شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۰
تاکید اسلام بر جنبه‌های مثبت ملی‌گرایی است/ هویت ملت ایران تلفیقی از هویت ایرانی-اسلامی

محمد ملک‌زاده، استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: اسلام وجوه مثبت ملی‌گرایی را مد نظر داشته و هر نوع ملیت و وطن‌دوستی را نفی نمی‌کند بلکه جنبه‌های مثبت آن را مورد تأیید و تاکید قرار داده است. دیدگاه بزرگان جهان اسلام نسبت به ملی‌گرایی نیز در همین راستا قرار دارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا امروزه یکی از مسایل اساسی در جوامع اسلامی و به ویژه جامعه مذهبی ایران، تعامل دین با ناسیونالیسم و ارتباط اندیشه دینی با اندیشه ملی‌گرایی است. بی‌تردید ایرانیان که از احساسات عمیق دینی و شیعی برخوردارند، تعلق خاطری نیز به میهن و وطن خویش دارند. کتاب «ملی‌گرایی در ایران و نسبت آن با انقلاب اسلامی» تالیف محمد ملک‌زاده و چاپ انتشارات «برای انسان» به طور مفصل به این موضوع پرداخته است، در شرح بیشتر اندیشه ملی‌گرایی با محمد ملک‌زاده، استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مولف کتاب «ملی‌گرایی در ایران و نسبت آن با انقلاب اسلامی» به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

با توجه به اینکه تاریخچه و جریان‌شناسی ملی‌گرایی در کتاب مورد بحث و بررسی قرار گرفته، ناسیونالیسم در دوره باستان و دوره ظهور اسلام از کجا شروع شد و زمینه گسترش آن چگونه بود؟

همچنانکه در کتاب اشاره شده، اندیشه ناسیونالیسم یا ملی‌گرایی گرچه به عنوان یک ایدئولوژی مدون در حکومت، از زمان پیدایش عصر نوزایی و گسترش تفکرات اومانیستی ظهور یافت اما ریشه‌های این اندیشه در نظر و عمل به هزاران سال قبل و حتی می‌توان گفت همزمان با پیدایش انسان و گروه‌های انسانی باز می‌گردد و در ساختارهای سیاسی اجتماعی جوامع اولیه و اجتماعات پیش از شکل‌گیری جوامع متمدن و پیشرفته ریشه دارد. در واقع اساس ملی‌گرایی بر پیوندهای خونی و سرزمینی استوار بوده و مبنای توجیهی برای شکل‌گیری ساختار حکومتی و اجتماع سیاسی قرار می‌گیرد. از این رو می‌توان ملی‌گرایی را به اعتبار بنیان‌های نظری این اندیشه، یک بازگشت قهقرایی به دوره‌هایی دانست که زندگی بشری در قالب قبایل اجتماعی اداره می‌شد و ارتباط قبایل و اجتماعات مختلف بر اساس مرزبندی‌هایی بود که فرد یا گروه‌های خارج از این مرز، به عنوان رقیب یا دشمن یکدیگر تلقی می‌شدند و لذا این تئوری با گسترش ارتباطات و تعاملات انسانی و توسعه و پیشرفت جوامع در کنار یکدیگر سازگاری چندانی نمی‌یابد.

اما به طور مشخص در دوره باستان، در دولت شهرهای یونان باستان نیز موضوع قوم‌گرایی و میهن‌دوستی امری متداول و معمول بود. با شکل‌گیری مجموعه‌های سیاسی - اجتماعی به نام دولت شهر در یونان باستان، شهروندان نسبت به این مجموعه سیاسی اجتماعی که دولت شهر نامیده می‌شد نوعی تعلق خاطر و احساس مشترک پیدا می‌کردند. حتی زمانی که امپراتوری‌های بزرگ شکل گرفت و اقوام و ملل پراکنده در قالب یک امپراتوری به حیات خود ادامه دادند، با این حال برخی عوامل مانند وجود دشمنان خارجی به ایجاد حس مشترک برای مقابله با دشمنان و در نتیجه اقتدار امپراتوری منجر می‌شد و به تقویت احساس ملی‌گرایی و ناسیونالیسم کمک می‌کرد. در عصر ظهور اسلام نیز روحیات ناسیونالیستی و ملی‌گرایانه بر مردمان شرق به ویژه در جزیره‌العرب حاکم بود. دوران جاهلیت دوران حاکمیت تعصبات قومی و نژادی بر زندگی قبایلی مردمان جزیره‌العرب بود که البته با ظهور اسلام این دیدگاه به چالش کشیده شد و اسلام تعصبات مبتنی بر نژاد را مردود خواند.

علل و عوامل شکل‌گیری ملی‌گرایی در ایران در کتاب «ملی‌گرایی در ایران و نسبت آن با انقلاب اسلامی» چگونه تبیین شده است؟

در این کتاب، علل و عوامل شکل‌گیری ملی‌گرایی در ایران ذیل دو دسته عوامل داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفته است: عامل داخلی شامل آن دسته از زمینه‌های سیاسی - اجتماعی است که جامعه ایران را برای پذیرش این تفکر آماده کرد. زمینه‌هایی همچون فقدان حکومت سیاسی کارآمد و در نتیجه فقدان امنیت فردی برای جامعه ایران، وضعیت نابسامان اجتماعی و احساس یاس و سرخوردگی عمومی از بهبود وضعیت اجتماعی در برابر فشارها و تهدیدات خارجی، از جمله عوامل شکل‌گیری این تفکر در میان مردم ایران است.

ملی‌گرایی در تاریخ معاصر چگونه ادامه یافت؟

در تاریخ معاصر استبداد داخلی در کنار استعمار خارجی، احساس سرخوردگی عمومی را برانگیخت. مردم ایران در این شرایط به ناسیونالیسم به عنوان داروی شفابخش معضلات ایران و عاملی برای در پیش گرفتن و هموار ساختن مسیر پیشرفت و تجدد ایران نگریستند. این در حالی است که حاکمیت استبداد و فقدان پایگاه اجتماعی حکومت و حاکمان نیز مردم ایران را از مدت‌ها قبل به فکر تاسیس یک حکومت ملی و مردمی انداخته بود. از سوی دیگر دشمنان اسلام نیز در مقاطعی سعی داشته‌اند از این پدیده برای مقابله با دین اسلام در ایران استفاده کنند. آنان با مطرح کردن اسلام به عنوان دین اعراب در کنار تحریک احساسات ملی‌گرایانه سعی کرده‌اند مردم ایران را نسبت به اسلام بدبین کنند. بنابراین عامل خارجی نیز در شکل‌گیری احساسات ملی‌گرایانه در ایران بی تاثیر نبوده است.

به‌طور کلی می‌توان گفت احساس یاس و سرخوردگی از توسعه و پیشرفت و بهبود وضعیت داخلی ایران در کنار مشاهده تجدد و پیشرفت در جوامع اروپایی و غربی در نخستین رویارویی‌های ایران با آن جوامع، روشنفکران ایرانی را به سمت و سوی تفکر ناسیونالیسم به عنوان عامل تجربه شده در غرب سوق داد. زیرا ناسیونالیسم به عنوان یکی از جنبه‌ها و عناصر ثابت تجدد و مدرنیته در جوامع غربی و اروپایی بود و از این رهگذر مورد توجه ایرانیان به ویژه روشنفکران این سرزمین قرار گرفت و آنان را به این فکر انداخت تا با تقلید از غرب، ناسیونالیسم یا ملی‌گرایی را در ایران نیز ترویج کنند.

