سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مریم محمدی: فیلم «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورزحداد و تهیه کنندگی محمدجواد موحد و بازی شهرام حقیقتدوست و علیرضا آرا و عباس جمشیدیفر یکی از تولیدات حوزه کودک و نوجوان است.
فیلمنامه فیلم «باغ کیانوش» اقتباس از کتابی با همین نام است. این کتاب به قلم علیاصغر عزتیپاک برای گروه سنی نوجوان از سوی انتشارات کانون پرورش فکری در دهه نود و در ۱۵۲ صفحه منتشر شده.
«باغ کیانوش» روایتی اقتباسی از دهه ۶۰ دارد و به عنوان اولین محصول مشترک باشگاه فیلم سوره و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ارائه شده است. داستان رمان «باغ کیانوش» در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق در روستایی از توابع شهر همدان اتفاق میافتد. حمزه و عباس دو نوجوان هستند که تصمیم میگیرند در روز جشن ازدواج یکی از اهالی روستا به باغ کیانوش دستبرد بزنند اما کیانوش سر میرسد و مچشان را میگیرد. در همین حین یک هواپیمای جنگی عراقی که برای بمباران به ایران آمده توسط ضدهوایی شکار میشود وخلبان عراقی قبل از سقوط هواپیمایش با چتر بیرون میپرد و دقیقاً در باغ کیانوش فرود میآید! حالا ما شاهد درگیریهای عباس، حمزه و کیانوش با خلبان هستیم. کتاب، رمانی جذاب برای نوجوانان است.
فیلم «باغ کیانوش» با مقدمهای طولانی آغاز میشود. مقدمه فیلم کند و غیر ضروری است و داستان فیلم درست از صحنه سقوط هواپیما و پیدا شدن خلبان عراقی آغاز میشود. فیلم باغ کیانوش از ریتم نسبتاً کند و صحنههای اضافی در تدوین رنج میبرد. به جرات میتوان گفت که ۱۵ دقیقه از این فیلم اضافه است و در تدوین مجدد با برداشتن این صحنهها فیلم ریتم بهتری پیدا خواهد کرد. فیلم در بازسازی دهه ۶۰ در طراحی صحنه و مخصوصاً طراحی لباس خوب عمل نکرده است. آنچه باعث عدم باورپذیری دهه ۶۰ در فیلم باغ کیانوش میشود علاوه بر طراحی صحنه و لباس نامناسب استفاده از جلوههای ویژه بصری کامپیوتری است. کارگردان فیلم سعی کرده با استفاده از جلوههای بصری مانند صحنهای که شاخه درختان مانند فیلم ارباب حلقهها به حرکت در میآیند مخاطب نوجوان امروز را به فیلم علاقهمند کند اما باورپذیری فیلم را از بین برده است. چیز دیگری که به فیلم ضربه زده است فیلمبرداری روز به جای شب است. صحنههای پر تعداد شب این فیلم در روز فیلمبرداری شده و در تدوین به حالت شب درآمده است که باعث شده کیفیت تصویری فیلم افت کند. اگر حتی این صحنهها در کتاب باغ کیانوش در شب رخ داده باشد لزومی برای روایت فیلم در شب نبودهاست. کارگردان میتوانست جسارت به خرج دهد و عیناً اقتباس نکند و به وجه تصویری که در سینما پررنگتر است اهمیت بیشتری داده و این داستان را در روز روایت کند. او از شب برای ایجاد تعلیق بیشتر استفاده کرده است اما با این کار به بعد تصویری فیلم ضربه میزند.
یکی از نکات غیرمنطقی در داستان فیلم که احتمالاً از رمان به فیلم آمده این است که اولین اولویت برای یک خلبان عراقی در خاک ایران فرار است نه دنبال کردن نوجوانی که او را دیده است. نکته دیگر که شاید بی اهمیت باشد این است که واردات موز به کشور از بعد از جنگ ایران و عراق آغاز شد که به نظر میرسد نویسنده اطلاعاتی درباره این موضوع نداشته است. نویسنده این موضوع را نقطه محرک بچهها برای دستبرد به باغ کیانوش درنظرگرفتهاست. از نکات دیگری که باورپذیری فیلم را کم میکند این است که فیلم در فصل پاییز فیلمبرداری شده اما بچهها میخواهند به باغ کیانوش برای دزدیدن میوه دستبرد بزنند.شاخه های خالی و خشک درختان باغ کیانوش در ذوق تماشاگر میزند.
«باغ کیانوش» بعد از میرو دومین فیلمی است که در سالهای اخیر توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید میشود. شاید ساخت چنین فیلمهایی نتواند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را به سالهای اوج تولیداتش در دهه ۶۰ و ۷۰ نزدیک کند اما شاید کورسوی امیدی به سمت افزایش تعداد تولیدات فیلمهای کودک و نوجوان در سینمای ایران باشد.
فیلم با همه بدیها و خوبیهایش میتواند با تدوین مجدد به یک فیلم خوش ساخت تبدیل شود. روایت تکه تکه این فیلم باعث شده مخاطب به محض همذاتپنداری با شخصیتها و جلو رفتن قصه به یک باره با ترمز تدوین روبرو شود و از ریتم همذاتپنداری با ماجرا و تعلیق بیفتد. با دستگیر شدن خلبان اول احساس میکنیم فیلم تمام شده است اما با خبر پیدا شدن خلبان دوم غافلگیری برای بیننده به وجود نمیآید چون فیلم قبلاً از ریتم افتاده است. تنها غافلگیری که فیلم برای ما رو میکند حرف زدن سلیمان با گرگها و فراخواندن آنها برای فراری دادن جمعیت عروسی است که ترفندی خلاقانه است.
فیلم از بازیهای قابل قبولی برخوردار است اما نوجوانان بازیگر فیلم که قبلاً بازیگر بودهاند کمی تصنعی بازی میکنند. حضور چهرههای شناختهشده در فیلم کودک و نوجوان یکی از نکات قابل ستایش این فیلم است.
در پایان باید گفت در بازار کمرونق تولید فیلم در حوزه کودکان و نوجوانان ساخت چنین فیلمهایی مایه امیدواری و قابل تقدیر است.
نظرات