دانش تاریخ فرهنگی و سیر تحول و ویژگیهای آن تکیه بر جایگاه و نسبت این دانش با مطالعات فرهنگی دارد؛ زيرا تاريخنگاري فرهنگي لازمه تمامي دانشهاست.
وي در ادامه افزود: بينرشتهاي بودن تاريخ فرهنگي به دليل فراهم آوردن امكان تحليلهاي پيچيده، چند لايه و كيفي، مزيت تاريخ فرهنگي محسوب ميشود و به دليل نيازمند بودن تحليلها به اطلاعات گسترده از رشتههاي مختلف، بسيار دشوار است.
"فاضلي" به مبناي حركت در تاريخ فرهنگي اشاره كرد و گفت: مبناي حركت در تاريخ فرهنگي، فرهنگ است نه تاريخ و دغدغه يا مسئله اصلي آن "حال" است نه گذشته. ولي ناگزيريم فرهنگ معاصر را تاريخمند و زمينهمند كنيم تا موفق به استخراج و استنباط نظامهاي معنايي شويم.
عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي، به گفتمان مطالعات فرهنگي اشاره كرد و ابراز داشت: اهمیت یافتن گفتمان مطالعات فرهنگی و گسترش بینالمللی آن، شاخص دیگر اهمیت یافتن فرهنگ و چرخش فرهنگی است.
وي در ادامه افزود: تاریخ فرهنگی را میتوان در امتداد گفتمان مطالعاتی فرهنگی یا به تعبیر همان سنت تاریخی در کنار سنتهای ادبی، فلسفی و جامعه شناختی این گفتمان دانست.
"فاضلي" به وجه ديگر گفتمان فرهنگ پرداخت و گفت: وجه دیگر اهمیت یافتن فرهنگ، کاربرد گسترده این مفهوم در گفتمان عمومی و رسانههاست. امروزه فرهنگ در دانشگاهها، محافل روشنفکری و گفتمان عمومی رسانهها نفوذ کرده و واژه فرهنگ با عبارات و ترکیب های مختلف مانند "فرهنگ رانندگی"، "فرهنگ فقر"، فرهنگ خانواده" و فرهنگ هر چیز ديگري، بسیار متداول است.
وي در ادامه افزود: این گستردگی کاربرد واژه فرهنگ در گفتمان عمومی و گفتمانهای رشتههای مختلف دانشگاهی، باعث میشود دشوار بتوان هویت دانشها و رشته هایی را که با این مفهوم سر و کار دارند، تعریف و حد و مرز آنها را مشخص کرد.
"فاضلي" گفت: با توجه به مجموعه موضوعاتی که با عنوان تاریخ فرهنگی در چند دهه اخیر منتشر شده است، میتوان گفت که دشوار بتوان تاریخ فرهنگی را بر اساس ابژه هایی که مورخان فرهنگی مطالعه میکنند، قلمرو این دانش را شناسایی کرد. اما نمیتوان این واقعیت را نیز از نظر دور داشت که گفتمان تاریخ فرهنگی مانند گفتمانهای معرفتی دیگر، ابژه های مطالعاتی خاصی را خلق كرده و در کانون توجه خود قرار داده که در گذشته کمتر کانون توجه مورخان دیگر بوده است.
وي در خاتمه سخنانش به چيستي تاريخ فرهنگي اشاره كرد و گفت: سادهترین روش برای پی بردن به چیستی تاریخ فرهنگی توجه به تاریخ این رشته است. به اقتباس از سخن"ژان پل سارتر"درباره انسانیت، میتوان گفت اگر چه تاریخ فرهنگی ذات یا جوهر معینی ندارد؛ اما این دانش تاریخ خاص خود را دارد. فعالیت خواندن و نوشتن درباره گذشته مانند دیگر فعالیتها زمانمند و تاریخمند است و تاریخ فرهنگی متاثر از سنتهای ملی فرهنگی مختلف است.
نظر شما