تاکید اسلام بر جنبه‌های مثبت ملی‌گرایی است/ هویت ملت ایران تلفیقی از هویت ایرانی-اسلامی

با توجه به اینکه در فصل دوم کتاب «ملی‌گرایی در ایران و نسبت آن با انقلاب اسلامی» دوره‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است، جریان‌شناسی اندیشه‌های ناسیونالیستی در دوره‌های مختلف چگونه بوده و در این کتاب چگونه تبیین شده است؟

بر اساس تقسیم‌بندی کتاب، جریان‌شناسی اندیشه‌های ناسیونالیستی در ایران را می‌توان از زمان مشروطه تا انقلاب اسلامی به سه دوره تقسیم کرد: دوره اول مربوط به عصر مشروطه است. اندیشه ملی‌گرایی به مفهوم جدید آن، غالباً در دوره مشروطه به ایران وارد شد و گسترش یافت. این اندیشه در آن دوره به ویژه از سوی جناح روشنفکر و کسانی که متاثر از فرهنگ غرب بودند به طور آشکاری تبلیغ می‌شد. جامعه ایران شاهد گسترش نوشته‌ها و نویسندگانی بود که از سر تعصب و تظاهر به وطن‌پرستی و وفاداری به زبان و سنن باستانی به دشمنی با اعراب -و البته در واقع دشمنی با اسلام- برمی‌خاستند.

دوره دوم مربوط به عصر پهلوی است. گرچه رضاخان خود به دست یک عامل بیگانه یعنی انگلیس در کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ بر سر کار آمد ولی خود یکی از مروجان ملی‌گرایی در ایران بود و ناسیونالیست‌های ایرانی نیز از او حمایت می‌کردند. گرایشات ناسیونالیستی رضاخان از همان هنگام بر پایی جشن تاج‌گذاری نمودار شد وی در ابتدا عنوان «پهلوی» -نامی از دوره ساسانیان - را برای خود برگزید و از این طریق دلبستگی خود را به ایران قبل از اسلام نشان داد. از این رو در این دوره نیز همانند دوره مشروطه افراد و جریانات متعدد ملی‌گرا به بهانه دفاع از ملیت و قومیت ایرانی، در قالب نفی عربیت به مبارزه با اسلام، تشیع و مقدسات دینی برخاستند. در این دوره انتشار مجلات، روزنامه‌ها و آثاری که از شکوه و جلال ایران باستان حکایت داشتند و در آنها شاهنشاه به عنوان محور اصلاحات و سنبل اقتدار و عظمت معرفی می‌شد به سرعت گسترش یافت. در این آثار، دستاوردهای نظامی و فرهنگی هخامنشیان و ساسانیان در قالبی زیبا و فریبنده در میان اقشار مختلف تبلیغ و تلاش می‌شد شور و شوق ملی‌گرایانه و احساس علاقه افراط‌گونه به ملیت و مظاهر باستانی ایران در مردم پدید آید. تلاش برای پالایش زبان فارسی از واژه‌های عربی؛ تبلیغ تعالیم و نمادهای زرتشتیان و تبلیغ افراط‌گونه و نادرست از شاهنامه و فردوسی همه نشان از گرایش عصر پهلوی اول به ملی‌گرایی داشت. در دوره پهلوی دوم نیز گرچه رژیم در ابتدا به دلیل تجارب ناموفق از عملکرد رضاشاه و موج خشنودی از سقوط وی در ایران مجبور شد از موج حملات به دین و نهادهای دینی بکاهد و جامعه ایران را در انجام مناسک و آموزه دینی تا حدودی آزاد گذارد اما در نهایت با محکم‌تر شدن پایه‌های قدرتش، تلاش کرد در راستای اقدامات رضاشاه فرهنگ بومی اسلامی بر گرفته از دین را به چالش کشاند و به جای آن فرهنگ مبتذل غرب را جایگزین کند و لذا در این دوره نیز شاهد موج جدید حملات علیه مذهب و نهادهای دینی هستیم.

دوره سوم مربوط به جریان ملی‌گرایی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است. در این دوره جریان ملی‌گراییِ غیر دولتی که در طیف جبهه ملی جلوه کرد، در آستانه انقلاب به افول و زوال گرایید؛ با این حال این جریان تضعیف شده که در آستانه پیروزی انقلاب حیات خویش را در همراهی با انقلاب اسلامی دید به دفاع از انقلاب برخاست و با این سیاست توانست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان به حیات سیاسی خود ادامه دهد. در راس این جریان در این دوره، جریان نهضت آزادی قرار دارد که در کتاب به طور مفصل به عملکرد این جریان بعد از انقلاب اسلامی پرداخته شده است.

