سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فاطمه محمدزاده، پژوهشگر ادبی: ما همیشه با فقر پژوهش مواجه بودهایم. حالا اینکه این فقیر بودن، ریشه در کجا دارد، خودش مسئله دیگری است؛ اما آنچه در رسالههای دکتری میبینیم، دیگر فقر نیست، درد پژوهشی است. سالهاست که برخی افراد در پی آن افتادهاند که سرقتهای علمی مقالات و پایاننامهها را کشف کنند و شدهاند پلیس فتای علمی. از حق نگذریم که برخی از این موارد، بوی غرض و طعم کینهورزی دارد و روشن است که هدفی جز آزار روانی و چه بسا خالی کردن زیر پای رقیبان در آن نهفته نیست که کاری است بس ناپسند. در برخی موارد هم هشدار دادن به نویسندگان پایاننامههای و کتابها و مقالات پژوهشی است که بگویند جامعه علمی، حواسش هست و هر کسی نمیتواند هر چه دلش خواست بنویسد و این، کاری است پسندیده؛ زیرا با این کار، قدمی در جهت پیشرفت دانش برداشته میشود.
این سرقتهای علمی، علاوه بر آنکه کاری غیر اخلاقی است، به تدریج، پایههای علم را موریانهوار، تهی خواهد کرد؛ چنانکه ما هیچ محتوای علمی نخواهم داشت. این همان چیزی است که در رسالههای دکتری همه رشتهها دیده میشود و در ادبیات فارسی هم چنین است. غیر از این پیگیریهای شخصی، مدتی هست که دانشگاهها و مجلات مختلف؛ به ویژه مجلات علمی، پژوهشی، دست به اقدامی زدهاند که از این مشکلات علمی پیشگیری کنند.
ایجاد سامانهای به نام همانندجو و ثبت پایاننامه در سایت ایرانداک برای مقالات و پایاننامهها، محصول این دوراندیشی است؛ ضمن اینکه استاد راهنما هم در این کار مسئولیت دارد و خودش باید این کار را انجام دهد و روز دفاع از پایاننامه هم بهانهای حداقل از سوی استاد راهنما وجود ندارد. اقدام بسیار شایستهای است؛ با یک نقص علمی بزرگ؛ آن هم اینکه در برخی موارد، عنوان پایاننامههایی که ثبت میشود، واقعاً در ایرانداک نیست و انگار موضوعی برای اولینبار نوشته میشود؛ اما به قول مولانا «قحط معنی در میان نامها» به این عبارت که وقتی پایاننامهای نوشته و دوباره برای ارزیابی، به سامانه همانندجو داده میشود، متاسفانه بسامد بالایی از دیگر پایاننامه در آن وجود دارد. چنین مواردی که بسیار به چشم دیدهام گاهی سبب شده است برخی دانشجویان پیش از دفاع از پایاننامه خود، با مشکلی وحشتناک مواجه شوند و گاهی همه پایاننامه را تغییر دهند و این، یعنی صرف عمری گرانبها.
حالا دیگر کاری از دست همانندجو هم بر نمیآید. دلیل این اتفاقات علمی ناگوار چیست؟ برخی از این عوامل را میتوان چنین برشمرد:
۱_ دانشجویان خودشان به دنبال مطالعه پایاننامهها در دیگر دانشگاهها نیستند. متاسفانه گاهی دانشجویان برای نوشتن رساله خود، صرفاً به عنوانهای آثار پژوهشی بسنده میکنند و محتوای آن را مورد توجه قرار نمیدهند. این کار سبب میشود که عنوانهایی تازه، اما مطالبی تکراری بنویسند. درست است که نمیتوان به همه پایاننامههای کشور دسترسی داشت؛ اما حتی ایرانداک هم در قبال پرداخت هزینه، حداقل پانزده صفحه اول رسالهها را در اختیار دانشجویان قرار میدهد. نگاهی به فهرست رسالهها هم میتواند کمک بزرگی برای انتخاب موضوع رساله باشد.
۲_ تبادل اندیشگانی میان دانشگاهها وجود ندارد. سیستم آموزشی دانشگاهها هم مثل دانشجویان به سامانه همانندجو و ایرانداک بسنده کردهاند؛ در حالی که برای پیشرفت هر علمی باید از روند آن در دیگر مراکز آگاهی کامل وجود داشته باشد. این اقدام درباره رشته زبان و ادبیات فارسی میتواند با این سویهها انجام شود:
الف. ایجاد سایتهای موضوعی برای گرایشهای ادبی: گرایشی شدن رشته زبان و ادبیات فارسی در دوره کارشناسی ارشد و به ویژه دوره دکتری، حداقل این خوبی را دارد که دایره بزرگ تحقیقات ادبی را محدود و متمرکز میکند. ایجاد سایتهای تخصصی هر گرایش، به دانشجویان کمک میکند که با پژوهشهای گرایش خود آشنا شوند. در این سایتها رسالههای دکتری که در ایرانداک نیز ثبت شده است. به طور خلاصه معرفی شود و امکان دسترسی به نویسندگان نیز وجود داشته باشد. ضمن اینکه برای استفاده از مطالب رسالهها قوانین علمی وضع شود تا امکان هیچگونه سوء استفادهای وجود نداشته باشد.
ب. استادان با دیگر دانشگاهها تبادل اندیشگانی داشته باشند: متاسفانه امروز دیدار استادان دانشگاهها با یکدیگر، صرفاً در برخی همایشها میسر میشود و در این نشستها هم جز احوالپرسیهای معمولی بهره دیگری نیست؛ در حالی که استادان میتوانند جلسات علمی حضوری یا مجازی با جهتگیری رسالههای انجام شده برگزار کنند.
این اقدامات، آرمانی نیست؛ دلسوزاندن میخواهد.
نظرات