سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مطهره وکیلی، پژوهشگر اندیشکده امید: علوم انسانی از مهمترین علومی است که میتواند در سلامت روان تأثیر بسیاری داشته باشد. یکی از علومی که از تأثیر آن نمیتوان چشم پوشید، علم ادبیات است.
ادبیات نقش تعیینکننده در ایجاد و تغییر دیدگاههای انسان دارد. در این میان از گذشتههای دور تاکنون داستان یکی از عناصر تأثیرگذار برای بشر بوده است. مغز انسان اینگونه تکامل یافته است که وقتی یک داستان را میشنود، در قالب آن داستان، فاعلیت ذهنی خود را به میزان درخور توجهی از دست میدهد، بهتر مجاب میشود و تحتتأثیر قرار میگیرد؛ به طور کل، به بیان آنچه اتفاق افتاده، داستان میگویند که به صورت ساده روایت میشود یا روایتی شکلیافته است که در دل آن توسط شخصیتهای داستان، ذهنیتی منتقل میشود.
افرادی که خوب داستانسرایی میکنند، میتوانند باورهای فرد را تحتتأثیر قرار دهند. علاوه بر این، داستانهایی که انسانها درباره خود روایت میکنند قدرت بسیاری دارد. به بیانی دیگر هر فرد با توجه به اتفاقاتی که تجربه کرده است، ذهنیتی در ارتباط با خود دارد که در هویت او تأثیرگذار است. اینکه بشر چه اتفاقاتی را تجربه کرده است از اینکه او آن اتفاقها را چگونه ادراک میکند و چه معنایی به آن میدهد، اهمیت کمتری دارد. این همان تأثیر داستان بر سلامت روان جوامع است.
نوجوانی و لذت از داستان
نوجوانی دورانی است که نوجوانان میخواهند به تصویر منسجمی از خود برسند تا بتوانند روایتگری مطلوبی از خودشان داشته باشند. به طوری که اگر از آنها بپرسیم شما کیستید؟ بتوانند پاسخ دهند و سردرگم نباشند. داستان میتواند در این روایتگری نقش مهمی داشته باشد. خواندن یک داستان از زندگی دیگران بیش از صدها شواهد علمی میتواند در شکلگیری باورهای نوجوان تعیینکننده باشد. تفکر نقّاد و استدلال نوجوان در برابر قدرت داستان سپر میاندازد. داستان، فاعلیت ذهنی را سست میکند و مخاطب را داخل خود میکشاند. نوجوانها در میزان انتقال داستانی متفاوت هستند؛ اما به صورت کلی، داستان میتواند نوجوان را به دنیای خود دعوت کند. هرچه بار هیجانی داستانها بالا باشد تأثیرگذاری آن بیشتر است و نوجوانان جزئیات بیشتری از آن را به خاطر میآورند.
اگر هیجان در داستان ایجاد شود به ذهن نوجوان میچسبد و تأثیرگذاری آن را بیشتر میکند. هرچه داستان حداقلی از «نشدن» را در دل خود داشته باشد نوجوان را به خود جذب میکند. درواقع در داستانگویی مرز بین واقعیت و خیال باید بسیار ظریف باشد.
دوری از واقعیت، جذابیت دنیای داستان
یکی از دلایل مهمی که نوجوانان به این دعوت پاسخ آری میگویند و وارد دنیای داستان میشوند، دور شدن از واقعیت است. درواقع در کنار جذاببودن داستان، فرار از واقعیت عاملی تأثیرگذار است.
هرچه دنیای واقعی برای نوجوان ناخوشایندتر باشد بیشتر جذب داستان میشود و این میتواند فرصت یا چالشی مهم برای سلامت روان نوجوان باشد. در زمانی که نوجوان در فشار روانی زیادی قرار دارد، این موضوع به او کمک میکند تا از فشارها دور شود و با جریان داستانهای مختلف همراه شود.
اینکه نوجوانانی در زمانهای خاص به صورت افراطی کتابهای داستانی میخوانند، میتواند نشانهای از این موضوع باشد. در این شرایط، داستان میتواند روش مقابلهای خوبی باشد برای کاهش فشار روانی در زمانی که نوجوان احساس میکند ناتوان است. علاوه بر این، داستان میتواند نقشی مهم در آموزش و تربیت نوجوانان داشته باشد. اگر متخصصان حوزه آموزش و تربیت از تأثیر داستان بر پذیرش نوجوانان آگاه باشند و آن را به کار گیرند، میتوانند از روشی غیرمستقیم به دنیای نوجوانان وارد شوند و اثر خود را بگذارند. نوجوان امروز به میزان زیادی در برابر آموزشهای مستقیم مقاوم است و نیاز است به دنبال تولیداتی باشیم که نقش انتقال داستانی در آن نادیده گرفته نشود.
یکی دیگر از جنبههایی که داستان میتواند در سلامت روان نوجوان اثرگذار باشد، این است که نوجوان به کمک ادبیات میتواند داستان زندگی خود را تغییر دهد و روایت متفاوتی از خود بسازد. به بیانی دیگر، نوجوانی که برداشتی واحد از یک اتفاق دارد، با کمک داستان میتواند روایتگریِ متفاوتی از مسئله داشته باشد و به تغییر آن اقدام کند. داستان میتواند زمینه تغییر را برای نوجوان ایجاد کند که در سلامت روان او تأثیر بسیاری دارد.
ادبیات داستانی برای مخاطب نوجوان، میتواند زمینهساز شناخت، رفتار و احساسات مثبت و پیشرونده باشد؛ ادبیات کودک و نوجوان بیش از هر زمان دیگری نیاز امروز کودکان و نوجوانان است. کودک و نوجوانی که امروزه در دنیای دیجیتال نفس میکشد، بایستی از حیث شناختی تقویت شود تا در برابر ترفندهای رسانه و فناوری، درست را از نادرست تشخیص دهد. داستان میتواند این فرصت را برای مخاطب اصلی ادبیات کودک و نوجوان خلق کند.
نظرات