علیرضا سبحانینسب در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره ظلمی که به مردم فلسطین و غزه تحمیل میشود، گفت: شاید طوری صحبت کنم که متأسفانه علیه خودم هم استفاده شود؛ اما باید بگویم که آنچه در غزه و فلسطین رخ داده، مجموعه ظلمی علیه فلسطینیان و مسلمانان است. ظلم اول تجاوز به زمین و سرزمین آنان بوده که زمین آنها را غصب کردند و ظلم دوم نسلکُشی است که در آنجا رخ داده و مسلمانان بیشماری به شهادت رسیدند و در راه زیادهخواهیهای یهودیان صهیونیست از بین رفتند.
وی ادامه داد: تجاوز بعدی به حریم فرهنگی و تمدنی و سابقه تاریخی فلسطینان شده است؛ یعنی تاریخ را به گونهای رقم زدند که اساساً فلسطینیان نبودند و حکومتی نداشتند و این سرزمین برای یهودیان بوده و آن کسی که در حال حاضر متجاوز است، مسلمانان و فلسطینیان هستند. متأسفانه تا حدود زیادی پیشرویهای خوبی داشتند، همچنان که سرزمینها را غصب و به نام خودشان کردند و الان احساس تصاحب و مالکیت دارند، به تاریخ فلسطین هم احساس تصاحب و مالکیت دارند. یهودیان بسیاری از کتابها و اطلاعاتی را که در فضای مجازی بوده، گاهی نابود کردند، فیلتر کردند، مصادره کردند و کارهایی دیگر.
مدیرمسئول انتشارات جمال درباره سابقه تاریخی فلسطین توضیح داد: گاهی مواقع خود فلسطینیان هم به تاریخ خود هیچ اشرافی ندارند و از سابقه ۲۰۰ سال قبل خود خبر ندارند. این تجاوز به حدی عمیق بوده که تمام کشورهای مسلمان از این تاریخ محروم بودند. چند وقت پیش تعدادی عکس از صد سال گذشته فلسطین دیدم؛ در این عکسها فلسطین فرودگاه دارد و یک حکومت رو به ترقی دارد. همه اینها به گونهای نمایش داده میشود که ما تصور میکنیم که فلسطینیان هیچ چیزی از تمدن، فرهنگ و حکومت نمیدانستند.
این نویسنده افزود: طبیعتاً این ظلم هم به نویسندگان ما نشت پیدا کرده و آنها هیچ اطلاعی از فلسطین سابق ندارند که بتوانند روایت کنند. این یک ظلم فرهنگی است که تا به امروز ادامه داشته است. این یکی از دلایل اصلی است که متأسفانه نویسندگان ما خیلی از تاریخ فلسطین خبر ندارند؛ مگر از طریق تعدادی کتاب ترجمه محدود آن هم به زبان عربی که معمولاً خیلی از نویسندگان ما نمیتوانند از آنها استفاده کنند.
سبحانینسب درباره فلسطین و نسبت مسئله سیاسی به فرهنگی آن در ایران گفت: نکته بعدی این است که فلسطین مسئله سیاسی مردم ما هست ولی مسئله فرهنگی ما نشده است. در حال حاضر اگر کتابی هم درباره فلسطین نوشته شود، خواننده آن کم است. حساسیت فرهنگی مسئله هنوز برای مخاطبان ایرانی خیلی جدی نیست؛ در صورتی که برای فعالان عرصه بینالملل موضوع خیلی جدی است. ما روز قدس را گرامی میداریم؛ ولی به دنبال این نیستیم که آگاهیهایمان را درباره ظلم صهیونست یا مظلومیت فلسطین بالا ببریم.
وی ادامه داد: به نظر من این یک اجحاف فرهنگی بوده که در سایه سیاسیبودن و بزرگبودن فضای سیاسی فلسطین گُم شده است. به همین جهت نویسندگان ما دغدغه زیادی برای نوشتن نداشتند؛ چون جنبه فرهنگی فلسطین کمرنگتر از جنبه سیاسی آن است. نویسندگان ما تصور میکردند که این یک مسئله حکومتی است؛ البته حکومتی نه به این معنا که به مردم ربطی ندارد؛ بلکه به این معنا که بازار ندارد. در بازار که میروید، مسئله مردم فلسطین نیست و چون مسئله آنها فلسطین نیست، حتماً نمیخرند و این نیاز به حمایت دارد.
علیرضا سبحانینسب درباره انتظار نویسندگان از مسئولان درباره مسئله فلسطین گفت: شاید خیلی از نویسندگان ما منتظر بودند که مسئولان فرهنگی برای این ماجرا فرایندی را تعریف کنند و هزینهای را درنظر بگیرند، نویسندگان را به خط کنند و برای مسئله فلسطین با این نگاه که نیاز به حمایت دارد، کار کنند. در چند سال گذشته مجمع ناشران انقلاب اسلامی جایزه فلسطین را تعیین کرد برای اینکه این اتفاق بیفتد. خوشبختانه کارها و آثار خوبی به جشنواره رسید و جایزه گرفت. قرار شد نشر جمال تعدادی از این آثار را طی چند ماه آینده ترجمه و منتشر کند. متأسفانه با تعدادی از نویسندگان صحبت کردم که آثاری را در این زمینه روایت کنند؛ اما آنها ایده تازهای نداشتند؛ بنابراین این آرزویی که چند سال علاقه داشتم انجام شود، محقق نشده است.
این نویسنده بیان کرد: شاید ناشران و نویسندگان که خود من هم یکی از آنها هستم، احساس کنیم که کمکاری کردیم و این نوع نگاه به بازار، ما را از توفیق درستکردن ذهنیت ایرانیان به ظلمی که به فلسطینیان میرود، محروم کرده و ما توفیقی در این نبرد فرهنگی نداشتیم. من خودم را مقصر این ماجرا میدانم و احساس میکنم که باید تلاش بیشتری میکردم. به گفته پیامبر (ص) که میفرمایند: «هر کسی که صبح کند و اهتمامی به امور مسلمانان نداشته باشد، مسلمان نیست.» در برابر فلسطینیان احساس شرمندگی میکنم.
سبحانینسب در انتها گفت: اگر بخواهم مقداری واقعیتر نگاه کنم، بله من خودم را شرمنده میدانم؛ ولی ای کاش بخش فرهنگی وزارت ارشاد یک حرکت جدیتری انجام دهد و در سال جاری، جایزه فلسطین را قدری پررنگتر پیش ببرد و انگیزههای مؤلفان را بیشتر کند تا این حرکت آغاز پرشورتر و در ادامه حس و رنگ و بوی خوب داشته باشد. نظام تولید محتوای ما متأسفانه استراتژی ندارد و نمیتوانیم برای تولید اثر خیلی خطوط پررنگ هدفگذاری و حمایت و هدایت را ببینیم به گونهای که مؤلفان و ناشران رغبت داشته باشند؛ حتی در جایزه فلسطین که مجمع ناشران به ثمر رسانده است، نویسندگان خارجی حضور پررنگتری داشتهاند.
نظر شما