سه‌شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۱
«برقص» اقتباسی در ژانر وحشت از شعر محمود درویش با حال و هوای مقاومت است

کارگردان فیلم‌کوتاه «برقص» مطرح کرد: برای من جذاب بود که بتوانم حرف جدیدی در یک ژانر جدید بزنم. حالا، با الهام از شعرهای درویش و حال و هوای مقاومت، تصمیم گرفتم فیلمی در ژانر وحشت با محوریت فلسطین و مقاومت بسازم. امیدوارم نتیجه کار به خوبی از آب دربیاید و بتواند تأثیرگذار باشد.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - نازنین فاطمه سامنی: پوریا دهقان کارگردان جوان سینما، امسال با فیلم کوتاه «برقص» در بخش کتاب و سینما جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور دارد. او در مورد تمایلش به اقتباس از آثار ادبی با ایبنا گفت‌وگو کرده است و به تأثیر عمیق شعرهای محمود درویش، شاعر بزرگ فلسطینی، بر فرآیند خلاقیتش اشاره کرده و توضیح می‌دهد که چگونه این شعرها او را به سمت ایجاد تصاویری جدید و مفاهیم عمیق در فیلمش سوق داده است.

دهقان همچنین درباره علاقه‌اش به ادبیات و تأثیر آن بر کارگردانی و فیلم‌سازی‌اش صحبت می‌کند. وی به چالش‌هایی که در انتخاب لوکیشن و ساخت دکور برای فیلم با آن روبه‌رو شده، می‌پردازد و همچنین به رویکرد جدیدی که در انتخاب ژانر وحشت برای روایت موضوعات اجتماعی و فرهنگی اتخاذ کرده است، اشاره می‌کند. این گفت‌وگو فرصتی برای درک عمیق‌تر از خلاقیت و تلاش‌های این کارگردان در دنیای سینما است.

- چه چیزی در شعر محمود درویش شما را به قدری تحت تأثیر قرار داد که تصمیم گرفتید آن را به یک فیلم اقتباسی تبدیل کنید و چگونه این تأثیرات در نهایت بر شکل‌گیری ایده فیلم «برقص» تأثیر گذاشت؟

فکر می‌کنم این چهارمین فیلم کوتاه من باشد. کارهای قبلی‌ام اقتباسی نبودند، اما همیشه دوست داشتم یک کار اقتباسی بنویسم. وقتی شعر محمود درویش، شاعر فلسطینی را خواندم که بیشتر درباره وطن و جنگ است، بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم. توصیف‌های او از جنگ و کشورش همیشه به گونه‌ای است که با جنگ مخالف است؛ او بیشتر به وطنی فکر می‌کند که دیگر جایی برای او و هم‌وطنانش در آن باقی نمانده است. این شعر برای من تصاویر زیادی ایجاد کرد و یک ایده خام در ذهنم شکل گرفت. به مرور، این ایده پخته‌تر شد و در نهایت به این فیلمنامه تبدیل شد.

در ابتدا فیلم به شکل متفاوت‌تری پیش می‌رفت. اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که شعر را به شکل اقتباسی با زبان تصویر به نمایش بگذاریم، در نتیجه «برقص» شکل گرفت‌.

- چگونه علاقه‌تان به ادبیات و اقتباس ادبی بر فرآیند کارگردانی شما تأثیر گذاشت و به نظر شما ادبیات چگونه می‌تواند به غنای فیلم‌ها، به‌خصوص در به تصویر کشیدن مفاهیم، کمک کند؟

من همیشه علاقه زیادی به کتاب و ادبیات داشته‌ام و همیشه دغدغه‌ام این بوده که فیلم‌هایی که می‌سازم اقتباسی باشند. حتی در حال حاضر هم در فکر این هستم که فیلم بعدی‌ام را بر اساس یک اثر ادبی کار کنم. علت علاقه درونی‌ام به اقتباس دلایل مختلفی دارد. من همیشه به دانشجویان حاضر در کلاسم می‌گویم که ادبیات از سینما جلوتر، کامل‌تر و تصویری‌تر است. ادبیات همیشه برای من جذاب بوده و به نظرم، ادبیات به سینما غنا می‌بخشد. ادبیات همیشه پیشرو بوده و مخصوصاً برای به تصویر کشیدن مفاهیم، مانند چراغ راهی برای سینما عمل کرده است. به همین دلیل دوست دارم در کارهایم ادبیات نقش داشته باشد و اثری بسازم که در آن ادبیات حضوری پررنگ داشته باشد.

زمانی که نقد می‌نوشتم، خیلی از نوشته‌هایم به شکلی بود که سعی می‌کردم بین ادبیات و کارهای سینمایی ارتباط برقرار کنم. در نوشته‌هایم همیشه به ادبیات توجه داشتم و سعی می‌کردم تمثیل‌های مناسبی از این دو حوزه استفاده کنم. زمانی که وارد کارگردانی شدم، علاقه داشتم که این تمثیل‌ها و ارتباط بین ادبیات و سینما را در کارهای عملی‌ام هم داشته باشم.

