل جوان كشور باقي بماند.
اين تاريخپژوه معاصر يادآور شد: تاريخنگاري هدفمند شرقشناسان استعماري و نيز دست پروردههاي داخلي آنها براي مخدوش نشان دادن اهداف و نتايج تلاش رهبران سياسي و ديني و تطهير چهره استعمارگران نيز يكي ديگر از مواردي است كه تاريخپژوهان معاصر بايد در نظر داشته باشند تا بتوانند متني درخور و شايسته براي تاريخ دو سده اخير ايران گردآوري كنند.
مولف كتاب «زندگينامه سياسي امام خميني» خاطرنشان كرد: براي بازشناسي و بازخواني تاريخ سياسي معاصر و پرهيز از تكرار حوادث تلخ گذشته، ثبت و ضبط تصميمها و اقدمات رهبران سياسي ضرورت مبرم و به تلاشي ملي نياز دارد تا بتوانيم اين اقدامات رهبران ديني و سياسي را براي نسل جوان و نونهالان اين مرز و بوم حفظ كنيم.
وي همچينن به تاريخنگاراني كه در اين زمينه گام برميدارند پيشنهاداتي را ارايه كرد و گفت: تاريخنگاران نخست بايد آثار پيشينيان خود را مطالعه كنند و هيچ مدرك و منبعي را به طور موثق و مطمئن مورد سند قرار ندهند. همچنين در جريان تدوين حتما بايد ساختار اثر به صورت يك اثر تاريخي وزين تدوين شود.
وي در ادامه سخنانش گفت: تاريخنگاران بايد متدولوژي يا روششناسي كار را از قبل، مورد شناسايي قرار داده و در عمل اجرا كنند. همچنين پس از تدوين اثر ويرايشگران زبده و كارآزموده آن را ويرايش محتوايي و ادبي كنند.
مولف كتاب «مشاهير زنان ايراني و پارسيگوي» به تاريخنگاري انقلاب اسلامي اشاره كرد و گفت: در تاريخنگاري انقلاب اسلامي برخلاف دورههاي گذشته تاريخ شفاهي و مواد سمعي و بصري نقش عمدهاي دارد اما به دليل وفور و نيز قرائتهاي متفاوت از انقلاب ناگزير بايد نخست آنها را نقد و بررسي كرد و سپس به عنوان ماده قابل اطمينان در تاريخنگاري از آنها سود جست.
فرزند مرحوم، حجتالاسلام علي دواني، به آسيبشناسي مستندات تاريخنگاري پرداخت و گفت: ميزان كاستيها و ضعفها در تاريخ شفاهي يكي از اشكالات تاريخنگاري انقلاب اسلامي است زيرا اين خاطرات بر اساس ديدهها و شنيدههاي اشخاص صورت ميگيرد و لذا امكان خطا چه به صورت سهو و چه به صورت مبالغه وجود دارد.
نظر شما