سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): شعر، یک شعور و آگاهی انرژی بخش برای بیان، باور و بهتر بودن است. شعر در ژنوم شاعر به ودیعه نهاده میشود و برون ریز آن شکل اندیشه، عشق و اتمسفر پدیدآورنده اثر را بیان میکند. مهدویت و انتظار نیز بخش بسیار مهم از فطرت انسانی است که شاعر آئینی در عصر انتظار آن را مشتاقانه بروز میدهد تا هم عاشقانهای باشد و هم اشارتی کند به آنچه از دادگستری وعده داده شده است.
محمود زندیار - شاعر مهدوی:
ای جان و دل عشق بیا منتظرانیم
ای جان و دل عشق بیا منتظرانیم
در حسرت دیدار شما، منتظرانیم
تا کی تو شوی منتظر ذکر و مناجات؟
رخ را بنما ای صنما، منتظرانیم
با رایحه ی عطر گل یاس وجودت
هر جمعه و با باد صبا، منتظرانیم
تو عین همان معجزهی عهد قدیمی
باز آ که همه بهر شفا، منتظرانیم
جمع است همه عشق در آن ناز نگاهت
بر دیدن آن عشق و صفا، منتظرانیم
یا کی بنوازد دل و جان صوت دعایت
در شوق و تمنای صدا، منتظرانیم
یاران همه از غم به فغان دلبر محمود
تا جان بنماییم فدا، منتظرانیم
محمدزمان حیدری- شاعر دری زبان:
با ظهور تان هزاران درد بی درمان دوا میشود
دل ناله کن اگر تو را هوای زیستن بود
چشم گریه کن اگر تو را نای گریستن بود
چون رنج ندیدن یار چقدر ناگوار است
عالم به راه آمدن آن در انتظار بود
دلها تمام رنجور و دردمند بی قرار است
دیریست چشمان به درب نظاره گر یار بود
اگر آید دلهامون به کل حرم کبریا میشود
اول به درد داغ شما آقا جان مبتلا میشود
رموز مِهر شما کلید بسیاری از حقایق است
هزاران گره بسته به یک نظر شما واه میشود
این چه دردیست آقا جان انتظار ظهور تان
با ظهور تان هزاران درد بی درمان دوا میشود
با آمدنت جهان عطر صفاهی دیگر دارد
دلهامون یا بن الحسن نیاز چون شما یاور دارد
حیدر رضائی گشوئیه- شاعر آئینی:
یک جهان غصه دل آزرد بیا مهدی جان
یک جهان غصه دل آزرد بیا مهدی جان
منتظِر پیر شد و مّرد بیا مهدی جان
کدخدایِ زر و نیرنگ و دغل با فتنه
دخلِ انسان که درآوُرد بیا مهدی جان
آه، از ظلم وستم ها، به یقین از بیداد
نظم عالم چه بهم خورد بیا مهدی جان
غزه شد یکسره آتش، و سراسر آوار
ظلم ها صلح وصفا بُرد بیا مهدی جان
تا شود عدل جهانگیر و شود در عالم
شیشه عمر بَدان خُرد بیا مهدی جان
نظر شما