به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست خبری هفتمین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی با حضور رضا غلامی، رئیس شورای سیاستگذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی، و احمد حسینشریفی، دبیر علمی کنگره، دوشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۲ در مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا برگزار شد.
غلامی به عنوان اولین سخنران بیان کرد: بهنظر میرسد زمانی میتوانیم به تحول بنیادین در علوم انسانی اسلامی نظر داشته باشیم که فضای علوم انسانی زنده و با نشاط باشد و رقابت برای نوآوری و نقد وجود داشته باشد. همچنین باید استادان و محققان اشراف لازم را نسبت به نظریههای جدید علوم انسانی چه داخلی و چه خارجی داشته باشند. باید گفتگوهای آزاد علمی بین صاحبنظران برقرار باشد به نحوی که ایدهها و نظریات جدیدی در عرصه علوم انسانی اسلامی متولد شوند.
او ادامه داد: واقعیتی که نمیتوان نادیده گرفت این است که سرمایهگذاری پژوهشی در زمینه تحول علوم انسانی اینقدر کم است که اگر بگوییم صفر است اغراق نکردهایم. کل بودجه کشور مشخص است و در چند دهه اخیر این بودجه افزایش نیز داشته است اما سهم بودجه پژوهشهای علوم انسانی چقدر است؟ چگونه این بودجه توزیع میشود و بازخوردها چیست؟ باید از مسئولین پرسید.
غلامی با اشاره به اینکه دانشگاهها و مراکز تحقیقات علوم انسانی بسیار فقیر هستند بیان کرد: این مراکز امکانات ناچیزی برای کار پژوهشی و پیراپژوهشی دارند. فعالیتهای پژوهشی همین طرحهای تحقیقات هستند و نقشی پیشران دارند اما فقط چنین نیست؛ آنچه که بستر فعالیت علمی را برای نوآوری مهیا میکند، فعالیتهای پیراپژوهشی است. مثل مناظرهها، نشستها، نقدها و ….
او گفت: از هر کسی نمیتوان توقع نوآوری داشت اما مطلوب این است که از جریان علمی کشور در حوزه علوم انسانی این توقع را داشته باشیم. ما صندوق حمایت از پژوهشگران داریم و یا سرفصلهایی در معاونت علمی فناوری ریاستجمهوری و بنیاد ملی نخبگان؛ اما اینها نتوانستهاند نقش موثری در توسعه علوم انسانی ایفا کنند. آن کارهایی نیز که صورت گرفته یا تشریفاتی بوده یا مدیریت نشده است. این مسئله در همه مراکز پژوهشی علوم انسانی دیده میشود.
غلامی با اشاره به اینکه علوم انسانی در کشور غریب است بیان کرد: آن میزان که لازم است به علوم انسانی توجه نشده است و دولت نیز فرصتهای سرمایهگذاری به وجود نیاورده است. این داستان جدید نیست و دولتهای مختلف، اگرچه شعار اهمیت تحول در علوم انسانی سردادهاند اما توقعی که جامعه علوم انسانی داشتهاند را برآورده نکردهاند.
رییس شورای سیاستگذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی بیان کرد: موضوع دیگر سیاستزده شدن علوم انسانی در محیطهای دانشگاهی و پژوهشگاهی است. آنقدر این سیاستزدگی در علوم انسانی مشهود است که آدم میتواند حس کند که برخی جناحهای سیاسی در حال سوءاستفاده از مراکز پژوهشی و حتی اعضای هیئت علمی هستند. همین باعث شده آزاداندیشی کم شود و نگاههای امنیتی رشد کند. در حالیکه در دانشگاهها نمیتوان به مسائل سیاسی بیتفاوت بود. دانشگاه باید بصیرت داشته باشد و تحلیل کند. اما سیاستزدگی برازنده دانشگاه نیست.
غلامی ادامه داد: مسئله دیگر تصمیماتی است که برای ارتقای علوم انسانی گرفته میشود؛ اینکه خیلی از تصمیمات توسط متخصصان علوم انسانی اتخاذ نمیشوند. ما در مجامع تصمیمساز، محروم هستیم از تصمیمسازانی که به علوم انسانی اشراف داشته باشند. اصحاب علوم انسانی خیلی نقشی در تصمیمات ندارند.
او افزود: مسئله دیگر آییننامه ارتقا است. آییننامه ارتقا، نیازمند تغییر است. این آییننامه سالهاست به روز نشده است و نمیتواند برای همه علوم و رشتهها مفید باشد. حتی در علوم انسانی که رشته با رشته فرق دارد، نمیشود یک نسخه واحد برای همه پیچید. این آییننامه، نوآورپرور و نقدپرور نیست. بسیاری از صاحبنظران و بزرگان علم که نظریه تحول آفرینی دارند، اینها گاهی ۱۰ سال یا حتی ۳۰ سال متمرکز میشوند و مطالعه میکنند و بعد هم دنیا را با نظریهشان تحت تاثیر قرار میدهند.
غلامی گفت: شرایط فعلی طوری نیست که بتوانیم تحولی عمیق ایجاد کنیم. آیین نامه ارتقا باید در شورای انقلاب فرهنگی به صورت جدی و بر اساس کارشناسیها، متحول شود. ما به مجامعی نیاز داریم که تحقیقات را نقد کنند و بسترهایی نیاز داریم تا نظریهها شکل بگیرند. قبل از شکلگیری بسترها نباید مجامع را به وجود بیاوریم و هر اندیشهای را به اسم نوآوری ثبت و ضبط کنیم. باید در زمینه ابداع، فرصتهایی را فراهم کنیم که کار جدی صورت بگیرد.
او اضافه کرد: ما در کنگره علوم انسانی اسلامی تلاش کردیم با توجه به ارزیابیای که از وضعیت میدانی علوم انسانی اسلامی داریم و نقشههای کلانی که در دبیرخانه ایجاد شده، گام به گام به سمت نقطه مطلوب حرکت کنیم. این، راهی طولانی است. کار علمی کار پروژهای نیست، کاری پروسهای است و صبر و حوصله میخواهد. کنگره در زمینه تولید فکر و اندیشه گامهایی برداشته و در زمینه گفتمانسازی نیز عملکرد قابل دفاعی دارد.
حسینشریفی دبیر علمی کنگره به عنوان دیگر سخنران این نشست به فلسفه شکلگیری کنگره پرداخت و بیان کرد: سالیانی است که در دنیای غرب و ایران و جهان اسلام، عدهای از مرگ علوم انسانی و جامعهشناسی و روانشناسی و اقتصاد صحبت میکنند. مقالاتی نیز نوشته شده است. به خصوص در ایران، عدهای سخن از بیفایده بودن علوم انسانی میکنند، حتی متخصصین علوم انسانی.
او ادامه داد: ما هم به یک معنا معتقدیم علوم انسانی رایج و غربی که مبتنی بر بنیانهای معرفتی و انسانشناختی اومانیسم و لیبرالیسم است، گرهی از گرههای انسان ایرانی و مسلمان نمیگشاید. دردی را درمان نمیکند. به همین دلیل این علوم نتوانستهاند قوت و اهمیت و فایدهمندیشان را به جامعه ایرانی اسلامی نشان بدهند. در همین راستا نیز از نگاه برخی از اندیشمندان علوم اسلامی، این علوم بیفایده هستند.
حسینَشریفی افزود: اما واقعیت علوم انسانی در عرض علوم طبیعی، این نیست. بشر بدون علوم انسانی نمیتواند جوامع را هدایت کند. علوم انسانی نرمافزار فردسازی است. اگر این نرمافزار معیوب باشد، فرد و جامعه معیوب میشوند و در نتیجه یک تمدن معیوب و غیرانسانی به وجود میآید. لذا اگر عدهای قائل بر بیفایده بودن علوم انسانی هستند ناظر بر علوم انسانی نشات گرفته از فکر لیبرالیستی و اومانیستی است.
او در خصوص هفتمین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی بیان کرد: در طول ۱۴ سال، شبکه بزرگی از اندیشمندان، محققان و نویسندگان را شکل دادهایم. در کشور نزدیک به ۳۳۰۰ اندیشمند و محقق را شناسایی کردهایم. نزدیک به ۶۰ مرکز با کنگره مرتبط شدهاند و بیش از ۴ هزار مقاله و چکیده دریافت کردهایم که تا کنون ۷۰۷ مقاله منتشر شده است. تا کنون بیش از ۱۰۰ نشست علمی تخصصی برگزار شده است و نزدیک به ۹۵۰ داور، مقالهها را بررسی کردهاند. ۱۵ کمیسیون در هفتمین کنگره، فعال هستند که پس از افتتاحیه هر کدام برنامههای خاص خود را خواهند داشت.
نظر شما