به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست تخصصی تجربه دولت در تاریخ ایران به همت معاونت پژوهشی بنیاد ایرانشناسی در تالار شهید سردار سلیمانی بنیاد ایرانشناسی به دبیری بهستانی و با حضور عبدالله قنبرلو، استاد روابط بینالملل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ ابوالفضل دلاوری، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی؛ و سجاد چیتفروش استاد علوم سیاسی دانشگاه جامع امام حسین (ع) برگزار شد.
در این نشست که با سخنان بهستانی آغاز شد موضوع تجربه دولت در طول تاریخ ایران مطرح شد،
وی با بیان اینکه تاریخ دولت ایران سیری پرفراز و نشیب داشته و دولت همواره رنگ و بوی ساختار و شرایط زمانه به خود گرفته است، افزود در نتیجه نه فقط یک نوع از دولت، بلکه تجربه رنگارنگی از تاریخ حکمرانی ایرانی وجود دارد. وی با بیان اینکه نسبت دولت اسلامی و دولت مدرن و ماهیت دولت میتواند بهصورت مجزا، مقایسهای یا کلنگرانه مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
در ادامه نشست ابوالفضل دلاوری با بیان نظرات و سخنان خویش در باب ماهیت دولت به این موضوع اشاره نمود که دولت در واقع ریشه گرفته از کلمه عربی به نام دوله به معنی گذرا و دوره ای میباشد و در زبان عربی به معنای چیزی است که ثبات ندارد. این در حالی است که دولت در زبان و ادبیات فارسی به معنی ثروت، مکنت، شانس و اقبال بوده است. این در حالی است که در ذهنیت غربی، معادل دولت واژه «استیت» است که دلالت به دوام و ثبات دارد.
وی در ادامه در باب عدم ثبات دولت ها در ایران و پدیدار شناسی دولت در ایران تاکید نمود که باید بررسی نمود که دولت ها در تجربه زیستی مردم ایران چه نقشی دارند. بعضی از دولتها در تاریخ کهن ایران فرصتی بوده است که به دست تعداد محدودی میرسید تا مکنت و ثروت های ایران را به دست آورند. در حالی که در واقع ماهیت دولت باید این باشد که در نزد کسی دوام نداشته باشد و به زور و قدرت نیز به دست نیاید، اما در طول تاریخ این چنین بوده که هر شخصی بر کرسی دولت تکیه داشته است جان و مال مردم در اختیار او بوده است و اگر شخصی در چنین دولت هایی ضعیفی خوش خدمتی انجام میداد به درجات بالایی میرسید و حتی امکان اداره دولت را برای خود میسر میدید یا حکم اداره بخشی از مملکت را به دست میگرفت. این در حالی است که افرادی که دولت ها را پایه گذاری میکردند بعضاً خود به دست حاکمان ظالم به کام مرگ یا تبعید میرفتند. در صورتی که مترادف با چنین دولت ضعیفی، سیستم حکمرانی دیگری نیز وجود دارد که با ثبات بوده و در واقع هر چند نا چیز اما سهم حاکم و رعیت هر یک به قدر خود مشخص می باشد. لذا در سیستم جایگاه های اجتماعی یک حاکم هرگز نمیتواند به راحتی اقدامی علیه مردم انجام دهد و این همان چیزی است که مشروطیت در ایران به دنبال آن بود.
استاد برجسته علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی بیان کرد که در دوران قاجار و در عصر امیرکبیر تلاش برای ایجاد یک دولت منظم شکل گرفت اما این چنین دولتی بر خلاف آرمان های حاکمیت تمامیت طلب و ظالم آن روزگار بود و بنابر این محکوم به فنا بود و سرانجام با دستور قتل امیرکبیر مواجه شد و نکته جالب آن است که مردم در آن زمان این اقدام را به عنوان یک حق طبیعی برای حاکم قلمداد می کردند.
دلاوری در ادامه سخنان خود بیان کرد که در دوران پهلوی اول اجرای دولت نوسازی، شکل گرفت و در بازه کوتاهی موفق به توسعه و رشد اقتصادی و زیرساختی شد اما به دلیل سیاستهای مداخلهای حاکمیت و کشورهای دیگر ثباتی نداشت و موجب ایجاد دولت خود بازساز شد که با مبانی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن دوره زمانی سازگار باشد. نهایتاً در حدود سال ۴۲ هجری شمسی در دوران پهلوی دوم با ایجاد دولت جامعه ساز و توسعه گرا سعی در برقراری ثبات نسبی در طول پانزده سال آخر دوران حکومت پهلوی داشت.
انقلاب اسلامی در واقع واکنشی مردمی بود به یک الگوی نادرست توسعه و تعارضات گسترده و عمیق فرهنگی به وجود آمده که پس از انقلاب دولت ها به دنبال توسعه و ایجاد فرهنگ بودند لیکن در اوایل انقلاب با روی کار آمدن یک دولت توزیع گرا و در حین جنگ تحمیلی منابعی که برای توسعه مورد نیاز بود متاسفانه به دلیل شرایط و مشکلات گریز ناپذیر تقریباً از دسترس خارج شدند و نیاز به تلاش و نوسازی این منابع بود. این استاد و پژوهشگر علوم سیاسی در پایان سخنان خود اذعان نمود که پس از پایان جنگ تحمیلی، دولت های دیگر با شعارهای اصلاح و عدالت و توسعه بر روی کار آمدند که هر یک دستاوردهایی ارزنده داشتند ولی در کنار آن انتقادهایی نیز به دنبال داشته اند.
ادامه این نشست تخصصی با سخنان و نظرات عبدالله قنبرلو پیگرفته شد. وی با اشاره به موضوع ملیگرایی یا ناسیونالیسم در ایران که در اواخر سده هجدهم میلادی در ایران ظهور و در سده نوزدهم شروع به اوج گیری کرد، افزود انتظاراتی از این جریان در ایران وجود داشت که از جمله آن میتوان به ایجاد همبستگی، تفاهم و همکاری ملی اشاره کرد که این تفاهم و همبستگی ملی در صورت تحقق میتوانست منجر به توسعه اقتصادی و اجتماعی شود، بنابر این ناسیونالیسم به عنوان یک ضرورت تشخیص داده شد و به شکل مدرن ناسیونالیسم در ایران شکل گرفت. هرچند پس از دورهای دچار انحرافاتی مانند ستیزهجویی، نژاد پرستی و فرقه گرایی شد و متاسفانه از ناسیونالیسم به عنوان ابزاری برای توجیه و مشروعیت یک نظام استبدادی بهره گرفته شد.
استاد روابط بینالملل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان دلایل وجود ناسیونالیسم در ایران به این نکته اشاره کرد که وجود دخالتها و فشارهای کشورهای خارجی، نابهسامان بودن اوضاع داخلی و وجود یک نظام خودکامه سرکوبگر و مهم تر از آن نفوذ اندیشههای مدرن به جامعه، دلایلی برای ایجاد تفکرات ناسیونالیسم در ایران بوده است. در دوران ابتدایی ناسیونالیسم در ایران افرادی همچون عباس میرزا، امیرکبیر، میرزا قائم مقام فراهانی، سپه سالار و بعدها افرادی همچون فتحعلی آخوندزاده، ملکم خان، یوسف خان مستشارالدوله و طالب اف تبریزی کسانی بودند که به ترویج این اندیشه کمک کردند و در نهایت این اندیشهها خود را در انقلاب مشروطه خواهان نمایان کرد.
وی در ادامه سخنان خود اظهار کرد که انقلاب مشروطه در واقع متشکل از سه محور اصلی سکولاریسم، مشروطیت و ناسیونالیسم است و این اندیشه ها توسط افراد روشن فکر در آن زمان به عنوان عناصر کلیدی تشکیل یک دولت مدرن ترویج میشدند. وی با ارائه دسته بندی انواع ناسیونالیسم در تاریخ ایران افزود در آن زمان در کشور با سه نسخه از ناسیونالیسم مواجه بودیم که البته هر کدام به نوعی با چالش و شسکت روبه رو بوده اند، اولین نسخه ناسیونالیسم لیبرال یا مدنی بود که در دوران مشروطیت ظهور کرد که خواستهها و اهداف آنها ایجاد همبستگی ملی و مقابله با نفوذ قدرتهای خارجی و در نهایت ایجاد دموکراسی و رفاه در ایران بود. دومین نسخه که پس از نافرجامی نسخه اول ناسیونالیسم به وجود آمد در دوران پهلوی اول و تحت عنوان ناسیونالیسم ایرانی یا باستان گرا یا آریایی بود که تشابهها و تفاوتهایی با ناسیونالیسم لیبرال یا مدنی داشت که تفاوت عمده این دو در اَمپِریالیسم بودن ناسیونالیست باستانی است.
