چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۴
«به توان هایتک»؛ روایت عبور از «ما نمی‌توانیم» است

شبنم غفاری‌حسینی مولف کتاب «به توان هایتک» گفت: «به توان هایتک» روایت تلاش دو جوان ایرانی؛ در محقق کردن «ما می‌توانیم» است.

سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ سومین جایزه کتاب روایت پیشرفت، با هدف معرفی آثار برتر روایت پیشرفت و تقدیر از پدیدآورندگان آن‌ها در حال بررسی آثار رسیده به دبیرخانه این جایزه است. شورای سیاستگذاری این جایزه، پس از فراخوان برای ارسال آثار، کتاب‌های پیشنهادی را بررسی کرده و آثاری را که امتیازات لازم برای ورود به بخش داوری کسب کردند، به داوران ارائه کردند. داوری آثار در پنج بخش علمی فناوری، فرهنگی اجتماعی، ادبیات داستانی، حکمرانی و مدیریت و خانواده و کودک و نوجوان انجام خواهد شد و در هر بخش اثر برگزیده معرفی و مورد تقدیر واقع خواهد شد.

یکی از آٍثاری که موفق شد به مرحله‌ی داوری بخش علمی و فناوری این جایزه راه یابد، کتاب «به توان هایتک» بود. این کتاب را شبنم غفاری‌حسینی تألیف شده و انشتارات راه‌یار، آن را به چاپ رسانده که روایتگر یک اتفاق بزرگ در زمینه خودکفایی صنعت برق کشور است. درباره جزئیات این کتاب با غفاری حسینی گفت‌وگو کردیم.

- ما از کدام پیشرفت صحبت می‌کنیم؟

انسان، فراموش‌کار و نیازمند تذکر و یادآوری است. این نکته را خداوند در قرآن هم فرموده است. قسمت مهمی از این فراموش‌کاری، به دلیل قطع ارتباط مردم با تاریخ است. وقتی نخ تسبیح ارتباط با تاریخ گسسته شود، گذشته به فراموشی سپرده می‌شود. آن وقت است که فکر می‌کنیم همه چیز از روز اول، همین طور بوده، همین قدر خوب یا همین قدر بد. آن وقت است که فکر می‌کنیم هر آنچه داریم، از روز اول داشته‌ایم؛ از ابتدا و از ازل. اما اگر تاریخ بدانیم، البته نه تاریخ حکومت‌ها و پادشاهان، بلکه تاریخ زیست مردم در جامعه را اگر بدانیم، کمبودها و نبودها از خاطرمان نمی‌رود، توهم پیشرفتی را که نبوده است، پیدا نمی‌کنیم و آن را جار نمی‌زنیم، هم‌چنین پیشرفتی را که در حال حاضر وجود دارد، کتمان نمی‌کنیم. می‌خواهم بگویم در مقایسه با گذشته است که معنای پیشرفت را می‌فهمیم؛ حتی نه گذشته‌ای خیلی دور. ما در حال حاضر پیشرفت را در کشورمان لمس نمی‌کنیم چون فراموش‌کاریم، یا تاریخ از ذهنمان پاک شده یا آن را طوری که دوست داشته‌اند به خوردمان داده‌اند.

- چه نیازی به روایت پیشرفت وجود دارد؟

روایت پیشرفت، به درد درمان ناامیدی می‌خورد، به درد درمان خودتحقیری می‌خورد. این روایت پیشرفت است که اگر درست گفته شود و روی نقاط عطف و اساسی دست بگذارد، می‌تواند امیدآفرین شود. ما ایرانیان از پس صدها سال خودتحقیری، از پس صدها سال «ما نمی توانیم»، اعتماد به نفس می‌خواهیم. ما باید باور کنیم که می‌توانیم. این باور، با روایت فراز و نشیب و موفقیت همین آدم‌های دور و برمان به دست می‌آید؛ البته کم کم و در طول زمان.

- روایت پیشرفت با توجیه چه تفاوتی دارد؟

قرار است روی چه چیزی ماله بکشیم؟ اصطلاح ماله‌کشی زمانی به کار می‌رود که بخواهیم مردم را فریب دهیم. زمانی که هیچ چیز در واقعیت رو به رشد نباشد. زمانی که شرایط زندگی به هیچ وجه مناسب نباشد. در حال حاضر کسی منکر مشکلات اقتصادی نیست ولی این مشکلات، به خودی خود دلیل موجهی برای ماله‌کشی نیستند.

همان طور که گفتم با نگاه به گذشته، کم کم و در طول زمان، «توانستن» و در امتدادش «پیشرفت» را لمس خواهیم کرد. روایت پیشرفت یعنی روایت واقعیت کنونی کشور نه ماله‌کشی.

- با وجود موضوعات جذاب و پرمخاطب بازار کتاب، چرا یک نویسنده باید روایت پیشرفت را انتخاب کند؟ آیا جایزه کتاب روایت پیشرفت می‌تواند در این زمینه موثر باشد؟

روایت پیشرفت با رعایت نکاتی جذاب است. سوژه‌ای که انتخاب می‌شود، قصه آن سوژه، فرم روایت و نوع نگاه نویسنده به این موضوع، بر جذابیت روایت، اثرگذار هستند. جایزه روایت پیشرفت، اگر جای خود را باز کند و بتواند اعتبار کافی را بین نویسندگان پیدا کند قطعاً تاثیرگذار خواهد بود.

- آثار حوزه روایت پیشرفت، امروز چقدر در سبد خرید کتاب‌خوان‌ها جای خود را باز کرده‌اند؟ چه عواملی باعث می‌شود مخاطبان بیشتری دنبال این اثرها بیاند؟

در حال حاضر روایت پیشرفت، مخاطب خاص خودش را دارد. هنوز تا زمانی که مخاطب عام به این آثار علاقه‌مند شود، راه زیادی در پیش داریم. همان طور که گفتم محتوای خوب و قالب و فرم جذاب می‌توانند در جذب مخاطب اثر داشته باشد.

- در «به توان هایتک» درباره چه چیزی صحبت می‌کنیم؟ چرا این سوژه را انتخاب کردید؟

«به توان هایتک، قصه دو نوجوان معمولی با وضعیت مالی و زندگی معمولی است. نوجوان‌هایی که دور و برمان زیاد دیده‌ایم. اما وجه تمایز این دو نفر، تلاش و خستگی‌ناپذیری آن‌ها است. رضا و محمدرضا در نوجوانی با کانون فرهنگی و مسجد گره می‌خورند و همین در کنار تلاش‌های خودشان، راه را برایشان هموارتر می‌کند.

به توان هایتک روایت دو جوان ایرانی است که نگاهی متفاوت نسبت به مسائل پیرامون خود دارند. برای آنها حل چالش و حل مسئله، به خودی خود ارزشمند است. رضا جهانی و محمدرضا هاتف از تمام خوشی‌های دوران جوانی می‌گذرند تا بتوانند به حل مسئله و خودکفایی در صنعت برق کشور دست پیدا کنند. آن‌ها در شرکت آهار مشهد با تیم توانمندی که تشکیل دادند توانستند به تکنولوژی سیستم کنترل توربین و نیز سیستم تحریک ژنراتور دست پیدا کنند. این تکنولوژی در انحصار چند کشور محدود در دنیا است. جهانی و هاتف، نمونه بارز «ما می توانیم» هستند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها