دربخش نخست دومين روز همايش بزرگداشت عبدالباقي گولپينارلی كه در تالار علامه هميني داانشگاه تهران برگزار شد، دكتر «حسين خاتمی» ، دكتر «حسين ساكت» و «اردوغان ارول» رييس سابق موزهی مولانا ، به ايراد سخناني درباره اين مولوي پژوه بزرگ تركيه پرداختند.
وي در آغاز سخنانش گفت: ما برای اين استاد گولپينارلي را دوست داريم كه مولانا و شمس را دوست داشت و مولانا و شمس نيز پيامبر اعظم(ص) و اهل بيت(ع) را دوست داشتند . همين موضوع باعث ارادت استاد به اين خاندان پربركت بود و استاد را اهل عشق و محبت میكرد.
اين مولاناپژوه ادامه داد: مولانا پيش از آشنايي با شمس، حقايق را میدانست و با آن میزيست . او خود عشق را آمدنی دانست و نه آموختنی، پس شمس آمد تا با يك پرسش او را منقلب كند و در توجه به مكان احديت و احمديت او را قویترش سازد .
خاتمی اضافه کرد : در وعده خداوند نيز آمده است كه اگر كسی حبيبالله باشد، خدا او را دوست خواهد داشت . به همين دليل ما مولانا و شمس را دوست داريم و آنها را به تركزبانها معرفی كردهايم.
وی افزود: وحدت وجود در آثار شمس همان اصالت وجود است كه سر كلمهی «لا اله الا الله» و سر كلمهی توحيد را در خود نهفته است . عاشقان واقعی همانا موحدان واقعی هستند كه امانت الهی به آنها عرضه شده است.
در ادامه اين همايش دكتر «حسين ساكت» استاد دانشگاه به تحليل و بررسی موضوع "جوانمردی و فتيان در ادبيات فارسی " پرداخت و در مقالهای با عنوان «از جوانمردی تا جوانمرادی»به تبيين ديدگاه مولانا در اين ميان پرداخت.
وی گفت : خلقت هستی تجلی مهر و محبت خداوند است و ما زاده عشق هستيم و اين همان «كنت كنزاً مخفيا» جاری در كلام نبوی است و در آن عشق به حقيقت و حق جويی با نام پيامبر اكرم (ص) و نور اهل بيت (ع) تجلی مي يابد .
ساكت تصريح كرد: جوانمردی پلی است به جوانمرادی ، و جوانمرادی چيزی به جز نيكبختی و سعادت از نگاه مولانا و تمام عارفان جهان نبوده است . از اصطلاح «فتی» عربی در روزگار پيش از اسلام بر گرفته شده .
وی در توضیح بیش تر گفت : اين اصطلاح بر افراد شريف و قدرتمند و ياوران مردمان در اجتماع با پوششهای مشخص اطلاق شده است كه با حاتم طايی در مردم پيش از اسلام شناخته شده و البته ريشه آن را به ساسانيان منصوب كردهاند.
دكتر «حسين ساكت» افزود: با ظهور دين اسلام ارزشها و معيارهای گذشته فرو ريخت و با جمله «لافتی الا علی لاسيف الا ذوالفقار» ، فتی و فتوت معنای تازهای به خود گرفت و تجسم ويژهای يافت.
وی در پايان تصريح كرد: مولانا با تكيه بر اهل بيت(ع) و نور جاری در آنها توانست معنای واقعی فتی را درك كرده و خود يك الگوی كامل جوانمرد و جوانمراد واقعی دوران عرفان و ادبيات جهان است.
در ادامه اين همايش ، «اردوغان ارول» رييس سابق موزه مولانا به نقل خاطراتی از گولپينارلی پرداخت و گفت: من طی سی سال رياست موزهی مولانا از سال 1971 تا زمان وفات اين محقق فقيد ، با او همراه بودم و در فاصله سال هاي 70 تا 80 ميلادی ، گاه چندروز و حتی تا يك ماه را با او در موزه مولانا مي گذراندم.
وی ادامه داد: گولپينارلی علاوه بر فارسی و تركی عثمانی، به زبان عربی نيز مسلط بود و از دانش فقهی و دينی گسترده و ژرفی بهره مي برد . ترجمه او از قرآن و نهجالبلاغه نشان میدهد كه تا چه حد به اين گستره احاطه داشته است.
اين مولاناپژوه تصريح كرد: عبدالباقی هر چه را میدانست، به بهترين شكل میدانست و اگر درباره چيزی اطلاعي نداشت ، از آن سخن نمیگفت. گستره مطالعاتي وسيعي داشت و هنگام مطالعه، اغلاط را در حاشيه كتاب يادداشت كرده و اگر در پانزده صفحه اول كتابی تعداد اين غلطها زياد میشد، از خواندن آن صرفنظر میكرد.
وی در پايان گفت: عبدالباقی خاورشناس بزرگی بود و ما هرگاه كتابی از وی را مطالعه میكنيم به اين میانديشيم كه پژوهندهای را از دست دادهايم كه هرگز جايش پر نخواهد شد.
نظر شما