یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۸
کتاب بیشتر بر جنبه بروکراتیک و روابط خارجی تسلط دارد/ نگاه احتیاط به تاریخ شفاهی

یاسر قزوینی حائری، عضو هیات علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران درباره کتاب «عمارت معمور»، گفت: این کتاب بیشتر بر جنبه بروکراتیک و روابط خارجی تسلط دارد و به طور قطع و یقین نگاه نویسنده به امارات یک نگاه دانش‌بنیان نیست.

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): نشست نقد و بررسی کتاب «عمارت معمور» خاطرات شفاهی منوچهر بهنام نخستین سفیر ایران در امارات متحده عربی در دهه ۵۰ شمسی با هدف پرداخت به تاریخ دیپلماسی ایران به همت معاونت پژوهش و منابع دیجیتال سازمان اسناد و کتابخانه ملّی ایران برگزار شد.

در این نشستِ تخصصی فاطمه صدر معاون پژوهش و منابع دیجیتال، علی کالیراد رئیس پژوهشکده اسناد، یاسر قزوینی حائری عضو هیات علمی دانشگاه تهران، علیرضا مجیدی مدیر بخش غرب آسیای اندیشکده جریان حضور داشتند و مصطفی نوری از پژوهشگران پژوهشکده اسناد، دبیری نشست نقد و بررسی کتاب «عمارت معمور» را به عهده داشت.

مصطفی نوری، دبیر این نشست در ابتدا با بیان این مطلب که کتاب خاطرات سهم مهمی در شناخت افراد از تاریخ اجتماعی و سیاسی کشور دارد؛ گفت: اگر از دوران قاجار بررسی کنیم متوجه می شویم که این خاطرات در فهم آنچه در این مملکت چه گذشته، راهگشا است.

وی ادامه داد: انتشارات سازمان اسناد و کتابخانه ملّی ایران با انتشار این کتاب، گامی مثبت در جهت حفظ داشته‌های فرهنگی و معنوی ایرانیان در راستای تقویت هویت ملّی برداشته است.

این پژوهشگر حوزه تاریخ و ایران‌شناسی درباره کتاب «عمارت معمور» گفت: این کتاب با عنوان تاریخ شفاهی منتشر شده است؛ در حالی که تاریخ شفاهی قواعد معینی دارد و حاوی گفتگوهای دو طرفه‌ای است که در این کتاب چندان رعایت نشده است. این کتاب، اثری در قالب بیان و شرح خاطرات است تا تاریخ شفاهی.

پژوهشگرانی که سندگرا هستند، با احتیاط به تاریخ شفاهی نگاه می‌کنند

یاسر قزوینی حائری، عضو هیات علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران درباره کتاب «عمارت معمور»، گفت: صحبت‌های خود را در دو بخش مزایا و معایب کتاب هم به لحاظ عملکردی و هم از جهت محتوایی مطرح می‌کنم. آنچه مسلم است خاطرات در تاریخ‌پژوهی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و پژوهشگرانی که سندگرا هستند، با احتیاط بیشتری به این ژانر نگاه می‌کنند.

قزوینی حائری با اشاره به این نکته که کتاب بیشتر جنبه بروکراتیک دارد؛ گفت: این کتاب بیشتر بر جنبه بروکراتیک و روابط خارجی تسلط دارد و به طور قطع و یقین نگاه نویسنده به امارات یک نگاه دانش‌بنیان نیست. من به‌عنوان کسی که روی حوزه خلیج فارس کار می‌کنم، با پرسش‌هایی به سراغ این کتاب رفتم اما آنچه دریافتم پاسخگوی جامع سئوالاتم نبود. مسأله‌ای که در ذهن به وجود می‌آید طرح این سئوال است که دیپلماسی چیست؟ آیا دیپلماسی امر دانش‌بنیان است یا یک امر بروکراتیک؟

وی توضیح داد: برای مثال در بخشی از کتاب چنین نوشته شده که در امارات متحده عربی ما از واژه امیر استفاده نمی‌کنیم. در قطر و کویت ما امیر داریم اما اصطلاح حاکمیتی در امارات شیخ و رییس هستند. این درحالی است که در کتاب بارها از واژه امیر استفاده شده است. به نظر می‌رسد نویسنده اطلاع زیادی از منطقه ندارد و بیشتر یک نگاه بروکراتیک وجود دارد.

عضو هیات علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران تصریح کرد: من در پژوهش‌های عربی به تأثیر ایران یا دخالت ایران در مسأله شکل‌گیری امارات توجه کردم و واقعاً دوست داشتم اولین سفیر ایران در امارات درباره این موضوع صحبت کند. ایران چه دخالت‌هایی در شکل‌گیری امارات داشته است؟ اما نویسنده در صفحه ۸۹ درباره شکل‌گیری امارات نوشته است: قرار بود قطر و بحرین به امارات بپیوندند اما شاید توقعاتی داشتند که مورد قبول واقع نشد.

قزوینی حائری در ادامه این پرسش را مطرح کرد: اساساً تا چه اندازه به دستگاه دیپلماسی اعتماد وجود دارد؟ یکی از مهمترین دوگانه‌هایی که شما می‌بینید دوگانه ساواک - دیپلماسی است که آقای بهنام بارها از آن شکایت کرده است.

وی در بخش انتقادی خود از این کتاب گفت: اطلاعات این کتاب خیلی بیشتر از چیزی که ما می‌دانیم نیست، برای مثال کتاب درباره موضوع جزایر سه‌گانه خواننده را به منبع دیگری ارجاع می‌دهد. یا به عنوان مثال بهنام در بخش دیگری از این کتاب از فردی به نام محمد مهدی التاجر که معمار دبی و شیعه است، صحبت می‌کند که متاسفانه اطلاعات زیادی درباره ایشان ارائه نمی‌کند. بحث دیگر این است که ایشان هیچ انگیزه‌ای برای رفتن به امارات ندارد و این موضوع را کتمان هم نمی‌کند.

قزوینی حائری گفت: منوچهر بهنام درباره ندانستن و آگاه نبودن خود به مسائل مختلف بسیار صحبت می‌کند. نکته دیگر این است که در کتاب از تصاویر استفاده نشده است و خواننده را به دفعات به تصاویری ارجاع می‌دهد که در کتاب دیده نمی‌شوند. به‌علاوه اینکه در خود متن هم اشتباهاتی به لحاظ تاریخ‌های ارائه شده وجود دارد.

این استاد دانشگاه با اشاره به مزایای این کتابِ تاریخ شفاهی گفت: برخی از اطلاعات کتاب دست اول است به عنوان نمونه در صفحه ۹۳ نام حاج عیسی محفوظ آمده که زمینی را که در اختیار به سفارت داده است تا سفارت ایران در آن مکان بازگشایی شود. یک بحث جالبی هم اول کتاب وجود دارد که به نقل از بهنام می‌گوید، زمانی که ما به عراق رفتیم هم جاده‌ای آسفالت و هم پمپ بنزین داشت که ما در ایران ندیده بودیم. یا دیدارهایی که او از آن صحبت می‌کند، دیدار با امام موسی صدر است که اطلاعات جالبی ارائه می‌کند. در صفحه ۱۰۶ نویسنده از یک خیاطی صحبت می‌کند که تصویر شاه را وارونه گذاشته است که به اعتقاد من این جزییات جالب هستند.

حائری خاطرنشان کرد: بحث تقابل دستگاه دیپلماسی و ساواک موضوعی است که بسیار مطرح شده است و یک بحث مهم دیگر فرایندی است که از سال ۱۹۷۳ تا امروز ما به آن رسیدیم: نگاه به رژیم صهیونیستی است و طرح این نکته که چه فرایندی پیش آمد که امروز نه تنها اماراتی‌ها نفت را نمی‌بندند بلکه نگاه ضدصهیونیستی از سیاست‌های آنان رخت بسته است؟ درباره دخالت دربار و ساواک و موازی‌کاری و هزینه‌تراشی برای ملت و مردم مسائل و انتقاداتی هست که شاید امروزه هم به دستگاه دیپلماسی وارد باشد.

درباره امارات فقر منبع داریم و هر کتابی در این زمینه ارزشمند است

علیرضا مجیدی، مدیر بخش غرب آسیا اندیشکده جریان در ادامه این نشست صحبت‌های خود را درباره کتاب چنین آغاز کرد: از نگاه بیرونی می خواهم درباره جایگاه کتاب صحبت کنم. در مرحله اول درباره اهمیت امارات برای ایران بگویم. در منطقه غرب آسیا بزرگترین جامعه ایرانی در امارات زندگی می‌کنند که ریشه‌های آن قبل از تأسیس دولت امارات است. چیزی که اراده هیچ‌کدام از دولت‌ها نبوده است.

وی تصریح کرد: امارات جایگاه ویژه‌ای در اقتصاد ملّی ایران دارد. طی سه دهه اخیر هم از لحاظ واردات هم صادرات امارات همیشه جزو دو شریک اول ایران بوده است. سومین نکته این است که امارات تبدیل به یک شبه الگو برای نخبگان ما شده است اما با این حال ما کتب فارسی که بتواند به خوبی امارات را معرفی کند، نداریم یا کتبی داریم که به هر روی جهت‌دار هستند. درباره امارات فقر منبع داریم و بنابراین هر کتابی که در این ارتباط نوشته شود؛ ارزشمند است.

مدیر بخش غرب آسیای اندیشکده جریان در توضیح اهمیت پرداختن به کشور امارات اظهار داشت: نکته دوم سرعت تغییرات در حوزه اقتصاد و فرهنگ امارات است و سومین بحث این است که اگر جمعیت امارات را در نظر بگیریم، بلافاصله پس از ۱۱ سپتامبر به بیش از ۸ میلیون نفر می رسد که به دلیل مهاجرت زیاد اتفاق افتاده و جامعه را دگرگون کرده است.

مجیدی اظهار داشت: ما یک طبقه اجتماعی وسیعی در امارات داریم که جملگی اعراب ایرانی تبار هستند اما جزو ابر قبایل نبودند و بعدها به جنوب خلیج فارس برگشته‌اند. آنها ایرانی‌تبار هستند که ظرفیت بزرگ دارند ولی متاسفانه حتی یک بار نام آنان در این کتاب آورده نشده است.

وی در ادامه با ارائه توضیحاتی درباره کتابِ «عمارت معمور» گفت: امارات در دسامبر ۱۹۷۱ تاسیس شد و جایگاه و نقش ایران در تاسیس این دولت بسیار پر رنگ بوده است چون کمتر از یک هفته قبل از تاسیس این دولت، نیروی دریایی ایران در جزایر سه‌گانه مستقر شده بود و نخست‌وزیر وقت ایران این موضوع را با پذیرش استقلال بحرین ارتباط مستقیم داد. در برهه‌هایی شخصیت‌هایی مثل شیخ شارجه یا شیخ راشد بن سعید آل مکتوم، نظرات مهمی در سفری که به ایران داشته‌اند عنوان می‌کنند که منوچهر بهنام به هیچکدام از اینها در خاطرات خود اشاره نمی‌کند.

مجیدی در پایان متذکر شد: از اینها مهمتر پرداختن به نگاه شیعیان نامدار عربی نسبت به ایران است که در آن منطقه زندگی می کنند که اتفاقاً نگاه مثبتی به ایران داشته‌اند؛ اما سخنی از آنها در «عمارت معمور» وجود ندارد. به نظر می‌رسد مصاحبه‌کننده از ظرفیت‌هایی که در این زمینه می‌توانسته از راوی بهره بگیرد استفاده کامل نبرده است.

لازم به توضیح است در پایان این نشست جلسه پرسش و پاسخ و ارائه دیدگاه، بین حاضرین و اساتید حاضر که عمدتاً از چهره‌های جوان پژوهشگربودند؛ برپا شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها