به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در شیراز، مهدی بذرافکن از جمله رسانه نگارانی است که در سال های اخیر افزون بر این حرفه دست به نوشتن کتاب برده و آثاری در پیوند با علوم ارتباطات و روزنامه نگاری نوشته است.
او که سال های نخستین حضور در مطبوعات را با صفحه دانش آموز روزنامه «خبرجنوب» سپری کرد و در ادامه صفحه و تحریریه جوان این روزنامه را سامان داد اکنون دانشجوی مقطع دکتری علوم ارتباطات است و کارگاه های رسانه نگاری برای علاقه مندان این حرفه برگزار می کند.
او در کتاب «وبگزار» با رویکردی انتقادی به موضوعات اجتماعی و سیاسی پرداخته و طیفهای مختلف جامعه را به چالش کشیده است. نویسنده وبگزار در کتابش، مسوولان، سلبریتیها، ورزشکاران و هنرمندان مطرح را دستمایه نوشتههایش قرار داده است.
«وبگزار» و سلبریتی ها
بذرافکن در بخشی از مقدمه کتاب وبگزار می گوید: «این کتاب به نوعی ادای دینی به حسین واحدیپور صاحب امتیاز و مدیر موسسه رسانهای بین المللی خبر، پیشکسوت مطبوعات و رسانه است، مردی که از سالهای نخستین جوانی، وقتی وارد روزنامه خبرجنوب شدم، باورم کرد و به من میدان داد».
مدیرمسوول پایگاه های خبری تماشاگرآنلاین، داریون نما، گردش تفریح و مقاله نیوز در کتاب «حاشیهنوشت» که به گفته او اولین کتاب منتشر شده درباره حاشیههای ورزش ایران به شمار میرود، به واکاوی مسایل و مشکلات حاشیه ای ورزش ایران پرداخت.
بذرافکن در این کتاب عملکرد مسوولین ورزش و باشگاه های ورزشی و همچنین کارهای حاشیهای ورزشکاران را به نقد کشیده است.
مطالب این کتاب منتخبی از یادداشتهای او در روزنامه خبرورزشی در حدود ۲ سال و نیم است که در ستونی با همین نام در این روزنامه منتشر شد.
او در ادامه مقدمه این کتاب بیان کرده است: «اگر بپرسید نوشتههای تاریخ مصرف گذشته و چاپ شده در یک روزنامه چه ارزشی برای گردآوری و کتاب شدن دارد، در پاسختان البته با تردید، خواهم گفت که فکر میکنم مرور تاریخ و رویدادهای مهم ورزشی کشور برای اهالی حال و آینده ورزش کشور احتمالاً عبرتآموز باشد».
بذرافکن در سومین کتابی که با نام «سواد رسانه ای برای همه» تالیف کرد برای همه نسل ها سواد رسانه را تشریح کرده و محتوای آن به شکلی است که برای همه سنین قابل استفاده است.
به گفته او، این کتاب ابتدا قرار بود در یکصد صفحه منتشر شود اما حس کردم اگر حجم کتاب زیاد باشد مطالعه آن برای مخاطب کم حوصله امروز سخت است در نتیجه تعداد صفحات را به نصف یعنی حدود پنجاه صفحه کاهش دادم تا هم با هزینه کمتری به دست مخاطب برسد و هم در حوصله مطالعه مخاطب بگنجد.
با این حال انتشار کتاب توسط اصحاب رسانه شیراز محدود به این رسانه نگار داریونی نمی شود و شماری از خبرنگاران دیگر این شهر دست به انتشار کتاب زدند و یکی از آنان حسن دهقان خبرنگار حوزه فرهنگ و ادب است که سال ها در روزنامه افسانه و خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) قلم زد و اکنون در کسوتی دیگر به خدمت شهروندان شیرازی می پردازد.
«یک خبر خوب برای روابط عمومیها» و خطاهای رایج در خبرنویسی
«لبخند عسل»، «شکوه خاموش» و «یک خبر خوب برای روابط عمومیها» عنوان کتاب هایی است که دهقان در کسوت مولف به رشته تحریر در آورده است.
دهقان در کتاب یادشده خطاهای رایج در خبرنویسی را برشمرده است و در معرفی آن اشاره کرده «امروز فعالان روابطعمومی و جامعه رسانهای از نظر فنی نیز با معضلاتی مهم مواجه هستند و هنوز خطاهای نگارشی در محتواهای تولیدشده رسانهای، زیاد دیده میشود و حتی گاهی اصول ساده سبکهای خبرنویسی رعایت نمیشود.»
کتاب «یک خبر خوب برای روابط عمومیها» سال ۱۴۰۰ در ۱۱ فصل منتشر شد و به آموزشها و نکات مهم در خبرنویسی و نمونههایی برای درک بهترِ مفاهیم، پرداخته است.
نویسنده کتاب «شکوه خاموش» آن را سوگنامهای برای بافت تاریخی شیراز توصیف کرد که با عکس های «شیوا عطاران» به بررسی خانه های بافت تاریخی این شهر پرداخته است.
این شیرازپژوه که ابتدا قرار بود آنرا را «شکوه شیراز» نامگذاری کند در رونمایی این کتاب گفت: خیال می کردم بافت تاریخی نمادی از شکوه این شهر است؛ وقتی طی حدود سه سال تحقیق میدانی و مستقل در ۲ محله تاریخی سنگ سیاه و سر باغ به واقعیتهای موجود زیر پوست بافت تاریخی شیراز یافتم، نگرانیهایم دهها برابر شد و امیدوارم مسئولان برای حفظ آن تدبیری کنند.
او با گفتن از اینکه «اغلب خانهها در اختیار سرایدارانی است که هیچ دغدغهای در نگهداری آن ندارند و برخی نیز متروکهاند و سرقتهای متعدد دیگر چیزی از شکوه پیشین برای آنها باقی نگذاشته است» ادامه داد: در این کتاب برای اولین بار نقشهای دقیق از خانهها و اماکن تاریخی این ۲ محله تاریخی ترسیم شده و عکسهایی از بیش از ۴۰ خانه و فضای بافت منتشر شده است.
«شکوه خاموش» و خانه های تاریخی شیراز
شیواسادات عطاران نیز، بافت تاریخی را میراث اجدادی شیرازیها توصیف کرد و گفت: این بافت در معرض دستبرد زمان و از طرف دیگر سودجویان قرار دارد و متجاهرین از سوی دیگر بخشهایی از آن را دچار آسیب جدی کردهاند.
این عکاس خبری ساکن شیراز، افزود: عکسهای کتاب شکوه خاموش در شرایط بسیار سخت و فرصت چند دقیقه ای که مالکان، مستاجران و سرایداران به من می دادند، ثبت شده و بنابراین هرگز قصد افاضه فضل در عرصه این هنر را ندارد و تنها مستندنگاری را مد نظر داشتهاست.
کتاب «آینده شبکههای اجتماعی و رسانههای سنتی ایران» از جمله آثاری است که توسط یک رسانه نگار شیرازی در نمایشگاه کتاب تهران سال ۱۴۰۳ ارایه شد.
کتاب یادشده حاصل پژوهشی با عنوان «آینده پژوهی
شبکههای اجتماعی در مواجهه با رسانههای سنتی ایران از منظر روابط قدرت» است که با روش آیندهپژوهی در مقطع دکتری نوشته شده است. نویسنده به آیندههای محتملی که شبکههای اجتماعی مجازی در مواجهه با رسانههای سنتی ایران دارند، پرداخته است.
در این پژوهش، خبرگان رسانه ای، دانشگاهی و فضای مجازی به شناسایی مولفه های اثربخش در این مواجهه رسانه ای پرداختند.
فتحی در این کتاب کوشیده است که سناریوهای محتمل آینده که در مواجهه شبکه های اجتماعی مجازی با رسانه های سنتی ایران رخ خواهد داد، با روش علمی شناسایی و تبیین شود تا هم فعالان حوزه رسانه به ویژه مطبوعات از آن بهره ببرند و هم متولیان رسانهای کشور درک بهتری از جایگاه آینده شبکه های اجتماعی در فضای رسانهای کشور داشته باشند.
«جعبه عکاسی» و شاهد عینی
از دیگر مولفانی که در کسوت خبرنگاری و عکاسی خبری حوزه تخصصی رسانه نگاری را به کتاب پیوند زده است محمدحسین نیکوپور خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در شیراز است که سال ۱۴۰۰ با نخستین کتاب خود که «جعبه عکاسی» نام دارد وارد این وادی شد.
نیکوپور در این کتاب مجموعه مقالات، یادداشتها، نقدها، جستارها، گفتوگوها و گزارشهایی که ظرف بیست سال فعالیت رسانهای نگاشته است را گردآوری و ارایه کرده است و در این میان مجموعه گفتوگوهایی نیز با عکاسان مطرح ایران به مخاطب ارایه کرده که از جمله میتوان به فخرالدین فخرالدینی، عکاس پرترهنگار و امیر سبوکی، عکاس طبیعت و میراث فرهنگی اشاره کرد.
در مقدمه کتاب که توسط نشر فرهنگستان ادب منتشر شد در توضیح مجموعه کتابهای «نقش ماندگار» آمده است: «مجموعه کتابهای نقش ماندگار به منظور ایجاد بسترهای مناسب، با محوریت حمایت از شیرازپژوهان، اندیشمندان و نویسندگانی که دل در گرو شیراز دارند، توسط شهرداری شیراز تولید میشود. کتاب پیش رو حاصل ذوق سرشار و پژوهش عمیق یکی از مؤلفان گرانقدر در «نقش ماندگار» است که نقش مؤثری در نیل به اهداف بلند این مجموعه ایفا خواهد کرد.»
در گردآوری این کتاب افزون بر اینکه «شاهد عینی» بودن از اهدافی است که نویسنده دنبال کرده بلکه خواسته ادای دینی کرده باشد به عکاسی شیراز که مهجور مانده است و با وجود توانمندیهای بسیار از جمله انجمن عکس آنکه پیشینهای بلند داشته و در دورهای درخشان قرار داشته یا چهرههایی که در عکاسی ایران خوش درخشیدند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به قول «دیوید بیت» در کتاب «مفاهیم عکاسی» آنجا که میگوید «هدف مستندسازی تبدیل بیننده به یک «شاهد عینی» است. بیننده میتواند با نگاه و با دیدگان خود در آنچه عکاس دیده سهیم شود؛ ادعایی که بر این باور استوار است که آنچه میبینیم، همان چیزی است که عکاس پیش از آن دیده است» نگارنده نیز افزون بر روزنامهنگاری تلاش کرده شاهد عینی بر رویدادهای پیرامون هنر عکاسی باشد. این کتاب حاصل دست کم ۲۰ سال کار رسانهای نگارنده است که حتی آنگاه که در کسوت عکاس خبری بود نخستین نوشتههایش پیرامون عکاسی است و همواره خود را وامدار عکاسی خبری میداند بنابراین هرگاه رویدادی در پیوند با عکس بوده آنرا مورد توجه قرار داد تا برای آیندگان بماند.
در میان رسانه و خبرنگاران استان فارس نام های دیگری نیز وجود دارد که در زمینه شعر، داستان و حوزه های ادبی دیگر دستی به قلم دارند و کتاب هایی عرضه کردند که از جمله می توان به دفترهای شعر «فرنگیس شنتیا» با نام «در انفرادی آفتاب»، «من هم روزی عزیز کسی بودم»، «تو به روایت دهان دوخته من»، «اوی من» و «بغض های نارس» اشاره کرد.
نظر شما