سه‌شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۱۰
دیپلمات کهنه‌کاری که به بزرگترین چالش افغانستان پرداخت/ دلایل مداخلات انگلستان در امور دولتداری

کتابی تحت عنوان «افغانستان؛ مطالعۀ انکشاف سیاسی در آسیای مرکزی و جنوبی» از ویلیام فریزر تتلر به یادگار مانده است که حاصل تجربیات و تحقیقات او در مورد افغانستان و تاریخ آن است.

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - حفیظ فرسام: ویلیام فریزر تتلر (زادۀ ۲۶ دسامبر ۱۸۸۶ – درگذشتۀ ۲۳ آگست ۱۹۶۳) در اکتبر سال ۱۹۱۰ م. برای نخستین‌بار به عنوان ستوان دوم ارتش بریتانیا وارد پیشاور می‌شود. بیشتر وقت وی در مدت زمان خدمتش به ارتش بریتانیا، صرف بررسی در امور مرزهای شمال‌غربی هند و فراتر از آن و یا امور دولتداری هند در بخش روابط خارجی و مرزی شد. او سی‌ویک سال بعد پیشاور را با سِمَت وزیر بریتانیا در امور افغانستان ترک می‌کند. در این مدت وظایف مهمی اجراء; کرد که شاید مهم‌ترین آن‌ها نمایندۀ ویژۀ بریتانیا در امور افغانستان بین سال‌های ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۲ م. باشد.

از ویلیام فریزر تتلر کتابی تحت عنوان «افغانستان؛ مطالعۀ انکشاف سیاسی در آسیای مرکزی و جنوبی» به یادگار مانده است که حاصل تجربیات و تحقیقات او در مورد افغانستان و تاریخ آن است. چاپ نخست این کتاب در سال ۱۹۵۰ م. توسط انتشارات آکسفورد و چاپ‌های بعدی آن در سال ۱۹۵۳ م. و ۱۹۶۷ م. توسط همین ناشر به دست نشر سپرده شده است. تتلر تحقیق و مطالعه و نوشتن کتاب خود را بعد از ترک هندوستان در بهار سال ۱۹۴۲ م. آغاز می‌کند. او با توجه به مسایل قومی و تباری و ساختمان جغرافیایی هندوکش در مرزبندی مردمان این سرزمین به بیان فشردۀ تحوّلات این حوزۀ جغرافیایی می‌پردازد و دلایل مداخلات انگلستان در امور دولتداری افغان‌ها را شرح می‌دهد. این کتاب در سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۱ م. توسط پرفسور علی‌محمد زهما از زبان انگلیسی به فارسی برگردان شد. زهما با نثری متفاوت و قرین با نثر نویسندگان دهۀ ۴۰ افغانستان به خوبی از پس ترجمۀ این کتاب برآمده‌است. این اثر برای نخستین بار و بعد از ۶۴ سال از نگارش دست‌نویس آن به فارسی، به زودی توسط موسسۀ پژوهشی بایسنغر در هرات منتشر خواهد شد.

تتلر تاریخ سرزمین هندوکش را به سه بخش عمده تقسیم می‌کند: دورۀ اول از سلطنت داریوش کبیر (۵۰۰ ق.م.) آغاز می‌شود و تا زوال حکومت صفوی ادامه می‌یابد. از لشکرکشی‌های اسکندر می‌گوید و از قبایل چادرنشین شمال‌شرق دریای اکسوس که از کدام گذرگاه‌ها وارد هندوستان می‌شوند و فتوحاتی رقم می‌زنند و در پایان به زوال و نابودی می‌رسند. در تمام این تحوّلات نقش سرنوشت‌ساز هندوکش را پیش چشم دارد و جایگاه این سسله‌کوه را در تحوّلات سیاسی پررنگ می‌سازد. این بخش با وجود موجزبودن، وقایع زیادی در دل خود دارد که تحسین خواننده را در پیوندِ حیرت‌انگیز سیاست و جغرافیا برمی‌انگیزد.

