جمعه ۲۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۴
نقد و بررسی نمایش «آنچه در مترو می‌گذرد یا گذشته است»

نمایش «آنچه در مترو می‌گذرد یا گذشته است» به نویسندگی حمیدرضا صفار و کارگردانی حمیدرضا رکنی، در تماشاخانه صحنه آبی به روی صحنه رفته است.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مهدیه سادات نقیبی: نمایش «آنچه در مترو می‌گذرد یا گذشته است» به نویسندگی حمیدرضا صفار و کارگردانی حمیدرضا رکنی، در تماشاخانه صحنه آبی به روی صحنه رفته است. این نمایش که از مردادماه ۱۴۰۳ آغاز شده، هر شب ساعت ۱۹:۳۰ اجرا می‌شود و تا پایان شهریورماه ادامه خواهد داشت. «آنچه در مترو می‌گذرد یا گذشته است» تلاش دارد تا با بهره‌گیری از فضایی آشنا و ملموس مانند واگن مترو، دغدغه‌های اجتماعی و زندگی روزمره را به تصویر بکشد و مخاطبان را به تأمل درباره این موضوعات دعوت کند.

نمایش «آنچه در مترو می‌گذرد یا گذشته است» به نویسندگی حمیدرضا صفار و کارگردانی حمیدرضا رکنی، تلاشی است برای بازتاب واقعیت‌های اجتماعی و مشکلات روزمره در محیطی خاص و تکرارشونده مانند واگن مترو. این نمایش، با انتخاب مترو به‌عنوان بستر اصلی داستان، فضایی ملموس و نزدیک به زندگی روزمره ایجاد کرده که مخاطب به راحتی با آن ارتباط برقرار می‌کند. مترو، به‌عنوان مکانی همواره در حال حرکت و تغییر، استعاره‌ای از زندگی اجتماعی ماست که در آن افراد مختلف با سرنوشت‌های متفاوت در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند. از جمله نقطه قوت این نمایش در جسارت آن در پرداختن به مسائل حساس اجتماعی است. نمایش «آنچه در مترو می‌گذرد یا گذشته است» به جای انتخاب یک روایت ساده و بدون چالش، به موضوعاتی پرداخته که در جامعه معاصر ایران هنوز به شکلی گسترده و عمیق مورد بحث قرار نگرفته‌اند. از معضلات زناشویی گرفته تا مشکلات معیشتی کارمندان و تراژدی قربانیان اسیدپاشی، همه این مسائل به نوعی تابو به حساب می‌آیند و نمایش با شجاعت به آن‌ها پرداخته است. این موضوعات به‌خوبی در بافت داستان تنیده شده و هرکدام نمایانگر بخشی از واقعیت‌های تلخ و ملموس اجتماعی هستند. از نظر اجرایی، کارگردانی حمیدرضا رکنی توانسته است با استفاده از فضای محدود واگن مترو، حس تنگی و فشار اجتماعی را به‌خوبی به تصویر بکشد. این محدودیت فضایی گاهی ممکن است باعث شود برخی صحنه‌ها تکراری به نظر برسند یا امکان پردازش عمیق‌تر موضوعات از دست برود. اما در مجموع، استفاده از حرکت و دینامیک درونی شخصیت‌ها و دیالوگ‌های قوی، نمایش را از ایستایی نجات داده و انرژی مناسبی به آن بخشیده است. بازیگران نیز در اجرای نقش‌های خود موفق بوده‌اند و توانسته‌اند با بازی‌های صادقانه و بی‌تکلف، شخصیت‌هایی قابل‌باور و همدلی‌برانگیز خلق کنند. بازی صادق صادقا و مهتاب افشار به‌خصوص برجسته است؛ آن‌ها احساسات و درونیات شخصیت‌های خود را به شکلی مؤثر به نمایش گذاشته‌اند.

با این حال، نقدی که می‌توان به نمایش وارد کرد، تعدد موضوعات و پیچیدگی آن‌ها است که گاهی نمایش را از تمرکز دور می‌کند. تلاش برای پوشش دادن تعداد زیادی از موضوعات اجتماعی در یک زمان محدود، ممکن است باعث شود برخی از این مسائل به درستی پرداخته نشوند و عمق لازم را پیدا نکنند. همچنین، پایان‌بندی نمایش می‌توانست با دقت بیشتری طراحی شود تا تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد؛ به‌ویژه در ایجاد یک پایان باز یا ارائه راه‌حلی که مخاطب را به فکر وادارد. در پاسخ به این پرسش که آیا این نمایش می‌تواند اقتباسی از یک کتاب باشد یا نه، باید گفت که از آنجا که داستان نمایش به شکلی کاملاً مستقل به زندگی روزمره و مشکلات واقعی اجتماعی پرداخته است، نمی‌توان به‌طور قطعی گفت که این اثر اقتباسی از کتابی خاص است. با این حال، در صورتی که نویسنده از کتاب یا منبع دیگری الهام گرفته باشد، این امر می‌تواند به‌صورت غیرمستقیم رخ داده باشد. چراکه مضامین اجتماعی و دغدغه‌های انسانی مطرح‌شده در این نمایش، در بسیاری از کتاب‌ها و آثار ادبی دیگر نیز مورد توجه قرار گرفته‌اند. بنابراین، این نمایش بیشتر به یک روایت مستقل نزدیک است تا اقتباسی مستقیم از کتابی خاص. در نهایت، «آنچه در مترو می‌گذرد یا گذشته است» را می‌توان به‌عنوان اثری جسورانه و تأمل‌برانگیز در نظر گرفت که با انتخاب سوژه‌ای خلاقانه و حساس، موفق شده است تا آینه‌ای از جامعه امروزی باشد. این نمایش، با تمام نقاط قوت و ضعف خود، فرصتی است برای بازنگری در مسائل اجتماعی و فرهنگی که هر روز با آن‌ها سر و کار داریم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها