سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - آناهید خزیر: «گرگومیش عصرگاهی است. هوا آرام اما سرد است. بارش برف که از شب قبل آغاز شده هنوز ادامه دارد. با وجود تاریکی هوا، سپیدی برف، امکان دیدن شیبهای اطراف را تا حدودی ممکن کرده است. اهالی روستای کهنهده که با شیبهای مشرف به مسیر مالروی کهنهده به گچسر آشنا هستند، میدانند که با این حجم برف، رفتن به سمت گچسر به معنای خودکشی است. یکی دو نفر از اعضای گروه، از جمله اسماعیل بزیون ترجیح میدهند که در روستا بمانند؛ اما سایر اعضای گروه آماده حرکت میشوند…»
آنچه بازگو شد بخشی از کتاب «از حس برف تا خطر بهمن» نوشته عبداله اشتری است. وی روز حادثه را اینگونه روایت میکند: «صبح در مسیر رفتن به روستا برف را بریده بودیم و همان موقع من به همنوردانم گفتم این شیبی که داریم از زیرش رد میشویم باردار است و احتمال بهمن دارد. عصر هنگام برگشت از روستا، وقتی به همانجا رسیدیم، سرپرست تیم وسط شیب ایستاده بود که بچهها را از آنجا عبور دهد. به او گفتم: «تو زیر بهمن ایستادهای و داری بچهها را رد میکنی!». درست همان لحظه بهمن فروریخت. دستهایم را روی دهانم گذاشته و رو به شیب دره ایستادم. موج اول بهمن به پشت پاهایم ضربه زد.
شدت ضربه طوری بود که احساس کردم یک ماشین با من تصادف کرده است. رو به پایین و به طرف رودخانه شروع به دویدن کردم. موج دوم به کمرم اصابت کرد و پشتم به شدت درد گرفت. موج سوم به گردنم خورد. با خودم گفتم کارم تمام است. موج چهارم از بالای سروم رد شد. بهمن از رودخانه گذشت و من که در حال دویدن بودم، سنگ بزرگی را دیدم و توانستم کنار آن پناه بگیرم. آخرین موج جلوی سینهام ایستاد. از پناه سنگ که بیرون آمدم، کوه را دیدم که تماماً از برف خالی شده است. طعم شور خون که در دهانم پیچید، فهمیدم تمام دندانهای بالایم خُرد شده است. درد در ستون فقراتم میپیچید، ناگهان رضا میریان را دیدم که بلند شد. اولین سوالش این بود: «خواهر کو؟»...
اشتری انگیزه نوشتن کتاب را چنین نوشته است: «در پاییز سال ۱۳۵۶ در یکی از ارتفاعات اطراف تهران با ریزش یک بهمن مواجه شدم که این حادثه، انگیزه کافی برای مطالعه و آشنایی با این پدیده طبیعی را در من ایجاد کرد. از دهه ۶۰، مطالعه بر روی بهمن را از طریق منابع خارجی که در دسترسم قرار گرفت، شروع کرده و از این سالها تدریس بهمنشناسی را نیز برعهده گرفتم.
طی دهههای ۶۰ و ۷۰ اجرای صعودهای زمستاننی و تلاش برای یافتن مسیرهای امن و دور ماندن از بهمن، در عمل درسهای گرانبهایی به من آموخت که شناخت مرا از بهمن، عمیقتر کرد؛ در حالی که دستیابی به این آموزهها هرگز از لابهلای کتابهای بهمنشناسی امکانپذیر نبود.
به دنبال تصمیم برای نگارش چنین اثری، همواره این سوال در ذهنم مروز میشد که برای خوانندگان چه بنویسم و چگونه بنویسم که مفید و کاربردی باشد؟ و آیا اصولاً ابزاری وجود دارد تا به کمک آن بتوان خطر بهمن را تشخیص داده و از آن پرهیز کرد؟
این نوشتار، حاصل پاسخ به مسئولیتی است که سالها سنگینی آن را بر شانههایم احساس میکردم و هدف از نگارش آن، آشنایی خوانندگان با الفبای برف و بهمن است تا از خطر بهمن دور مانده و به سلامت به خانه بازگردند.»
بهمن پدیدهای طبیعی است که احتمال رخداد آن در صورت انباشت برف کافی در بسترهای مستعد وجود دارد. خطر بهمن در کوهستان جدی است و همواره این خطر جان انسانها از جمله کوهنوردان و اسکیبازان را تهدید میکند. برف، ماده اصلی تشکیلدهنده بهمن است و برای شناخت بهمن ابتدا باید برف را شناخت اما با وجود تحقیقات گسترده بر روی برف، پیشبینی دقیق واکنش و رفتار این ماده طبیعی در موقعیتهای گوناگون امکانپذیر است.
برای دور ماندن از خطر بهمن لازم است مهارتهای تشخیص ناپایداری برف، ارزیابی وضعیت ریسک، شناخت بسترها و شیبهای بهمنخیز را کسب کرد. بدین منظور مناسبترین شیوه، تلفیقی از دو روش کسب تجربه در کوه در کنار افراد مجرب و بهرهگیری از آموزشهای نظری با شرکت در دورههای بهمنشناسی است.
این کتاب نسخه ترجمهشدهای از منابع خارجی نیست و از این منابع فقط در حدی که به توضیح و درک مطالب کمک کند، استفاده کرده است و از پرداختن به مباحث صرفاً علمی که در عمل چندان سودمند نیستند تا حد امکان، اجتناب کرده است. همچنین در بخشهایی از کتاب به عنوان چاشنی متن، حوادث واقعی بهمن در ایران را به همراه عکسهایی از مناطق کوهستانی کشورمان گنجانده است تا هم از یکواختی مطالب کاسته شود و هم، تصویری روشنتر و قابل لمستر در اختیار خواننده قرار گیرد.
فصل یکم با این هدف نوشته شده که یک نگرش و دیدگاه کلی در خواننده به منظور تشخیص نشانههای وضعیت مخاطرهآمیز بهمن ایجاد کند. در فصل واژگان به توضیح اصطلاحات بهمن شناسی پرداخته شده است. آشنایی و درک مفهوم درست واژگان، از سویی نخستین گام برای ورود به مکتب بهمنشناسی است. در فصل سوم مخاطرات، نگاهی گذرا به مخاطرات در کوهنوردی و همچنین مخاطره بهمن و آمار حوادث بهمن در ایران داشته است. در فصل چهارم یعنی هواشناسی کوهستان، به موضوعاتی از قبیل آب و هوای قارهای و دریایی، انواع بادها، صعود اجباری کوهستان پرداخته شده است.
فصل بعدی به برف پرداخته شده است و در واقع پیش درآمد ورود به بحث اصلی یعنی بهمن شناسی است. فصل ششم مبانی اساسی شناخت بهمنها، علتها و شرایط شکلگیری بهمنما، انواع بهمنها، لایهبندی و… آمده است. در فصل هفتم انواع بهمنهای اسلب در ایران را با تکیه بر تجربیات و دانش شخصی خود تجزیه و تحلیل کرده است. فصل هشتم به مهارتهای پیشگیری و مدیریت حادثه بهمن و همچنین عملیات جستجو و نجات میپردازد.
در انتهای کتاب نیز فهرستی از منابع، کتابها، سایتها و مراکز علمی پژوهشی بهمن آورده شده که میتواند برای علاقهمندان و پژوهشگران مفید واقع شود.
عبداله اشتری در سال ۱۳۲۲ در تهران زاده شد. از همان ابتدا شوق صعود به بلندیها او را به ارتفاعات میکشاند و کوههای اطراف تهران، جذابترین مکانها برای فرو نشاندن عطش کوهپیمایی او در دوران نوجوانی بود. او میگوید: «کوهنوردی همواره بخش جدانشدنی زندگیام بوده و هیچ چیز برایم ارزشمندتر و مهمتر از کوه نبوده است. در سال ۵۰ برای ادامه فعالیتکوهنوردی به صورت جدیتر به «کانون کوهنوردان تهران» پیوست. در سال ۵۲ برای ادامه تحصیل به آمریکا و از آنجا به اروپا سفر کرد. عشق به کوه در این دوران رنگ دیگری به خود گرفت. آشنایی با فنون سنگنوردی و ابزارهای جدید، دستاورد سالهای دور از وطن بود. پس از بازگشت به کشور، ابزارها و همچنین توشهای از دانش و تجربه فنی که به همراه داشت او را به یک مربی فعال و دلسوز بدل کرد معلمی که کوه را مشق میکرد.
اولین تجربه مواجهه وی با پدیده بهمن در زمستان ۵۶ بود که افق متفاوتی از کوه را برایش به نمایش گذاشت. این حادثه انگیزه سالها مطالعه و تحقیق درباره پدیده بهمن شد. صعودهای زمستانی دهه ۶۰ نیز به تجربه و شناخت وی از بهمن، عمق بخشید در این دوران، به عنوان مربی در دورههای آموزشی فدراسیون کوهنوردی حضور داشت و مباحثی مانند بهمنشناسی، تغذیه و محیط زیست کوهستان را منطبق با اصول علمی و برای اولین بار تدریس کرد.
در کارنامه فعالیتهای وی میتوان به تاسیس «انجمن حفظ محیط کوهستان» در سال ۷۲ اشاره کرد که برای حفظ و حراست از زیست بومهای کوهستانی کشور، آموزش و ارتقای آگاهی عمومی و افزایش مشارکتهای مردمی تشکیل شده و همچنان به عنوان یکی از پرچمداران سازمانهای مردمنهاد، نقش موثر خود را در نگهداری از محیطهای کوهستانی ایفا میکرد.
کتاب «از حس برف تا خطر بهمن» نوشته عبداله اشتری نخعی در ۳۰۳ سفحه، شمارگان یکهزار نسخه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان از سوی انتشارات نارنجستان منتشر شده است.
نظر شما