به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ادبیات کودک، بهعنوان یک ابزار فرهنگی و آموزشی، نقش مهمی در شکلگیری هویت کودکان ایفا میکند. این ادبیات با توجه به تنوع اقلیمی و فرهنگی کشور میتواند به تقویت هویتهای قومی و ملی کمک کند. ایران با اقوام و فرهنگهای گوناگون، از کردها و بلوچها تا ترکها و فارسها، بستری غنی برای تولید ادبیات کودک فراهم کرده است. ادبیات اقلیمی به معنای خلق آثار ادبی است که به ویژگیهای جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی یک منطقه خاص پرداخته و آنها را به تصویر میکشد. این نوع از ادبیات میتواند به کودکان کمک کند با فرهنگ و آداب و رسوم قوم خود آشنا شوند و احساس تعلق به هویت قومی خود داشته باشند. از سوی دیگر، ادبیات کودک باید حس همبستگی ملی را نیز تقویت کند. با معرفی داستانهایی که به تاریخ مشترک و فرهنگ غنی ایرانی اشاره دارند، کودکان میتوانند درک بهتری از هویت ملی خود پیدا کنند. این امر به آنها کمک میکند تا ضمن حفظ هویت قومی، به عنوان یک ایرانی با دیگر هموطنان خود احساس همبستگی کنند.
علاوه بر این، ادبیات اقلیمی میتواند به کودکان کمک کند با چالشهای اجتماعی و اقتصادی منطقه خود نیز آشنا شوند. داستانهایی که به مسائل زیستمحیطی یا مشکلات اجتماعی مناطق مختلف پرداختهاند، میتوانند آگاهی اجتماعی کودکان را افزایش دهند و آنها را برای مواجهه با چالشهای آینده آماده کنند. ادبیات کودک باید پل ارتباطی میان هویتهای قومی و ملی باشد تا هم به غنای خود کمک کند و هم به ساختن آیندهای روشنتر برای نسلهای آینده منجر شود. با توجه به تنوع فرهنگی ایران، نیاز است که نویسندگان و تصویرگران این حوزه، به نحوی به تولید آثار ادبی بپردازند که نمایانگر تمام جنبههای هویتی کودکان ایرانی در ادبیات کودک باشند تا نسلی را پرورش دهیم که به ریشههای خود افتخار کند و قادر باشد در جهانی متنوع زندگی کند. هفته ملی کودک و شعار پنجشنبه (۱۹ مهرماه) با عنوان «برای هویت کودکان، برای آیندهای روشنتر»، فرصتی است تا بر اهمیت ادبیات اقلیمی و نقش آن در شکلگیری هویتهای قومی و ملی تأکید کنیم و در زمینه پرورش نسلی آگاه و متعهد گام برداریم. به همین بهانه با سعید حسامپور، استادتمام دانشگاه شیراز و رئیس مرکز مطالعات ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه شیراز صحبت کردهایم.
حسامپور ارزیابی خود از هویتهای قومی و ملی در ادبیات کودک و نقش مکمل یا متضاد آنها در برابر یکدیگر را اینطور بیان کرد: قراردادن ادبیات اقلیمی و ملی در برابر یکدیگر، هدف اصلی ما نیست. این دو مسیر جدا از هم نیستند؛ اتفاقاً ادبیات اقلیمی میتواند مکمل ادبیات ملی باشد، به شرطی که بهدرستی به کار گرفته شود و از افراط در آن پرهیز شود. ادبیات اقلیمی باید متناسب با نیازهای روز باشد. قرار نیست ما فقط به تصاویری از روستاها در زمانهای ابتدایی بپردازیم. امروزه، اینترنت و امکانات شهری در دسترس روستاییان نیز قرار دارد. در گذشته، در یک دوره خاصی ادبیات کودک ما بهطور یکجانبه به روستاها میپرداخت و کمتر به شهرها توجه میشد. من بر این نکته تأکید میکنم که افراط در هر موضوعی ناپسند است و باید توجه کافی به جنبههای دیگر نیز داشته باشیم.
او افزود: این دو نوع ادبیات یکدیگر را کامل میکنند و برای یک ملت ضروری هستند. در عین حال که فرهنگهای متفاوت و خردهفرهنگها در کشور ما زیاد است؛ اما بسیاری از مسائل مشترک نیز وجود دارد که به ما کمک میکند درک دقیقتری از فرهنگهای مختلف در کشورمان داشته باشیم. اگر داستانهای اینچنینی خلق کنیم، به کودکانمان کمک خواهد کرد دیگری را بهتر درک کنند و به صورت کلی تفکر را در میان آنها ارتقا دهند.
رئیس مرکز مطالعات ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه شیراز در ادامه گفت: بنابراین، این موضوع را منفی نمیدانم؛ به شرطی که نکات مطرحشده رعایت شود. ما آثار بسیار خوبی در این حوزه داریم؛ مانند آثار هوشنگ مرادی کرمانی و نویسندگان دیگری همچون بایرامی و برخی آثار اکبرپور، یوسف قوجق و همچنین، کارهای عباس عبدی در منطقه جنوب و…. اینها افرادی هستند که آثار خوب و نسبتاً موفقی را در ادبیات اقلیمی تولید کردهاند. با این حال، هنوز جای رشد زیادی وجود دارد؛ زیرا ظرفیتهای ادبیات اقلیمی بسیار بالاست و اگر از این ظرفیتها و توانمندیهایش بهرهبرداری شود، میتواند به ادبیات کودک ما کمک شایانی کند. امیدوارم هرچه جلوتر میرویم کودکان ما قدرتمندتر، کنشگرتر و با ذوق زیباییشناسی بهتری رشد کنند.
نظر شما