- چه ویژگی‌هایی در شعرهای عربی، به‌ویژه آثار محمود درویش، شما را به اقتباس آن‌ها برای ساخت فیلم ترغیب کرد و این تصاویر پاره‌پاره و استعاره‌های خاص چگونه به روایت بصری شما در فیلم کمک کردند؟

واقعیت این است که قصد نداشتم از ابتدا حتماً یک کار اقتباسی انجام بدهم. اما فرصتی پیش آمد و خودِ شعر انگار برایم تصویرسازی کرد. شعرهایی که می‌خواندم، به خصوص شعرهای عربی، برایم بسیار جذاب بودند. ویژگی منحصربه‌فرد این شعرها تصاویر پاره‌پاره‌ای بود که وقتی کنار هم قرار می‌گرفتند، مکمل یکدیگر بودند و جذابیتشان در همین ترکیب بود. آن‌ها با تمثیل‌ها و استعاره‌های خود صحبت می‌کنند؛ شاعر مدام به ادبیات و رسم‌الخط اشاره می‌کند. شاعران عربی، به ویژه شاعرانی مانند محمود درویش، بسیار قصه‌پردازند. در شعرهای عربی، جملات جدا جدا به نظر می‌رسند. با این حال، وقتی به مجموعه نگاه می‌کنی، متوجه می‌شوی که این جملات در نهایت به یک کل واحد تبدیل می‌شوند.

- چرا انتخاب کردید موضوع فلسطین و مقاومت را از دریچه ژانر وحشت روایت کنید و چگونه شعرهای محمود درویش الهام‌بخش شما در شکل‌دهی به این رویکرد جدید بودند؟

در مورد ژانر وحشت و فیلمی که در دست ساخت دارم، موضوع جالب این است که اکثر فیلم‌های مرتبط با فلسطین و مقاومت معمولاً در فضایی انسانی، دراماتیک، یا تراژیک روایت می‌شوند. بیشتر این فیلم‌ها درباره کودکان یا مادران هستند. اما من تصمیم گرفتم که این موضوع را در ژانر وحشت به تصویر بکشم؛ چرا که این ژانر تازه و کمتر دیده شده در این زمینه است.

برای من جذابیت این بود که بتوانم حرف جدیدی در یک ژانر جدید بزنم. شعرهایی که از درویش خواندم، به‌ویژه آن‌هایی که تداعی‌کننده ترس هستند؛ الهام‌بخش من در این مسیر بودند. به علاوه، چند سال پیش هم قصد داشتم فیلمی در ژانر وحشت بسازم که به دلایلی پیش نرفت. اما حالا، با الهام از شعرهای درویش و تم مقاومت، تصمیم گرفتم فیلمی در ژانر وحشت با محوریت فلسطین و مقاومت بسازم. امیدوارم نتیجه کار به خوبی از آب دربیاید و بتواند تأثیرگذار باشد.

- چه چالش‌های خاصی در فرآیند انتخاب لوکیشن برای فیلم‌تان وجود داشت و چگونه این چالش‌ها، از جمله تطبیق معماری و فضای کلی با دکور مورد نظر، بر زمانبندی تولید و مراحل ساخت تأثیر گذاشت؟

تقریباً دو سال پیش فیلمنامه اولیه نوشته شد که البته واقعاً جرقه بود. گاهی اوقات آدم چیزی می‌خواند و ناگهان تصاویری در ذهنش شکل می‌گیرد که به یک ایده بزرگ، مثل یک فیلم، تبدیل می‌شود و خوشبختانه، این کار در بخش «کتاب و سینما» هم پذیرفته شد.

در این مدت، درگیر کارهای دیگری از جمله برنامه‌های تلویزیونی، تدریس، مستند و فیلم‌های کوتاهی بودم. به همین دلیل فرصت ساخت این فیلم فراهم نشد، چون تولید آن نسبتاً سنگین بود. بعد از دوسال فرصتی فراهم شد که تقریباً دکور را بسازیم، اما ساخت دکور و تکمیل تیم زمان زیادی برد و بعد از آن بود که توانستیم به مرحله ساخت برسیم. فیلم در گرمدره کرج فیلمبرداری شد. پروسه پیدا کردن لوکیشن خیلی طولانی بود، زیرا می‌خواستیم فضایی پیدا کنیم که به فلسطین شباهت داشته باشد. پیدا کردن مکانی که معماری، آب و هوا، و فضای کلی‌اش بتواند حال و هوای فلسطین را تداعی کند، کار سختی بود.
برای اینکه به فضایی نزدیک به واقعیت برسیم، مدت زیادی به دنبال لوکیشن مناسب گشتیم. ابتدا در تهران چند مکان پیدا کردیم، اما خیلی مناسب نبودند. مجبور شدیم به گیلان برویم و آن‌جا را جست‌وجو کنیم. در نهایت به لوکیشن اولیه رسیدیم، اما همچنان از نظر معماری با چیزی که می‌خواستیم فاصله داشتیم. به همین دلیل لوکیشن فعلی را پیدا کردیم و ساخت‌وساز را شروع کردیم.
فرآیند ساخت‌وساز زمان‌بر شد. طراحی اولیه دکور و صحنه را من و بابک کشن‌فلاح انجام دادیم و سپس او وارد مرحله ساخت شد و طراحی دکور و صحنه را تکمیل کرد. این روند باعث شد کار کمی طولانی شود. یکی از دلایل اصلی این تأخیر هم مشکل در پیدا کردن لوکیشن مناسب بود. فیلمبرداری حدود چهار روز طول کشید و تمامی صحنه‌ها شبانه ضبط شدند.

در پایان نیز، دهقان به متن شعر محمود درویش که از آن برای ساخت فیلمش استفاده شده اشاره کرد:

چرا نمی‌توانم خواب‌هایم را تعبیرکنم؟

تعبیرکنم حضور یک زن درخواب

با جامه‌ای سیاه و بلند

دستانی رقصنده و کشیده

درون یک دریای عمیق

آن سوی خوابم مردانی را که ایستاده‌اند می‌بینم

درون دستانشان شمشیرهای آخته است

وسوی دیگرش خودم را

بر بالای دستان مردم شهر

زنده زنده تشییع می‌شوم

نمی توانم این خواب را تعبیرکنم!

تعبیر این خواب را نمی‌دانم!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها