مهدی کفاش، در حاشیه برگزاری نخستین دوره آموزشی «اقلیم قلم» در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در در مورد تاثیر برگزاری کارگاههایی در حوزه ادبیات اقلیمی در کشور عنوان کرد: هر قوم و هر ملیتی، صاحب عناصر هویتی است که تحت تاثیر جغرافیای آن است و هر جغرافیا زبان حاشیهها و گویشهای گوناگونی را در بر میگیرد. فرهنگ و خرده فرهنگها و ارزشها و باورهای قومی از جغرافیا ناشی میشود.
وی با بیان اینکه اگر ایرانی خرده فرهنگها را نشناسد، صاحب خرده روایتها نمیشود و کلامش نقصان پیدا میکند، افزود: در همین راستا است که جایی مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تلاش برای شناساندن این فرهنگها و خرده فرهنگها برمی آید که این امر باعث بارورتر شدن تنه فرهنگی کشور میشود و ظرفیت فرهنگی ایجاد میشود.
این مدرس داستاننویسی در مورد مباحثی که در این کارگاه تدریس میکند، گفت: اقلیم با رویکرد نگاه به آینده، سرفصلی است که من به تدریس آن میپردازم. سعی من بر این است که بگویم چطور ادبیات اقلیمی را با همین خرده فرهنگها به ادبیات اقلیمی آینده منتقل کنیم و اصلاً آیا میشود چنین کاری کرد؟ تلاش من بر این است که داستانهایی با نشانههای اقلیمی در آینده دیده شود. در واقع هر بخشی از ایران، صاحب بخشی از روایت کلان ایران آینده است.
کفاش در مورد مهمترین چالشی که امروز در حوزه آموزش داستاننویسی وجود دارد، بیان کرد: تجریه زیسته محدود نویسندگان، بزرگترین چالش امروز است. دومین مسئله هم توهم دانایی است که تلاش نویسندگان را متوقف کرده است.
وی تاکید کرد: امروز، عموم داستانها فاقد هویت ایرانی است و در نهایت هویت آپارتمانی تهرانی را دربرمیگیرد. این نکته حایز اهمیت است که همین زندگی آپارتمانی در بوشهر با سیستان و بلوچستان و آذربایجان و همدان متفاوت است.
کفاش داستان «جای خالی سلوچ» محمود دولتآبادی، «داستان یک شهر» و «مدار صفر درجه» احمد محمود و مجموعه آثار «ابوتراب خسروی» را از بهترین نمونهای داستان اقلیمی دانست و گفت: من داستان اقلیمی را یک ژانر جدا نمیدانم، بلکه داستانی میدانم که در مضمون تکیه بیشتری بر اقلیم دارد.
نظر شما