سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - آناهید خزیر: امروز ایبنا ۱۷ ساله شد، از روز تاسیس این خبرگزاری (۲۴ آبان ۱۳۸۵)، شاهد بزرگ شدن و قد کشیدنش بودم. از همان روزهایی که در اتاقی کوچک با چند میز و صندلی و تعداد محدودی کامپیوتر کارش را به همت بزرگانی کتابخوان و کتابدوست آغاز کرد تا به امروز همراه این خبرگزاری هستم. برای من ایبنا به مانند کودکی است که بزرگ شدنش را دیدم و همراه با او گام برداشتهام.
برای من که سالها در حوزه تاریخ کار کردهام همواره پیشینه و خاستگاه ارزش بسیاری دارد و دوست دارم آشناییام با ایبنا را برای دوستان و همکارانم هم روایت کنم. برمیگردم به ۲۰ سال پیش، زمانی که سید فرید قاسمی، سردبیر «کتاب هفته» بود و من همزمان با تحصیل در دانشگاه با این نشریه آشنا شده بودم و ماهی یکبار درباره کتابی که در حوزه تاریخ یا ادبیات میخواندم در ستونی کوچک دربارهاش مینوشتم و کم کم جسارت پیدا کرده بودم که با مولفان و نویسندگان کتابها نیز گفتوگو کنم. خوشحال بودم از اینکه نام بعضی نویسندگان را که در نشریههای گوناگون دربارهشان میخواندم از نزدیک میبینم.
نخستین مطلبی که از من در کتاب هفته چاپ شد به خوبی به یاد دارم. عصر همان روز چند کتاب هفته برداشتم و از خیابان فجر در قائم مقام فراهانی تا خیابان انقلاب پیاده آمدم و جوری کتاب هفتهها را در دست داشتم که به همه نشان بدهم که من هم روزنامهنگار شدم و شیرینی آن را با خریدن کتابی که به خودم هدیه دادم بیشتر کردم. کتاب «شازده کوچولو» را با ترجمه ابوالحسن نجفی خریدم و در صفحه اولش نوشتم «پیشکش به خبرنگاری که عاشق کتاب است».
چند سالی مشغول فعالیت در روزنامههای گوناگون بودم که با تاسیس خبرگزاری در آبانماه سال ۱۳۸۵، به دعوت پدرام پاکآیین، سردبیر وقت مشغول به کار در ایبنا شدم. با امکاناتی بسیار کم هر چند خبرنگار یک سیستم کامپیوتر داشتیم و با همدلی هر کدام در نوبت خود، خبرهایمان را مینوشتیم و جایمان را به نفر بعدی میدادیم تا اینکه چندماه بعد خبرگزاری تازه تاسیس به طبقه منفی یک خانه کتاب منتقل شد و کمکم شکل بهتری به خود گرفت.
بعد از مدتی از طبقه منفی یک به طبقه سوم ساختمان سرای اهل قلم منتقل شدیم و تحریریه ایبنا شکل تخصصی به خود گرفت. سرویسهای خبری چیده شدند و خبرنگاران به عشق کتاب جذب این رسانه تخصصی شدند. ایبنا روز به روز پیشرفت کرد و در سایه سردبیرانی چون پدرام پاکآیین، علی آقاغفار، محمدمهدی انصاری، احمد علمشاهی، محمدرضا اسدزاده، حسن محمودی، حامد صلاحی و کیوان امجدیان جایگاه خود را در میان دوستدارانش بهدست آورد و امروز در حال ارتقای این جایگاه است.
در این سالها کتاب تنها دلبستگی است که باعث میشود با انگیزه روزافزون به کارم ادامه بدهم، کتابهای تاریخ و فرهنگ ایران را با علاقه بسیار ورق بزنم و بخوانم و بخوانم و دربارهاش بنویسم. اگر رسانه دیگری غیر از کتاب بود شاید انگیزه کمتری برای ادامه دادن داشتم. همواره در جاهای گوناگون گفتهام که خبرگزاری کتاب خانه دوم من است و با آن خو گرفتهام و دل کندن از آن برایم سخت است.
امروز اگر خبرگزاری ایبنا به این مرحله از رشد رسیده و با گذر زمان تجربههای گرانبهایی بهدست آورده، حاصل تلاش همه دستاندرکارانی است که در ایبنا قلم زدهاند و سایه و روشنهای ادبیات، فرهنگ، تاریخ، اندیشه و هنر ایران زمین را در حوزه کتاب بازتاب دادهاند و اینکه تا چه میزان در این زمینه موفق بوده را همراهان همیشگی ایبنا بهخوبی ارزیابی خواهند کرد.
امیدوارم از امروز که ایبنا ۱۷ ساله شده در آینده نیز در خدمت کتابخوانان و کتابدوستان باشیم و رویدادهای گوناگون را در بخشهای فرهنگی ایران به گوش خوانندگان خود برسانیم. در این راه همواره سپاسگزار همراهان همیشگی خود هستیم، پشتیبانهایی که هیچگاه ما را تنها نگذاشتند و در تنگناها ما را یاری رساندند.
امید که خبرگزاری ایبنا ببالد و بپاید و در تاریخ و فرهنگ ایران زمین جاودان بماند.
نظرات