سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - نجمه شمس: در ادبیات کهن، کمتر آثاری است که در آن شاعر به ستایش و توصیف خداوند نپرداخته و ضمن آن نیایشهایی بیان نکرده باشد. اغلب شاعران بزرگ این سرزمین در ابتدای آثارشان بخشی را به «تحمیدیه» یعنی یاد خداوند اختصاص دادهاند.
فردوسی بزرگترین اثر حماسی فارسی را این گونه زیبا با تحمیدیه آغاز کرده و سروده است:
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی ده رهنمای
خداوند کیوان و گردان سپهر
فروزنده ماه و ناهید و مهر
ز نام و نشان و گمان برترست
نگارنده بر شده پیکرست
به بینندگان آفریننده را
نبینی مرنجان دو بیننده را
نیابد بدو نیز اندیشه راه
که او برتر از نام و از جایگاه
سخن هر چه زین گوهران بگذرد
نیابد بدو راه، جان و خرد
خرد گر سخن برگزیند همی
همان را گزیند که بیند همی
ستودن نداند کس او را چو هست
میان بندگی را ببایدْتْ بست
خرد را و جان را همی سنجد اوی
در اندیشه سخته کی گنجد اوی
بدین آلت رای و جان و زبان
ستود آفریننده را کی توان؟
به هستیش باید که خستو شوی
ز گفتار بیکار یکسو شوی
پرستنده باشی و جوینده راه
به ژرفی به فرمانْش کردن نگاه
و شاعران و نویسندگان دیگر از جمله سعدی، نظامی، مولانا و عطار در آثار خود از تحمیدیه و مناجات بهرهها بردهاند
سعدی گلستانش را چنین آغاز کرده «منت خدای را، عز و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت. هر نفسی که فرو می رود، ممد حیات است و چون برمی آید، مفرح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب…»
و نظامی جز در آغاز کتابهایش در میانه داستانهای عاشقانه خود برای گیرایی و جذابتر کردن بیانش از نیایش استفاده کرده است. شیرین با یزدان پاک نیایش میکند و میگوید:
تویی یاری رس فریاد هر کس
به فریاد من فریادخوان رس
ندارم طاقت تیمار چندین
اغثنی یا غیاث المستغثین
به آب دیده طفلان محروم
به سوز سینه پیران مظلوم
به بالین غریبان بر سر راه
به تسلیم اسیران در بن چاه
به داور داور فریاد خواهان
به یارب یارب صاحب گناهان
بدان حجت که دل را بنده دارد
بدان آیت که جان را زنده دارد
به دامن پاکی دین پرورانت
به صاحب سری پیغمبرانت
و خواجه عبدالله انصاری در مناجاتنامه سراسر به نیایش و حمد الهی پرداخته است که یارب دل پاک و جان آگاهم ده. الهی نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان. الهی ضعیفان را پناهی، قاصدان را بر سر راهی، مومنان را گواهی، چه عزیز است آنکس که تو خواهی.
میتوان گفت شاعران و نویسندگان ما هرجا در بحر عمیق عشق الهی لبریز میشدند بیواسطه زیباترین ابیاتشان را برای خالق و معبودشان میسرودند.
در روز عرفه نیکوست به تورق و زمزمه نیایشهای شاعرانه بپردازیم و با جلا دادن به جان و دلمان، شیطان نفس را از خود دور کنیم چراکه بهترین عید، دوری از نفس و پاکی از رذایل نفسانی است و آنچه به شعر ما طراوت و اصالت بخشیده پیوند عمیق آن با دین و شریعت و توحید است.
نظر شما