به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قزوین، موسویان، نویسنده مطرح کشور صبح پنجشنبه در این کارگاه با طرح این پرسش از حاضران که داستان نویسی یا نویسندگی چه پیش نیازهایی دارد و آیا یک نویسنده باید زمینه و استعداد داشته باشد تا نویسنده بزرگی شود یا شرکت در کلاس و کارگاه می تواند شخص را تبدیل به رماننویس کند، افزود: بعضی از اساتید میگویند اگر یک شخص استعداد نداشته باشد خودش را هم بکشد نمیتواند نویسنده شود و اگر استعداد هم داشته باشد باید خودش را بکشد تا یک داستان خوب بنویسد.
موسویان بیان کرد: یک نظریه روانشناسی وجود دارد که می گوید صفر تا صد استعداد قابل اکتساب است. مطمئن باشید اگر زحمت بکشید و به طور مستمر داستان بخوانید و آموزش داستان نویسی را دنبال کنید به نتیجه می رسید.
وی تاکید کرد: اصلاً این سئوال نباید در ذهن کسی پیش بیاید که آیا من استعداد دارم یا نه. اگر هر نفر از شما روزی ۶ تا داستان کوتاه خوب بخواند، نقد داستان بخواند، قطعاً بعد از یک سال می تواند یک داستان کوتاه خوب بنویسد.
این نویسنده بیان کرد: اندرس اریکسون روانشناس سوئدی قانونی به نام ۱۰ هزار ساعت را مطرح میکند، طبق این قانون شما برای تبدیل شدن به یک نوازنده گیتار، باید تا سن ۲۰ سالگی ۱۰ هزار ساعت گیتار نواخته باشید. البته این موضوع حاصل تحقیقی بود که او انجام داده بود. بر همین مبنا، مدارس فوتبال راه اندازی شده است و یک بازیکن اگر تا قبل از ۲۰ سالگی، ۱۰ هزار ساعت پا به توپ شده باشد قطعاً میتواند یک فوتبالیست موفق شود.
نویسنده کتاب «به نام پدر» تاکید کرد: پس اگر شما یا هر شخص دیگر این قاعده را طی کند می تواند نویسنده یا نوازنده یا فوتبالیست نابغهای شود.
موسویان تشریح کرد: برای نویسنده شدن باید ذهن را تربیت کرد. داستان نویسی مانند درخت گردو است. شما در سالهای اول نباید به فکر برداشت محصول باشید و باید کاری کنید که درخت تنومند باشد.
این نویسنده در ادامه صحبتهایش گفت: متاسفانه این موضوع بین ما جا افتاده که شخص باهوش، شخصی است که زحمت نکشد ولی به نتیجه مطلوب برسد و متاسفانه همین طرز فکر نهادینه شده تا بسیاری از ما انتظار داشته باشیم که باید بدون تلاش به نتیجه مطلوب برسیم. به این ترتیب شخصی که تلاش نمی کند ممکن است خودش را فاقد هوش بداند؛ در صورتی که چیزی به نام هوش، بدون تلاش و زحمت وجود ندارد.
موسویان اظهار کرد: ممکن است یک نویسنده در قدم اول و بدون تلاش بهترین داستان دنیار را بنویسد، ولی یقین داشته باشید این موفقیت تصادفی بوده و هیج ارزشی ندارد چون نویسنده به اندازه کافی تلاش نکرده و قطعاً در آثار بعدیاش با مشکل مواجه خواهد شد.
وی، دغدعه ذهنی را یک مسئله مهم دانست و افزود: اگر میخواهید داستاننویس حرفهای شوید باید دغدغه داستان و درد داستان داشته باشید.
موسوی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: در کارگاههایی که برگزار میکنم خیلیها میپرسند آیا من میتوانم هم داستان بنویسم و هم شعر بگویم و هم فیلمنامه بنویسم. من پاسخ میدهم انجام دو کار به صورت همزمان شدنی نیست، چون رسیدن به موفقیت در هر رشتهای نیاز به تخصص دارد و برای کسب تخصص نیاز به تلاش است.
نویسنده کتاب "من جانباز نیستم"، گفت: یک نظریه روانشناسی به نام "ناکاملیها" می گوید شما فقط قادر هستید یک کار حرفهای انجام دهید؛ فقط میتوانید برای یک موضوع وقت کافی صرف کنید.
موسویان تاکید کرد: اگر کسی به داستان نویسی ایمان نداشته باشد نمی تواند داستان خوب بنویسد. اگر داستاننویس به کارش ایمان داشته باشد دیگر حسرت موفقیت دیگران را نمیخورد. حسرت موسیقیدان شدن، ثروتمند شدن را نمیخورد؛ حرف من به این معنی نیست که باید همه کانالها را به روی خودمان ببندیم، داستاننویسی که به کارش ایمان دارد از هیچ موضوعی به اندازه داستان نویسی لذت نمیبرد و داستان نویسی برای او نسبت به هر موضوعی در اولویت است.
وی بیان کرد: لازمه موفقیت، رفتار حرفهای است. برای رفتار حرفه ای باید سرمایهگذاری کرد، وقت گذاشت و حتی از نتیجه نگرفتنهای اولیه ترس و هراس نداشت.
موسویان یادآور شد: برای نویسنده شدن اخلاق حرفهای نیز لازم است. اخلاق حرفهای میگوید شما باید بدن سالم داشته باشید. یکی از پیش نیازهای داستان نوشتن، ورزش کردن است. نویسنده باید روان سالمی داشته باشد. بدون روان سالم نمی شود داستان نوشت.
موسویان، تجربه را یکی دیگر از ابزارهای مهم داستاننویسی دانست و عنوان کرد: نویسنده اگر درد کشیده باشد بهتر و درستتر میتواند در مورد یک شخص درد کشیده بنویسد ولی نکته مهم این است که این کار زمانی انجام میشود که نویسنده از دردهایش گذر کرده و به سلامت جسم و تن رسیده باشد.
نظر شما