وی خاطر نشان کرد که باید این نکته را در نظر داشت که ناسیونالیسم باستانی در دوران پهلوی اول برای مدت زمانی موجب ایجاد نوعی همبستگی و حتی قرار گرفتن در مسیر پیشرفت و توسعه کشور شد ولی در نهایت با وقوع جنگ جهانی دوم و ایجاد مسائل و مشکلاتی در سیاستهای پیش گرفته شده توسط حکومت این نسخه از ناسیونالیسم هم رو به افول گذاشت و پس از آن شاهد ظهور دور جدیدی از ناسیونالیسم در قالب بازگشت به آرمان های ناسیونالیسم لیبرال بودیم که اوج آن را در دوران پهلوی دوم و در زمان جنبش ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق میتوان مشاهده نمود که پس از کودتای ۲۸ مرداد این جریان نیز جای خود را به جریان دیگری که سمت و سوی بازگشت به ناسیونالیسم باستانی داشت را عوض کرد، اما مجدداً این جریانات نیز به دلیل مسائلی همچون ضدیت با دموکراسی و مشروطه خواهی دچار چالش شده و با شکست مواجه شدند.
قنبرلو در ادامه نشست تخصصی تجربه دولت در تاریخ ایران به این نکته اشاره کرد که در دوران انقلاب اسلامی، نسخه سومی از ناسیونالیسم تحت عنوان ناسیونالیسم اسلام گرا که رویکردی از هر دو اندیشه اسلام گرایی و ناسیونالیسم که با برخی مواضع اسلام گرایانه در ایران همخوانی دارد، به وجود آمد که این جریان را میتوان به چند برهه زمانی از جمله اوایل انقلاب که مبحث اسلام گرایی غلبه داشت بر ناسیونالیسم و سپس وقوع جنگ تحمیلی و ایجاد روحیه ناسیونالیسم اسلامی و پس از آن این جریان و اندیشه موجب ایجاد نوعی همبستگی و توسعه در کشور شد که تا به امروز و به شکل مدرنتری در کشور در حال ادامه مسیر است. وی در فراز پایانی سخنان خود به این نکته اشاره کرد که ناسیونالیسم در ایران تجربه بسیار موفقی نداشته و به طور کلی انتظارها و خواسته هایی که باید را برآورده نکرده و ریشه یابی و بررسی این ناکارآمدیها قطعاً نیازمند یک پژوهش گسترده و ژرف در این زمینه است.
ادامه این نشست تخصصی با سخنان سجاد چیت فروش پیش رفت. وی با بیان اینکه نظام سیاسی ما که وامدار خون شهدای والامقام است و باید ابتدا آن را مورد تجلیل و سپس مورد بررسی قرار داد و توصیف صحیحی همراه با ارائه راه حل ها و نقد درست انجام داد.
وی افزود که باید تفاوتی میان متخصصین حوزه سیاست و عوام مردم وجود داشته باشد لذا در تحلیل و نقد سیاسی با چنین رویکرد فکری باید اذعان نمود که دچار تعارضهای متفاوتی هستیم، تعارض در باب دولت اسلامی، اقتصاد ملی و سیاست از جمله مهمترین آنهاست. مباحثی در باب مسائل اجتماعی و هویتی باید با رویکرد ریشه یابی و ارائه راه حل برای مشکلات باشد.
چیت فروش با اشاره به جنبههای تاریخی تعارضات مطرح شده بیان نمود که از لحاظ تاریخی این تعارضات شاید تا قبل از جنگ با روس ها و انگلیس مورد بررسی قرار گرفته باشد ولی در دوره مشروطه تعارضاتی در باب اختلافات بین دولت وقت و مردم پیش آمد که مردم از طرف روحانیون حمایت شدند که سعی در برقراری عدالت داشتند، از نگاهی دیگر در دوران پهلوی اول هم تعارضات فرهنگی با حکومت پیش آمد. تعارض فرهنگی ضد سنتهای ایرانی و اسلامی که با تشویق و تبلیغ فرهنگ غربی اتفاق افتاد. در دوران پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و پس از آن هم تعارضاتی پیش آمد از جمله مسئله جمهوریت که با مفهوم جمهوریت غربی اشتباه گرفته شد و مبنای اصلی جمهوریت مورد نظر حضرت امام (ره) تحقق نیافت و دچار تعارضات شدیم.
وی با بیان اینکه یکی دیگر از تعارضات پیش آمده مسئله مظلومین جهان و توجه به مستضعفین است، ادامه داد که جنبه های مختلف این موضوع با دخالت رسانههای کشورهای غربی مواجه شده و موجب ایجاد تعارض میان مردم و سیاستهای دولت در این باب شده است، در اینجا مبحثی مطرح میشود تحت عنوان دولت مدرن و دولت امروزه و چون دولت مدرن است در واقع خوانش اشتباه از دولت میباشد و این موجب ایجاد تعارضات بین جامعه اسلامی خواهد شد و لزوماً چنین دولت مدرنی میشود که طبقه بندی دولت از بالا به پایین باشد که خود شیوهای رضا خانی است. بنابراین منظور از دولت مدرن یعنی چکیده تمام ملاحظات غربی و مسائلی همچون تکنولوژی و فضای مجازی و هوش مصنوعی که بر تعارضات حل نشده در دولت، اضافه میکند.
همچنین اگر بخواهیم با نگاهی انتقادی به فضای مجازی فکر کنیم، باید بگوییم که فضای مجازی یک فضای کاملاً لیبرال است و توسط لیبرالیسم مورد توسعه قرار میگیرد. آن گاه معضلات لیبرالیسم باید مورد بررسی قرار گیرد. از جمله این معضلات اصالت اقتصادی و فرد گرایی است، لیبرالیسم در ابتدا در ایران مورد حمله مارکسیستها قرار می گرفت اما امروزه با از بین رفتن فضای مارکسیستی، تفکرات لیبرالها به راحتی در حال توسعه هستند و میشود گفت که ما در فضایی لیبرال زندگی میکنیم.
استاد علوم سیاسی دانشگاه جامع امام حسین (ع) در ادامه افزود یکی از تعارضات لیبرالیسم مصرف گرایی است و از ابزار فضای مجازی برای ترویج این مصرف گرایی استفاده میکند. فضای مجازی تاکید بر اصل لذت دارد نه عقلانیت، بنابر این ترویج فرد گرایی، به مرور مشکلاتی مانند اشاعه فرهنگ عدم فرزند آوری و جدایی از کانون خانواده و دوری از اجتماع را به وجود می آورد چرا که فرد تنها و رها شده سوژه راحتتری برای تسلط بر افکار و اعمال او است.
وی به این موضوع که فضای مجازی دارای خصوصیتهای دیگری نیز میباشد اشاره نمود و عنوان کرد که تصویر گرایی و ارائه تصویری ذهنی و گاهاً ساختگی از یک آبژه که باعث میشود واقعیت آن آبژه دچار تعارض شود از دیگر ویژگی های فضای مجازی است، دیگر ویژگی فضای مجازی از بین بردن اصالت مکان و هویت آن است که کاربرد اماکن مختلف و هویتهای این اماکن را تغییر داده یا زیر سوال برده است.
چیت فروش با بیان دیگر ویژگی های فضای مجازی، سخنان خود را ادامه داد و بیان داشت مشکلاتی که فضای مجازی در جامعه امروزی به وجود آورده زیر سوال بردن هنجارهای مستتر در جامعه است که تعارضاتی را با باورهای نسل جدید و نسل سنتی پیش آورده است. از دیگر ویژگی های فضای مجازی غیر متمرکز کردن دولت است زیرا در حال حاضر دیگر برای عموم مردم، فضای مجازی وابسته به دولت نیست و به راحتی میتوان با استفاده از فضای مجازی چیزی فراتر از حدود دولت کسب درآمد کرد. از دیگر ویژگیهای فضای مجازی تغییرات حوزه امنیتی و نظامی است که با استفاده از امکانات تکنولوژیک از جمله حوزه سایبری، نحوه تعاملات نظامی را نیز تغییر داده است.
وی افزود که ساختارهای دولت طبق سیاستهای فضای مجازی در حال کوچک شدن هستند، سیستمهای بانک داری و شرکتهای تجاری و خدماتی و غیره در حال انتقال به بستر فضای مجازی و کوچک شدن هستند.
در همین باب راه حلهایی که باید در نظر داشت میبایست طبق بررسی و در نظر گرفتن اتفاقات و تحولات فضای مجازی باشد زیرا در حوزه های اجتماعی و فرهنگی و هویتی نیازمند درک جدیدی از تحولات جامعه هستیم. ما در فضای سیال و متحول مجازی دچار جنگ روایتها میشویم، هر جناح و حزبی می تواند با دسترسی به فضای مجازی روایت خودش را داشته باشد و روایت جامعه و دولت اسلامی باید با در نظر گرفتن این فضای جنگ روایت ها باشد، در حال حاضر در این فضا طوری دارند علیه جمهوری اسلامی تولید روایت میکنند که انگار نظام هیچ دستاورد و نکته مثبتی نداشته و متاسفانه به دلیل ویژگی های ساختاری فضای مجازی این روایتها برای مردم ایجاد تضاد و تعارض میکند.
چیت فروش در پایان سخنان خود تاکید نمود که انقلاب اسلامی مبنای جمع گرایانه، وحدت و تعاون دارد و این در صورتی است که فضای مجازی با ترویج فرد گرایی و مصرف گرایی و موارد اشاره شده با مبنای جمهوری اسلامی مورد تضاد و تعارض است.
نظر شما