به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در گرگان، حسین عبدی نویسنده، شاعر و مدرس گلستانی، دانشآموخته دکترای زبان و ادب فارسی و مؤلف بیش از ۵۰ عنوان کتاب که تا به امروز عناوین مختلفی را در عرصه ملی کسب کرده است، پس از یورش همهجانبه رژیم صهیونیستی به باریکه غزه، شعری برای کودکان شهید این جنایت هولناک قلمی کرد.
بازکن پنجره را، عطر خدا میآید
باز آواز قدوم شهدا میآید
بازکن پنجره را، تار نمانی هیهات
در شب فتنه، گرفتار نمانی هیهات
بازکن پنجره را، نور خدا میتابد
بازهم شعشعهای از شهدا میتابد
غزه لرزید، مگر زلزلهای میگذرد؟
بازکن پنجره را، قافلهای میگذرد
حلقه در حلقه که جز عشق ندیدند همه
جنس آیینه و نورند، شهیدند همه
کودکانی که در آغوش خدا خوابیدند
کودکانی که در آیینه، خدا را دیدند
غنچههایی که شکوفا نشده، پژمردند
کودکانی که به دنیا نرسیده، مردند
اینهمه آینه در غزه، عجب منشوری
کهکشان آمده بر خاک، چه نور انوری
باز در بازی نور، آینه اول شده است
باز از آینهها غزه مجلل شده است
باز در وادی نور، آینه انور شده است
اینهمه آینه، این خاک منور شده است
اینهمه آینه، تا کور نمانی هیهات
قافله میگذرد، دور نمانی هیهات
باز حسرتخور تأخیر نمانی هیهات
قافله میگذرد، دیر نمانی هیهات
قافله می گذرد، تا ننشینی، برخیز
باز کن پنجره را تا که ببینی، برخیز
باز کن پنجره را، چشم دلت را بگشا
با توام، آری، چشم خَجِلت را بگشا
با توام، آری، باری به خجالت برخیز
سر بجنبان و از این خواب کسالت برخیز
سر بجنبان و ببین سر به بدن نیستشان
سر بجنبان و ببین سر، که نه، تن نیستشان
سر بجنبان و ببین از سر و تن رسته شدند
سر بجنبان و ببین از تو و من خسته شدند
سر بجنبان و ببین: ما همه وابستهترین
سر بجنبان و ببین: آنهمه وارستهترین
سر بجنبان و ببین: ما همه وابسته خاک
سر بجنبان و ببین: آنهمه وارسته پاک
سر بجنبان و ببین، خوب ببین فاصله را
سر بجنبان و ببین، خوب ببین قافله را
سر بجنبان و ببین قافله خوبان را
سر بجنبان و ببین سلسله خوبان را
بال در بال، ملائک به زمین آمدهاند
بال در بال، همه آینه چین آمدهاند
قافله میگذرد، قافلهسالار عشق است
اینهمه آینه، سوداگر بازار عشق است
غافل از قافله، هیهات نمانی هیهات
دور از این سلسله، هیهات نمانی هیهات
نظر شما