به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، همایش «گفتوگو با حافظ» به مناسبت روز بزرگداشت حافظ، عصر ديروز(شنبه ۱۸ مهر) از ساعت ۱۶ تا ۱۹ در مرکز فرهنگی شهرکتاب برگزار شد. در روز نخست اين همايش دو روزه مباحثي چون «استشهادهای ظریف به ابیات حافظ» توسط بهاالدین خرمشاهي، « تاملی دیگر در باب حافظ و اصلاح اجتماعي» توسط اصغر دادبه، «دانش و رندی در گفتوگو با حافظ» توسط مهدی محبتي، «ده سال با حافظ» توسط کورش کمالی سروستانی و «نسبت ميان زيبايي و حقيقت» توسط حسن بلخاري مطرح شد.
محمدخاني، در آغاز همايش «گفتوگو با حافظ» با تاكيد بر گذشت 12 سال از نامگذاري 20 مهر به عنوان روز بزرگداشت حافظ گفت: هدف از نامگذاري چنين روزهايي در تقويم ما و برپايي همايشهايي در اين سطح، آشنايي با آثار و آرا بزرگان فرهنگ و ادب و برقراي ارتباط با آنها است. شايد اين روزها انگيزهاي شود براي توجه بيشتر به اين بزرگان و معرفي آثار اين بزرگان به ديگر كشورها. البته اين امر با تدارك برنامههايي هدفمندامكانپذيراست. نبايد منتظر باشيم پس از آنكه كشورهاي ديگر بازهم يكي از بزرگان ما را به نام خود تصاحب كردند آنگاه اسنادي را مبني بر ايراني بودن او ارایه كنيم.
وي ديگر دليل برپايي همايشي چون «گفتوگو با حافظ» را برقراري پيوند جوانان با ميراث فرهنگي گذشته دانست و تاكيد كرد: امروزه نسل جوان ما با آثار كلاسيك پيوندي ندارند. حتي عدهاي از انقطاع ميان اين دو نسل سخن ميگويند. اما نكته قابل توجه در اين ميان مسووليتناپذير بودن ما در قبال اين بزرگان است و تنها ميخواهيم به نام آنها افتخار كنيم بيآنكه كار ويژهاي در اين زمينه انجام داده باشيم.
محمدخاني نامگذاري روزهايي در تاريخ را به نام يكي از بزرگان شعر و ادب و فلسفه فرصت مناسبي برای ارزيابي فعاليتهاي انجام شده در اين زمينه و تامل در برنامههاي حافظ پژوهي، مولویپژوهي، خيام و سهروردي و سايرين دانست و درباره برپايي مراسم بزرگداشت چهرههاي فرهنگي در شهر كتاب توضيح داد:
پس از تاسيس مركز حافظشناسي و سعديشناسي به همت كمالي سروستاني در شيراز، شهر كتاب نيز با حمايت اهل فرهنگ و مخاطبان خود در اين چند ساله سعي در اداي دينش به بزرگان فرهنگ و انديشه ايران زمين داشته و از برنامههاي ترتيب داده شده توسط اين نهاد ميتوان برگزاري برنامهها و نشستهايي در روز حافظ، سعدي، ابنسينا و سهروردي و يا اهميت و توجه به زبان و ادب فارسي و تلاش براي گسترش آن در قالب برپايي چند نشست اشاره کرد.
وی افزود: اما اين امر قطعا كافي نيست. ما هر روزه بايد ياد اين بزرگان را با خواندن قطعه شعر يا بخشي از آثارشان زنده نگه داريم. در اين راستا از سال 1385 شهر كتاب روزهاي چهارشنبه جلساتي را به برپايي درسگفتارهاي بزرگان ادب فارسي اختصاص داده است. اين جلسات با مولانا آغاز شد و در حال حاضر با جلسات درسگفتارهايي از سعدي ادامه دارد. از مهر آينده نيز درسگفتارهايي درباره حافظ و ديگر بزرگان ادب فارسي برگزار خواهد شد.
در ادامه اين برنامه مهدي فيروزان، مدير عامل شهر كتاب به ايراد سخنراني و خوشامدگويي به مدعوين پرداخت و با تاكيد بر نگاهش به فرهنگ به عنوان موتور تحول و توسعه يك كشور اظهار داشت: از زماني كه تاريخ، فلسفه و فرهنگ در آسمان باقي ماند و به زمين نيامد و ما در آسمانها به دنبال توسعه ميگشتيم، گامهاي حركت آهسته شد. اما به باور مجموعه شهركتاب معرفت و حكمت زماني در توسعه و تحول يك كشور موثر است كه بتواند به زندگي روزمره انسانها پاسخ دهد.
وي درباره حافظ و ترتيب برنامههايي در شناخت شعر و شخصيت او توضيح داد: آنچه حافظ را ميسازد شخص حافظ نيست؛ بلكه شرايط پيرامون اوست. شناخت شرايط اقليمي و جغرافيايي در ارایه تصوير بهتري از حافظ ميتواند موثر باشد. در برنامهها و نشستهاي شهر كتاب به دنبال آن چيزي هستيم كه ميتواند نگاه توسعه يافتهاي درباره هر يك از شخصيتهاي ادبي ارایه دهد. شايد تمام استادان و فرهنگشناسان اثر مستقلي درباره حافظ، سعدي و غيره نداشته باشند؛ اما ممكن است نكته يا يافتهاي جديد داشته باشند. جلسات درسگفتار شهر كتاب مكانی براي ارایه اين نكات است.
فيروزان در پايان تاكيد كرد: حافظ يكي از قلههاي ادب فارسي است و در اخلاق، توصيف شرايط زمان، دلگيري از ريا، سالوس و خصومت جايگاه ارزندهاي دارد و بايد به عنوان يك نياز جمعي به اين شخصيت توجه شود.
در اين همايش كورش كمالي سروستاني، ریيس مركز سعديشناسي شيراز در مبحث سخنراني خود به عنوان «ده سال با حافظ» به ارائه كارنامه حافظ پژوهي در 10 ساله گذشته پرداخت و در ابتداي سخنان خود با يادي از محمد امين رياحي و همايون صنعتيزاده دو تن از صاحبان اثر در زمينه حافظ پژوهي گفت:
با كمي تسامح شايد بتوان دوره حافظشناسي يا حافظ پژوهي را به سه دوره اصلي تقسيمبندي كرد. دوره نخست از 1279 تا 1320 و اوج آن با ارایه تصحيح قاسم غني و علامه قزويني از ديوان حافظ بود. دوره دوم از سال 1320 تا 1357 با حضور و آثار افرادي چون هاشم رضي، سليم نيساري و انجوي شيرازي است. اما دوره سوم از سال 1357 تا امروز كه ميتوان آنرا دوران طلايي حافظ پژوهي ناميد.
رییس مرکز سعدیشناسی ادامه داد: سال 1368 نقطه اوج اين دوره طلايي بود و علت آن برگزاري كنگره بزرگ حافظشناسي به پيشنهاد باستاني پاريزي و ارایه 200 مقاله اين همايش توسط محمد حسين زرينكوب در يك كتاب بود. در دهه آخر اين دوره نيز 20 مهر به عنوان روز بزرگداشت حافظ نامگذاري شد. يكي ديگر از ويژگيهاي اين دهه بازگشت برخي از جامعهشناسان، انديشمندان و هنرمندان به مقوله حافظ پژوهي است.
وي از بهاءالدين خرمشاهي به عنوان يكي از پديدههاي بديع اين دهه ياد كرد و گفت: خرمشاهي در هر عرصهاي از حافظ پژوهي اثري با مخاطبان بسيار خلق كرده است. مخاطبان گسترده آثار او به علت انس خرمشاهي با حافظ، و عمق نگاه اوست. آساننويسي او به معنای سطحينويسي نیست. البته خرمشاهي خود معتقد است هنوز بايد او را حافظ پژوه ناميد نه حافظشناس.
كمالي سروستاني در ادامه به ارایه گزارش 10 ساله و تعداد عنوان كتابهاي منتشر شده درباره حافظ پرداخت و توضيح داد:
تعداد كتابهاي منتشر شده در 10 سال گذشته عبارت است از در سال 1378، 164 عنوان با شمارگان 805150 نسخه، سال 1379، 197 عنوان با شمارگان 1137050 نسخه، سال 1380، 248 عنوان با شمارگان 1682500 نسخه، سال 1381، 247 عنوان با شمارگان 1546800 نسخه، سال 1382، 184 عنوان با شمارگان 998550 نسخه، سال 1383، 151 عنوان با شمارگان 924900 نسخه (57 درصد فالنامه/31 درصد ديوان/12 درصد زندگي و انديشه و شرح ديوان)، سال 1384، 195 عنوان با شمارگان 1117780 نسخه (49 درصد فالنامه/36 درصد ديوان/15 درصد زندگي و انديشه حافظ و شرح ديوان)، سال 1385، 176 عنوان با شمارگان 809700 نسخه (45 درصد فالنامه/38 درصد ديوان/17 درصد زندگي و انديشه حافظ و شرح ديوان) و سال 1387، 197 عنوان با شمارگان 753950 نسخه (42.2 درصد فالنامه/42 درصد ديوان/15.8 درصد زندگي و انديشه حافظ و شرح ديوان).
وي ادامه داد: نكته قابل تامل این که در سال 1386 اختصاص 56 درصد از تيراژ كتابها به فالنامهها است. اين امر نكته منفي نيست؛ اما به راستي كمي عجيب و قابل مطالعه است. در اين زمينه علاوه بر مقاله دكتر زرينكوب با عنوان «فال و استخاره» و كتاب «به شاخ نباتت قسم» دكتر محمود روحالاميني آثار مختلف ديگري منتشر شده. شايد يكي از كاربرديترين، علميترين و جسورانهترين آنها مقاله «فال حافظ» استاد خرمشاهي باشد كه بيترس از ملامتگران در كتاب «حافظ حافظه ماست» منتشر شده است.
ریيس مركز سعديشناسي با تاكيد بر نظر عدهاي مبني بر غير علمي و غير اثباتي خواندن انتشار فالنامه به نظر افرادي چون خرمشاهي و تحليل آنها بر اساس درك فرا روانشناسي اشاره كرد و توضيح داد: شايد در نگاه مردم فال نيز نوعي گفتوگو است. گفتوگوي مردم با حافظ و حافظ با آنان. شايد براي آنان حافظشناسي، خودشناسي است و گمشدههاي خود را در غزلهاي حافظ مييابند. البته چندلايگي غزل حافظ، مدار و مروت او، ايهام و غناي آثارش هريك دليل بر اين رويكرد هستند. حافظ بيش از هر شاعر ديگري اميال، آرزوها، ترس، اميدها و نااميدهاي ما را در شعرش متراكم كرده از اين رو ما در او خودمان را ميبينيم و به كلام او دل ميبنديم و به تفالش اعتماد ميكنيم.
وي در پايان سخنان خود تصريح كرد: حافظ با وسعتنظر و آزادانديشي شگفتانگيزش در گفتمان عصر خود در جايگاهي قرار گرفته و به گونهاي سخن گفته كه اهل تشيع او را شيعه مذهب، اهل سنت او را سني، اشعريان او را اشعري، معتزله او را معتزلي و صوفيان او را صوفي ميشناسند. اين امر بيش از آنكه متكي بر تناقض انديشه حافظ باشد متكي بر تساهل او است.
یکشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۸ - ۱۳:۲۰
نظر شما