سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): «بهشتخون» اثری از هادی حوری است که به عنوان یک نمایشنامه، به کاوش در پیچیدگیهای انسانی و مفاهیمی چون زندگی، مرگ و وجدان میپردازد. این نمایشنامه با بهرهگیری از شخصیتهایی که در بحرانهای مختلف فکری و اخلاقی قرار دارند، تضادها و کشمکشهای درونی انسانها را به تصویر میکشد. حوری با زبانی نمادین و استعاری، مخاطب را به تأمل در رابطه میان انسان و سرنوشت وامیدارد. فضای سورئال و گاهی تراژیک این اثر، نشاندهنده چالشهای ابدی انسان در جستجوی معناست، و آن را به اثری تاثیرگذار و فلسفی تبدیل کرده است. در همین رابطه با او هادی حوری گفتوگویی با خبرگزاری کتاب ایران داشته که به شرح زیر است.
- نمایشنامه جدید شما با عنوان «بهشتخون» از جنبههای مختلفی مورد توجه قرار گرفته است مثلاً؛ با موضوعات سیاسی و اجتماعی درهم تنیده شده و در نیمه اول این نمایشنامه عناصر سیاسی بهوضوح قابل مشاهده است، کمی راجعبه ترکیب این موضوع با مرگ و خداپرستی توضیح دهید.
من که نمایشنامههای اجتماعی مینویسم و در زمینه جامعهشناسی و موضوعات سیاسی کار میکنم، همیشه به مسئله مرگ توجه داشتهام. اینکه چگونه باور انسان به مرگ میتواند سرنوشت او و جامعهاش را تغییر دهد. اینکه ما مرگ را بپذیریم و در کنار خود حس کنیم، یا آن را انکار کنیم؛ هر کدام نتایج و تأثیرات خاصی بر زندگی و رفتار ما دارند. همچنین، سوالاتی مانند اینکه آیا پس از مرگ ادامه داریم؟ به جایی دیگر میرویم، یا مرگ پایان کار است؟ هر کدام سرچشمه اعتقادات مختلفی هستند که در رفتار و زندگی افراد اثرگذارند.
بهنظر میآید که ساختار این نمایشنامه، بهویژه طراحی آن در یک پرده، با دقت و توجه به جزئیات انجام شده است. ایده اصلی این نمایشنامه از کجا آمده و چرا ساختار فشرده و تک پردهای برای آن انتخاب شده است؟
ایده این نمایشنامه از منبع خاصی نیست، آنچه در حال رخ دادن است که در یک پرده نوشته شده، در واقعیت اتفاق افتاده و همچنان ادامه دارد. مسئله ایدئولوژی، ترورها و موضوعات مرتبط، من را به فکر ساختن یک داستان در بستر این مباحث انداخت. موضوع خداوند، عدالت، حضور شیطان و تمام جنبههای مرتبط با ایدئولوژی و ادیان، یک بحث قدیمی و کهن است که از دوران باستان تا به امروز همچنان ادامه دارد.
این مفاهیم در بستر ۲ داستان در این اثر مطرح شدهاند. داستان اول «تولد شیطان» است که این بخش به آنچه ما به عنوان اهریمن یا تجسم بدی در خلقت باور داریم، میپردازد. داستان دوم «عدالت» و طرح این سوال است که آیا تمام کشتارها و اتفاقات در چارچوب جبر الهی قرار دارند یا اینکه شیطان آنها را رقم میزند؟
نمایشنامه «بهشتخون» شامل تعداد قابلتوجهی از کاراکترها و موقعیتهای پیچیده است، انتخاب ساختار یک پردهای برای اجرای آن جای تأمل دارد. اگر بخواهید، پیرنگ اصلی داستان از نظر شما چیست؟
این ۲ قصه پیرنگ اصلی نمایشنامه است و بهطور عمیقی مورد بررسی قرار میگیرند. همچنین ۲ موضوع اصلی ترور و بحث حضور خداوند در این کار دنبال میشود. موضوع ترور بهصورت کاملاً پژوهشی و بدون قضاوت بررسی شده است. این کار حاصل ۴ سال پژوهش است و درباره بسیاری از سازمانهای تروریستی که در گذشته و امروز در مناطق مختلف جهان، صحبت میکند و با بررسی حرکت تروریسم امروز جهان، این سوال را پاسخ میدهد که آیا امروزه تروریستهای سازمانیافته و حتی حزبهای رسمی که توانایی تشکیل دولت دارند، دنباله همان ترورهای قدیمی هستند که یک فرد با صدور یک بیانیه، عملی را انجام میداد؟
در موضوع ترورها، ترورهای سازمانیافته طرح می شود واین بحث به ترورهایی اشاره دارد که از سوی بسیاری از قدرتهای جهانی، سرمایهداری و حتی کشورهای دموکراتیک حمایت و سازماندهی میشوند. آیا این ترورها ادامه همان ترورهای قدیمی هستند یا اینکه امروز شکل پیچیدهتری به خود گرفتهاند؟
بحث حضور خداوند مورد بعدی است و یکی از موضوعات اصلی این متن، تقابل بین خداوند و شیطان است. شیطان به شکل یک مرد یا حداقل به عنوان نماد شر در جهان ظاهر میشود. در مقابل، یک مرد معتقد به خداوند و خداباوری با ایدئولوژی خاص خود وارد داستان میشود. در پایان قصه، خواننده متوجه میشود که موضوع اصلی داستان چیزی فراتر از آنچه تصور میکرده است و بهطور شگفتانگیزی غافلگیر میشود. یکی از نکات مهم دیگر در این متن، بحث مرگ است.
- در رابطه با متن نمایشنامه و ساختار نوشتن و مفاهیم آن بیشتر توضیح دهید.
یکی از دیالوگهای این متن به این موضوع اشاره میکند که سالهاست مردان به خاطر عشق یک زن در میدان نبرد میمانند، اما امروز حتی کسانی که میکشیم را نمیبینیم. انسانها به توهم و آمارهایی تبدیل شدهاند که به سادگی از روی کاغذ پاک میشوند. سربازان دیگر به چشمان هم نگاه نمیکنند و مردم را نمیشناسند. آنها در اتاقی نشسته، شلیک میکنند و در جایی دیگر، دنیایی را نابود میکنند. این مباحث، پرسشهای فلسفی و تئوریهای عمیقی را بههمراه دارد. به مخاطبان نمایشنامه «بهشتخون» پیشنهاد میکنم، واقعاً این نمایشنامهرا چندین بار آن را بخوانند. نه به عنوان نویسندهای که میخواهم اثرم را تبلیغ کنم، بلکه به دلیل مباحث بسیار عمیقی که در آن مطرح میشود، این تاکید را دارم. در واقع موضوع مطرح شده در این نمایشنامه، فراتر از ظاهر ساده داستان هستند. این متن جهانشمول است و به بررسی مسائل پیچیده و فلسفی میپردازد.
- این مباحث عمیق مطرح شده در بطن داستان را لطفاً کمیتوضیح دهید.
مثلاً یکی از بحثهای مهم در این اثر، حادثه برجهای دوقلو است. در نگاه اول ممکن است به نظر برسد که صرفاً دو هواپیما به دو برج برخورد کردند و تعدادی انسان کشته شدند. اما در این متن، مونولوگی وجود دارد که فلسفه سقوط این برجها را بهطور عمیق توضیح میدهد. در این تفسیر، سقوط دو برج به نوعی نماد تبدیل یک کشور دموکراتیک به یک کشور امنیتی است. این حادثه نشان میدهد که چگونه جهان پس از این رویداد به سمت مصرفگرایی شدید حرکت کرد.
این بخش از متن که من اشاره میکنم، مستقیماً در اثر ذکر نشده، اما بهطور ضمنی به این موضوع اشاره دارد. بعد از سقوط برجهای دوقلو، اگر دقت کنید، سبد خرید مردم به شدت تغییر کرد. فروشگاهها و پاساژهای بزرگ در سراسر جهان افزایش یافتند و خرید به یک رفتار اساسی تبدیل شد. مشاهده افرادی که بعد از این حادثه خرید میکنند، نماینگر این است که دیگر کسی تنها یک پاکت در دست ندارد؛ بلکه اغلب آنها، چرخهای فروشگاهی پر از کالا دارند. این تأثیری است که سقوط دو برج بر جامعه بشری گذاشت و بدون اینکه مردم متوجه باشند، جهان را به سوی مصرفگرایی هدایت کرد.
گاهی اوقات به نظر میرسد که ترور تنها با هدف کشتن و حذف یک فرد است، اما وقتی به تاریخ تروریسم نگاه میکنیم، متوجه میشویم که این موضوع فراتر از آن است. ترور اغلب برای تغییر نسلها یا اصلاح یک تفکر در جامعه صورت میگیرد. مثلاً تجاوزهای گروهی در لحظه تمام نمیشوند؛ بلکه تاثیرات آنها به نسلهای بعدی منتقل میشود. کسانی که پس از این تجاوزها به دنیا میآیند، بخشی از تغییرات اجتماعی و فرهنگی آن جامعه خواهند بود.
نظر شما