رحمت امینی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مورد از علتهای برگزیده نشدن کتابهای هنر در دوره گذشته مطرح کرد: باتوجه به تجربههایی که در چند دوره داشتهام به نکتهای جالب و قابل تأملی رسیدهام، اینکه برای رسیدن یک کتاب به مرحلهٔ برگزیده، ظاهراً کتاب باید شکل و شمایلش قطورتر از سایر کتابها داشته باشد و این اتفاق خیلی جالب و البته قابل تأسف خوردن است و برای اینکه نگویند فلان کتاب با ۱۲۰ صفحهٔ رقعی چطور حائز رتبه شده است در نهایت از انتخاب آن صرفنظر میکنند.
وی در ادامه افزود: ما با وضعیت قدرت آثار کاری نداریم؛ ولی اگر نمایشنامهٔ درجهیکی را با امتیاز بالا تأیید کنیم برخی از داوران معتقدند این نمایشنامه شکل و شمایل یک کتاب برگزیده را ندارد. این نکته در انتخابنشدن کتاب بهعنوان برگزیدهٔ نهایی قابلتأمل است. برای مثال در حوزهٔ فیلم میتوان به فیلم سینمایی قیصر بهعنوان فیلم منتخبشدهٔ یک دوره از تاریخ سینمایی کشور نام برد و یا فیلمها و فیلمنامههای جالبتوجهی همچون اجارهنشینهای داریوش مهرجویی و در حوزهٔ درامنویسی، نمایشنامهٔ پلکان و مرگ یزدگرد بهرام بیضائی کتابی حدوداً ۶۰ الی ۷۰ صفحه است که بهعنوان آثار برجسته و منتخب شدهای محسوب میشوند که برای گرفتن رتبه موردتوجه قرار نگرفتهاند.
امینی عنوان کرد: نکتهٔ دیگر در برگزیده نشدن کتابهای هنری به لحاظ محتوا، این است که هنر بیشتر از هر رشتهٔ دیگری در معرض قضاوت عام و خاص قرار میگیرد و برگرفته از جهان پیرامون ما است. مؤلف یک فیلمنامه و نمایشنامه باید محتوای اثرش را با گوشت و پوست درک کند و در نهایت بر روی کاغذ بیاورد. به همین منظور برخی از سلایق و آنچه در پیرامون ما میگذرد، پسندیده نمیشود. بلاشک زمانی که یک نمایش بر روی صحنه میرود جمع بیشتری آن را میبینند و طبیعتاً حساسیتها به آن نمایش بالا میرود. نهایتاً هنرمند یا نمینویسد و یا از نوشتن تا حد ممکن پرهیز میکند؛ بنابراین قدرت اصیل اولیه را از دست میدهد و قاعدتاً در هنگام داوری هم امتیاز کمتری میگیرد.
داور کتاب سال تأکید کرد: زمانی که هنرمند به این دلایل نتواند خودش بنویسد و اثرش را تولید کند، کتابهای ترجمهای وارد این حوزه میشوند که مشابه این آثار هستند. البته ترجمه در جایگاه خود خوب است چرا که هنر سینما و تئاتر بهعنوان هنر وارداتی محسوب میشود و ما در تلاش برای پیشرفت این هنر هستیم؛ اما باید گفت ما فرصت خلق و آفرینشگری را برای هنرمند ایرانی فراهم نمیکنیم که با تمام وجودش بنویسد؛ بنابراین مخاطب به آثار غربی ترجمه شده و مشابه آن رو میآورد.
امینی در پایان این مبحث بیان کرد: نکتهٔ سوم این مسئله ارتباط تنگاتنگ سینما و هنرهای نمایشی با تحولاتی است که در دنیای سینما رخداده است. یک ایرانی اگر بخواهد میتواند آخرین فیلم موجود جهان را نه در پرده سینما بلکه توسط دستگاههای مدرن جدید ببیند، ولی در تئاتر این امکان وجود ندارد که مخاطب تمام آنچه در یک اجرای زنده رخمیدهد را مشاهده کند. تئاتر با هزار و یک مسئلهای که دارد یا باید در کشور اجرا شود و یا مخاطب باید آن را در کشورهای خارجی ببیند که بسیار گران و برای مخاطب تئاتر ایرانی سخت و دور از دسترس است؛ اما در سینما اینطور نیست برخی از نماها و سکانسها بهراحتی حذف میشوند.
نظر شما