سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - بیتا ناصر، عربی، زبانی شیرین، غنی و از کاملترین زبانها به شمار میآید که مملو از واژگانیست که همچون اقیانوس، روشن، بیانتها و در عین حال عمیق است. این ظرفیتهای زبانی در کنار روحیه جنگجوی مردم عرب، داستانهایی کهن از جنگ، مبارزه، دفاع و وطنپرستی را خلق کرده که از رزم هابیل و قابیل شروع شده و تا امروز ادامه دارد.
در نهمین شماره از پرونده «تصویر جنگ در ادبیات جهان» سراغ معانی شعبانی، مترجم زبان عربی رفتیم تا از او درباره تاثیر جنگ بر ادبیات عرب بپرسیم. وی معتقد است که تاریخ ادبیات جنگ و جنگاوری در ادبیات عربی قدمتی بسیار دارد و قبل از اسلام جنگ و نبرد در اشعار عربی جایگاه ویژه و حضوری پررنگ داشته است.
واژههای عربی اگرچه معنای شفافی دارند اما سرشار از مفاهیمی عمیق هستند. ابتدا درباره ویژگیهای زبان و ادبیات عرب توضیح دهید.
زبان عربی زبانی غنی است و از آن به عنوان زبان فصاحت و بلاغت یاد میشود. واژههای زبان عربی دارای معانی ظریف چندگانه است و هر یک از کلمات عربی میتواند چندین معنا داشته باشد. بنابراین بسته به حالت و شرایطی که آن واژه در آن به کار برده میشود، معنا، متفاوت خواهد بود. مثلاً برای کلمه عشق چندین اسم و تفسیر داریم؛ از عشق همراه با تب و بیماری گرفته تا عشق همراه با جنون یا عشق همراه با دلتنگی. کلمه عشق هم کلمهای عربی است و به نوع خاصی از آن اشاره دارد. تعداد واژهها و اصطلاحات عربی بسیار زیاد است؛ به دلیل وجود چنین ویژگیهایی، این زبان از عهده بیان انواع مفاهیم و احساسات به خوبی برمیآید. یکی دیگر از ویژگیهای زبان عربی ساختار دقیق آن است. قواعد دقیق و گاهی پیچیده عربی عمق بسیاری به آن میبخشد و باعث ایجاد تاثیرات احساسی وسیع میشود. زبان عربی به دلیل داشتن غنای لغات زبان بیان مفاهیم و احساسات است. داستانهای عربی سرشار از استعاره، نماد و تمثیل هستند و دارا بودن ظرافت برای انتقال معنای عمیقتر از ویژگیهای بارز داستانهای عربی به شمار میآید. خواننده رمانهای عربی به شدت با تصاویری که برای انتقال معانی، احساسات و مفاهیم به کار برده میشوند، سروکار دارد. با وجود این ویژگیها، زبان عربی به عنوان یکی از غنیترین و پرمعنیترین زبانهای جهان شناخته میشود. اصطلاحسازی با وجود ساختار نیرومند و بستر وسیعی از ریشه واژهها به راحتی انجام میشود، در نتیجه گاه یک مفهوم پیچیده با کلمهای ساده بیان میشود.
جنگ، بخش جدانشدنی از انسان بوده و هست که از دعوای هابیل و قابیل به عنوان نخستین نمونه از آن یاد میشود. از این حیث، نقش جنگ در ادبیات عرب را چطور ارزیابی میکنید؟
در ادبیات عرب، نقش جنگ، نقش مهم و بسیار قابل توجهی است. حماسههای کلاسیک عربی به تمجید مضامین و مفاهیم شجاعت و قهرمانی پرداختهاند و بسیاری از شاعران از مضامین جنگ و فتح سرودهاند. تنوع در بیان مفهوم جنگ بسیار بوده و یکی از رایجترین موضوعات ادبیات عرب است و بسیاری از نویسندگان عرب در تالیفات خود به نقش جنگ و پیامدهای آن پرداختهاند. در حماسههای سنتی و کلاسیک عربی نبردها به عنوان بخش اساسی و مهم نقل میشود. سنت طولانی و کهن شعر نظامی عربی بر کسی پوشیده نیست و این مسئله در آثار مدرن عربی هم کاملاً مشهود است و به عنوان واقعیتی تلخ مورد بررسی قرار میگیرد. در آثار امروزی تاثیر روانی جنگ و نتایج اجتماعی آن، فقدان، مرگ، جراحتهای روحی و زخمها به شدت مشهود است و از مولفههای ادبیات معاصر عربی محسوب میشود. جنگ در ادبیات عرب جاودانه است و از این منظر، بررسی ابعاد مختلف انسانی و اجتماعی را در ادبیات عربی میسر میسازد.
از آنجا که جنگاوری از کهن به عنوان صفتی پسندیده در میان اعراب مطرح بوده است، قدمت ادبیات جنگ عربزبان به چه زمانی بازمیگردد؟
تاریخ ادبیات جنگ و جنگاوری در ادبیات عربی قدمتی بسیار دارد و قبل از اسلام جنگ و نبرد در اشعار عربی جایگاه ویژه و حضوری پررنگ داشته است. شاعران پیش از اسلام مانند عنتره وعمرو بن کلثوم ید طولایی در سرودن اشعار نبرد و جنگ داشتهاند. بسیاری از شعرا و نویسندگان از تجارب و قصهها و حکایتهای مربوط به جنگ گفتهاند و گزارش تاریخی نبردها و جنگها بخش مهمی از فرهنگ حیات اجتماعی و ادبیات عربی است. جنگهای قبیلهای قبل از اسلام و جنگهای پس از ظهور اسلام از رخدادهای مهم تاریخی در ادبیات عرب هستند که ادبیات را تحت تاثیر خود قرار دادهاند؛ ما شاهد تاثیر این نبردها در نثر، تاریخ و شعر هستیم و داستانها در بیان ماجراها و وقایع و شجاعتهای جنگی نقش موثری داشتهاند. در داستانهای قدیمی و افسانهها، جنگ و قهرمانان جنگ به تصویر کشیده شده است.
از حدود ۵۰۰۰ سال پیش، و با شروع فعالیتهای نظامی در اغلب نقاط جهان، جنگاوری مدرن در میان دولتها، حکومتها و جوامع با اهداف سیاسی، اقتصادی، دین، وطنپرستی و یا درپی کسب قدرت شکل گرفت. شعر و داستان عرب تا چه میزان از تجربه زیستی کشورهای عربزبان در این زمینه وام گرفته است؟
ادبیات عربی مانند سایر ادبیات جهان تاثیر بسیاری از تجربه زیستی و تاریخی کشورهای عربی پذیرفته است و برای قرنها مسئله اساسی و ثابت ادبیات و شعر عربی بوده و بافت سیاسی و اقتصادی و مذهبی و فرهنگی کشورهای عربی بیشتر در ادبیات آنها اعم از داستان و شعر منعکس شده است. تجربه زندگی کشورهای عربی، جنگها و تنشهای سیاسی باعث شد که مفاهیمی مانند شجاعت، ایثار، دفاع از وطن، ایستادگی و مقاومت به طور مکرر مورد بحث و بررسی قرار گیرند. غسان کنفانی و محمود درویش نمونه امروزی و مدرن این نوع ادبیات را ارائه کردهاند و شعر، داستان، نمایشنامه و رمان از تجربیات جنگ، خرابی، امید و تلاش برای تغییر وضعیت میگویند.
از نویسندگان سرشناس عربزبان در حوزه جنگ بگویید.
تعداد بسیاری از نویسندگان عرب در این حوزه فعال بودهاند و نوشتههای مهمی ارائه کردهاند که از این میان میتوان از ابراهیم نصرالله، غاده السمان، غسان کنفانی، هشام مطر، نجیب محفوظ، جبراً ابراهیم جبراً، یوسف العقید، الیاس خوری، توفیق الحکیم و عبدالرحمن منیف نام برد.
با توجه به جوایزی که تاکنون نویسندگان عربزبان موفق به دریافت آن بودند، ادبیات عرب چه جایگاهی در میان مخاطبان جهانی کتاب دارد؟
همان طور که اشاره کردید از دستاوردهای ادبیات عربی دریافت جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۸ توسط نجیب محفوظ نویسنده مصری است. البته پیشتر از نجیب محفوظ، در سال ۱۹۳۶ نویسندهای مصری با اصلیت فلسطینی به نام عزیز ضومط نیز کاندیدای دریافت نوبل ادبیات شده بود. اقبال به ادبیات عربی در جهان قابل قبول است و بسیاری از آثار عربی به زبانهای مختلف همچون فرانسوی، انگلیسی، اسپانیایی و دیگر زبانها ترجمه میشود. تا جایی که اطلاع دارم ادبیات عربی شمال آفریقا به علت رابطه نزدیک کشورهای آن منطقه به زبان فرانسوی بیشتر به زبان فرانسه ترجمه شدهاند. با وجود توجه نسبتاً خوب به ادبیات عرب در جهان، اقبال آثار ادبیات عرب در ایران کم است و بسیاری از آثار ترجمه شده در این حوزه به سختی به چاپ سوم یا چهارم میرسند. این عدم اقبال ریشه تاریخی و سیاسی دارد. در سالهای اخیر البته اقبال بهتر بوده اما قابل مقایسه با ادبیات غربی یا شرق آسیایی نیست. ادبیات جنگ عربی خیلی مورد استقبال قرار نمیگیرد و خواننده فارسی زبان بیشتر به ادبیات اجتماعی، حوزه زنان یا به طور کلی سیاسی و اجتماعی توجه دارد و شاید حتی ترجمه آثاری که به جنگ و مسائل قومیتی پرداخته به نوعی ایجاد دافعه کند.
نظرات