ملی‌گرایی در اسلام چه جایگاهی دارد و دیدگاه بزرگان جهان اسلام نسبت به آن چگونه است؟

اسلام با عبور از مرزهای ملیتی، نژادی و تفاخرات موهوم به خاک و سرزمین، پنجره عالی‌تری به روی انسان‌ها گشود. این آیین آسمانی قرن‌هاست که وحدتی عمیق بر اساس فکر و عقیده و ایمان میان مسلمین برقرار ساخته و آنان را همچون سدّی در برابر نفوذ اجانب استحکام بخشیده است. البته اسلام وجوه مثبت ملی‌گرایی را مد نظر داشته و هر نوع ملیت و وطن‌دوستی را نفی نمی‌کند بلکه جنبه‌های مثبت آن را مورد تأیید و تاکید قرار داده است. دیدگاه بزرگان جهان اسلام نسبت به ملی‌گرایی نیز در همین راستا قرار دارد. در کتاب، نظرات تعدادی از اندیشمندان جهان اسلام درباره این پدیده تشریح شده است. در مجموع بررسی این نظرات نشان می‌دهد که ملی‌گرایی در کشورهای اسلامی از جمله ایران در مراحلی از فعالیت و دوران تاریخی خود جلوه‌های ضد استعماری و ضد استبدادی به خود گرفته و از حمایت نیروهای مذهبی نیز برخوردار شده است؛ در این مقاطع رهبران مذهبی برای تحقق اهداف دینی خویش از کارکردهای مثبت انگیزه‌های ملی و میهنی حمایت می‌کردند؛ مانند آنچه در جنبش تنباکو و نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران اتفاق افتاد و پیامدهای مثبت و قابل توجهی نیز در مبارزه با استعمار به دنبال داشت.

در نهایت ارتباط ملی‌گرایی و نسبت آن با انقلاب اسلامی را چگونه تبیین می‌کنید؟

بر اساس آنچه گذشت پدیده ناسیونالیسم یا ملی‌گرایی در جوامع اسلامی از جمله ایران به هیچ وجه طبیعی و عادی نیست. استعمار با نفوذ این اندیشه در جوامع شرقی و اسلامی درصدد بر آمد تا با دامن زدن به اختلافات قومیتی و نزاع‌های میان اقوام و ملیت‌های مختلف، زمینه سلطه خویش را بر این جوامع فراهم سازد. با توجه به آنکه ماهیت انقلاب اسلامی، ضد استکباری و ضد استعماری است، طبیعتاً با این پدیده نمی‌تواند به طور کامل همراه شود. البته ایدئولوژی ناسیونالیسم مانند هر پدیده دیگری واجد آثار مثبت و منفی در کنار یکدیگر است به عنوان مثال احساس تعلق مردم ایران در قبال برخی نمادهای ملی مانند سرزمین، منطقه محل سکونت و مردمان ساکن در آن منطقه می‌تواند واجد آثاری مثبت و مفید همچون دفاع از سرزمین در برابر نفوذ اجانب و بیگانگان و استقلال‌طلبی هم باشد که مورد تایید اسلام و از ارزش‌های انقلاب اسلامی است. با این حال این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که مبارزات مسلمانان علیه سلطه و تجاوز بیگانگان که منتهی به نجات آنان از چنگال استعمار شد، بیش از آنکه بر عامل ملّیت و نژاد تکیه داشته باشد بر عامل مکتب و اعتقاد به اسلام تکیه داشت؛ چنانکه پیروزی انقلاب اسلامی ایران علیه رژیم استبدادی و دست نشانده استعمار در این کشور مرهون وحدت کلمه حول محور دین و اطاعت از ولایت فقیه بوده است. این پیروزی بزرگ که به رهایی ملت ایران از چنگال استعمارگران انجامید، بی پایه و اساس بودن تفکرات ملی‌گرایانه محض را به اثبات رساند و نشان داد که ملت مسلمان ایران هویت و ملیت خویش را در تلفیقی از فرهنگ و هویت ایرانی - اسلامی جستجو کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها