به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در زنجان؛ احمد بابایی شاعر زنجانی با سرودن شعر «زبانم لال شد از داغ کرمان…» با مردم این استان همدردی کرد.
متن شعر به شرح زیر است:
خبر، پشت خبر، غم روی غم ریخت
به ذهنم باز شعر محتشم ریخت
صدای سیلی آمد..، زن، زمین خورد...!
به خود پیچید کوچه…، زن، به هم ریخت!
زنی دیدم، دلِ گم گشته ای داشت...
گلی در زیر پا دیدم… دلم ریخت...
در این غم، از غیوری، دم گرفتم:
" صبوری طرفه خاکی بر سرم" ریخت
صبوری تا کجا؟ تا کی؟ چگونه…!؟
مگر این خصم، خون خلق، کم ریخت؟
زمین لرزید… آه…! آوار، هاوار...!
به روی خاکها خرمای بم ریخت
زبانم لال شد از داغ کرمان...
دوباره بغض بر دستِ قلم ریخت:
ببین که تیغ کج باز، ای #علمدار!
چه سرهایی به پای این علم ریخت
به پا خیز، ای عموی اهل ایران!
حرامی بعد تو دور حرم ریخت
نظرات