بخش دوم به بیان تشکیل حکومت افغان‌ها در سال ۱۷۴۷ م. و وقایع سیاسی بعد از آن می‌پردازد. ابتدا از تبارشناسی ساکنین جغرافیای امروزی افغانستان آغاز می‌کند و توجۀ خواننده را به ریشۀ هر قوم و زادگاه آن‌ها معطوف می‌دارد. او در خلال مباحثش به بیان مجموعه‌ای از مشکلات در حکومتداری حکّام سدوزایی و محمدزایی می‌پردازد و نقدهایی وارد می‌کند و حتی به عنوان یک سرباز بریتانیا به یادآوری عملکردهای اشتباه سیاستگذاران بریتانیایی در دوره‌های مختلف مداخله‌های آن‌ها در مسایل افغانستان می‌پردازد. برای مثال از عملکرد لرد پالمرستون و لرد اکلند در انتخاب سیاست پیشروی در دورۀ سلطنت امیر دوست‌محمدخان انتقاد می‌کند و موضع‌گیری الکساندر برنس را در آن زمان برتر می‌شمارد و می‌گوید که در دورۀ حضور من در افغانستان وقتی با هیأت همراه، از رویکرد برنس در تعامل با افغان‌ها تبعیت کردیم، نتیجۀ بهتری به دست آمد. اگر لرد اکلند آن زمان به نصایح او گوش می‌داد، شاید حادثۀ غم‌انگیز جنگ اول افغان-انگلیس به وقوع نمی‌پیوست.

بخش پایانی کتاب به بیان معضل قبایل می‌پردازد و دخالت افغان‌ها را به مسایل آن سوی خط دیورند دردسرساز می‌داند و این مسأله را بزرگترین چالش افغانستان حتی بزرگ‌تر از مسألۀ نفوذ کمونیسم در این کشور ارزیابی می‌کند.

از حضور بریتانیا در هندوستان و خدماتی که در جهت حفظ و امنیت آن‌ها در برابر حملات افغان‌ها کرده‌اند، یادآور می‌شود و به توجیه حضور کشورش می‌پردازد.

در سراسر کتاب نگاهی واقع‌بینانه در تحلیل‌های تتلر موج می‌زند و منتقدانه به قضایا می‌نگرد و شکست‌های نظامی و سیاسی بریتانیا را به بررسی می‌گیرد. در کنار نقدی که به عملکرد حکّام کمپنی هند شرقی دارد، نقدی هم به اعمال فشارهای سیاسی احزاب حاکم در بریتانیا دارد که نسنجیده و بدون اینکه درک درستی از اوضاع و شرایط داشته باشند به اتخاذ تصامیمی در باب افغانستان پرداختند. از دل روایت‌های او می‌توان تا حدود قابل‌ملاحظه‌ای به سیاست‌های مداخله‌گرایانۀ انگلستان پی برد و دلیل بعضی از آشفتگی‌ها و نابسامانی‌های امروز را درک کرد.

ساختار این کتاب بیشتر تحقیقی است و از منابع مختلفی در آن استفاده شده است. این موضوع از اهمیت کار تتلر نمی‌کاهد زیرا او به قضایا از دید یک دیپلمات کهنه‌کار نگاه می‌کند و به هر بخش تحلیل‌های خویش را ضمیمه می‌سازد.

تتلر در پیش‌گفتار کتاب خویش اذعان می‌کند که با سردار محمدهاشم‌خان دوستی نزدیکی داشته که ماحصل این دوستی، شناخت بیشتر از مردم و کشور افغانستان بوده‌است. از گفت‌وگوهایی که در بین آن‌ها به وقوع پیوسته است سخنی به میان نمی‌آید و ظاهراً این روابط بیشتر جنبۀ مردم‌شناسی و تبارشناسی قومی برای تتلر داشته‌است.

زاویۀ دید خاص فریزر تتلر در تعیین نقش سلسله‌کوه هندوکش در تحوّلات تاریخی جالب توجه است. او سیر تاریخی آسیای میانه را با در نظرداشت نقش پررنگ هندوکش در این وقایع بررسی می‌کند و تسلط سلطنت‌های مختلف را بر این سرزمین تقریباً مساوی با تسلط بر هندوستان می‌داند. مصداق این موضوع این سخن او بوده می‌تواند: «سلسله‌کوه هندوکش به حیث یک سرحد، سیرِ مهاجرین را تغییر داده و مقابل تهاجمات سدّ سدیدی بوده‌است. این سلسله‌کوه، هند را از تهاجم چادرنشینان تا اندازه‌ای نجات می‌داد، گر چه سدّ راه فاتحین بزرگ نگردید اما از شدّت و حِدّت طوفان آن‌ها کاست. در زمانی که هند دارای حکومت پایداری بود، هندوکش به حیث سرحد امپراطوری کار گرفته می‌شد. فقط از حصۀ غرب سلسله‌کوه هندوکش، آن‌جایی که کوه‌ها به طرف وادی هری‌رود به تپه‌های کم ارتفاع امتداد می‌یابد، راهی برای مهاجمین و مهاجرین ایرانی وجود داشت و در تاریخ دیده شد که در چندین وقت فاتحین ایرانی سرحد مملکتشان را تا هندِ شمالی رسانیده‌اند».

تتلر در کار خویش از منابع فراوانی استفاده کرده است؛ از سفرنامه‌ها، گزارش‌های سیّاحان انگلیس، نامه‌ها، مراجع فارسی، تحلیل‌ها و … استفاده می‌کند و این منابع را برای تحقیقات بیشتر حایز اهمیت می‌داند. به تحلیل نامه‌های مقامات انگلیس به سلاطین افغانستان می‌پردازد و مبالغی که در هر دوره به آن‌ها پرداخت می‌شود را با جزئیات بیان می‌کند.

وی پیش از ظهور کمونیسم در افغانستان، معضل پشتونستان و اصرار حکّام افغان در این امر را خطرناک‌تر از هر موضوعی می‌داند و به نقد سربازگیری و دخالت آن‌ها در امور قبایل می‌پردازد. او همچنین به نقد تجددخواهی دورۀ امان‌الله‌خان و دورۀ نخست‌وزیری سردار شاه‌محمود می‌پردازد زیرا به نظر وی در کشوری که فراگیری دانش غیردینی جرم پنداشته می‌شود این تجددخواهی‌ها عامل اساسی آشوب است و نسخه‌ای از حکومتداری را مناسب افغانستان می‌داند که با ساختار قبیله‌ای این مردم تا حدودی همخوانی داشته باشد.

موضوعی که برای مخاطب افغانستانی شاید آزاردهنده باشد جانبداری نویسنده از سیاست‌های استعماری بریتانیا است که در ترجمۀ استاد زهما حتی موجد جدالی یک‌سویه در پانویس متن گردیده‌است. در مواردی که تتلر در دفاع از سیاست‌های انگلیس سنگ تمام گذاشته است، آقای زهما پاسخ‌هایی درخور و مناسب، در پانویس آن قسمت‌ها، به ادعاهای وی داده‌است. در بخشی از کتاب تتلر از حکومتی عادلانه و به خواست مردم هند سخن به میان می‌آورد و استعمار طولانی‌مدت کشورش را توجیه می‌کند که در یکی از آن پانویس‌ها، زهما پاسخی به این ادعای نویسنده می‌دهد: «بر مملکت دیگران تاختند و در حیات مردم مداخله‌نمودن از نقطه‌نگاه تتلر عدالت است! این جمله هیچ مورد ندارد.»

ویلیام فریزر تتلر از اتخاذ سیاست‌های مختلف (سیاست پیشروی، سیاست عدم مداخله، سیاست بی‌تحرکی استادانه) در لندن سخن به میان می‌آورد و تأثیر هر کدام از آن‌ها را در وقایع افغانستان به بررسی می‌گیرد. از دلایل بی‌اتفاقی افغان‌ها گرفته تا عواملی که سیاست و جغرافیای افغانستان را سمت و سو داده‌است. مطالعۀ این دست از کتاب‌ها از آن جهت مهم است که به درکی از منافع کشورهای استعماری و سلطه‌طلب دست می‌یابیم و از حرکت‌ها و نمایش‌های امروزیشان پی به گام‌های بعدی آن‌ها خواهیم برد. تتلر در موارد زیادی پوشیده حرف زده و حفظ اسرار کرده‌است و کاری که ارایه کرده بیشتر تحقیقی بوده و به چشم‌دیدها، قضایای دخیل و یا تجربیات شخصی وی تکیه نمی‌کند. به عنوان یک خوانندۀ بی‌طرف اگر به این کتاب نگاه کنیم تا حدودی پی به دلایل حضور بریتانیا در افغانستان می‌بریم. وقتی به تحلیل‌های واقع‌بینانۀ او در مورد مسألۀ قبایل نگاه می‌اندازیم، درمی‌یابیم که اگر کتاب‌هایی از این دست در زمان انتشار آن جایی در میان گفتمان‌های ما باز می‌کرد شاید خیلی از پیش‌بینی‌های او محقّق نمی‌شد و در دوران پس از او خط و مشی سیاسی مناسبی اتخاذ می‌شد و در گرداب اشتباه‌های مکرر تاریخی، غوطه‌ور نمی‌شدیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها