سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -مهدی سلیماننژاد، پژوهشگر ادبی: «نویسندگی را از ۱۸ سالگی هنگامی که در روستا، معلم بودم شروع کردم.» این را محمود شقیر میگوید که بعدتر به علت فعالیتهای سیاسیاش توسط رژیم صهیونیستی از شغل معلمی برکنار شده و زندانی میشود. مامورین پرتلاش زندان روزی سه وعده با شکنجههای متنوع به او یاد میدهند که حرف معلم باید زمزمه محبت باشد. این دوره آموزشیِ ضمن خدمت، برای شقیر کاملاً رایگان بود. محمود را بعد از گذراندن حبس به لبنان تبعید میکنند.
زمان حضورش در لبنان، رژیم صهیونیستی به خاک آنجا تجاوز کرده و بیروت محاصره شده است. این حمله مصادف با جام جهانی فوتبال است. ایدهای در ذهن محمود شقیر جوانه میزند. شقیر باز به اردن تبعید میشود و دوره ۱۸ ساله تبعید در آنجا را هم میگذراند. در این مدت فیلمنامه و رمانهای زیادی مینویسد. وطن منتظر اوست. با ورود به کرانه باختری، ایدهاش در لبنان را به یاد میآورد و کتاب طنز «دخترخالهام کاندولیزا» را مینویسد. این کتاب شامل ۱۰ داستان با حضور سلبریتیهای مشهور از جمله رونالدو، کاندولیزا رایس، رامسفلد و سگ بریژیت باردو است.
محمود شقیر مهارت زیادی در شخصیتپردازی دارد. حوادث و شخصیتها آنقدر درست درکنارهم قرار داده شدهاند که هرماجرایی را برای خواننده ملموس میکند. از دیگر نقاط قوت داستانهای کتاب «دخترخالهام کاندولیزا» خلق موقعیتهای بینظیر طنز است. شاید این موضوع علاوهبر زیست نویسنده در موقعیتها و چالشهای دشوار، ریشه در تجربه زیادش در فیلمنامهنویسی داشته باشد.
داستانهای طنز محمود شقیر، مانند شمشیر عربی، حکام عرب واداده و وامانده منطقه را همانطور که نهادهای بینالمللی، از دم تیز خود میگذراند «محافل بین المللی بسیاری برای آزادی عمویم دخالت کردند اتحادیه عرب نیز باوجود اینکه جزو محافل بین المللی نیست در این مسئله دخالت کرد.»
حتی گاهی با آوردن نهادهای بین المللی در دعوای دو زن که از ترس هَوو شدن به جان هم افتادهاند، نقش و جایگاه آنان را به سخره میگیرد «بعد از این رفتار همسرم، فراخوانی سفرا و قطع روابط رخ داد و مرزها بسته شد و سپس جنگ بهاینصورت آغاز شد؛ همسرم موهای مثیله را گرفت و به دور دستش پیچاند… درگیری شدت گرفت و متاسفانه شورای امنیت و اتحادیه عرب در اینگونه جنگها دخالت نمیکنند.»
گاهی هم وادادگی مقابل دشمن را نقد میکند «عمویم گفت: درآن روز فرماندهی انگلیسی، خوراک گوشت خورد. باورکنید غذا را مانند ما عربها با دست خورد و از قاشق استفاده نکرد و افزون بر این، خورشت را با ظرف کوچکی سرکشید تا جایی که چانه و سبیلهایش خیس شد»
نویسنده در کتاب «دختر خالهام کاندولیزا» تناقضات واضح و دوروییهای مبرهن روزگار مردم فلسطین را در طول بیش از نیم قرن اشغال بیان میکند، تخیل و واقعیت بهقدری هنرمندانه در قصهها بهکار گرفته شده و به قدری این تناقضات در روال جاری زندگی مردم فلسطین و دول عرب برجسته گردیده که ماجراها کاملاً باورپذیرند. نویسنده در نفوذ به لایههای درونی شخصیتها و معرفی آنها توانایی قابل ملاحظهای دارد که شاید ریشه در تحصیلات فلسفیاش یا در سابقه تدریس مفاهیم سخت برای فراگیران ساده توسط او در مدرسه داشته باشد.
کاظم عظیمی کتاب «دخترخالهام کاندولیزا» نوشتهی محمود شقیر را به فارسی ترجمه و انتشارات امیرکبیر هم آن را به پیشخوان کتابفروشیها فرستاده است.
نظر شما