دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۴
«راز»؛ فیلمی با ژانر وحشت در جغرافیایی ایرانی/ تاثیر مطالعه کتاب بر ذهن فیلمساز

مازیار فرسام، کارگردان فیلم کوتاه «راز»، در یادداشتی به تأثیر سینمای کلاسیک و به ویژه ژانر وحشت دهه ۷۰ میلادی بر روند شکل‌گیری ایده‌هایش اشاره می‌کند. فرسام همچنین به اهمیت کتاب‌خوانی برای فیلمسازان اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که مطالعه می‌تواند سواد بصری و قدرت روایت داستان را در ذهن فیلمساز تقویت کند.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مازیار فرسام، کارگردان فیلم اقتباسی «راز»: انگیزه‌ای که برای ساخت فیلم کوتاه «راز» وجود داشت این بود که در همان ابتدای کار یعنی در مرحله ایده پردازی تمایل داشتم فیلمی بسازم که تحت تاثیر سینمای کلاسیک و ژانر وحشت دوران اوج سینمای آمریکا یعنی دهه ۷۰ میلادی باشد. یعنی فیلم‌هایی که از دوران نوجوانی با دیدن آن‌ها به وجد آمدم و تعلق خاطر داشتم.

فیلم «جن‌گیر» ویلیام فریدکین به قطع یقین یکی از آن فیلم‌های محبوبم بود و همچنان هست. ساخت این فیلم یک ادای دینی بود به ویلیام فریدکین، چون انگیزه من در مسیر فیلمسازی با دیدن اینگونه فیلم‌ها شکل گرفت. همچنین که تجربه ساخت این فیلم یک تجربه لذت بخش، دلنشین و البته پر ریسکی بود. و باید اضافه کنم فیلم کوتاه «راز» الهام گرفته از فیلم کوایدان کوبایاشی هم هست که بعضی المان‌های موجود در این فیلم به فیلم کوایدان ارجاع داده شده است و این فیلم برداشتی آزاد و تلفیقی از این دو فیلم مهم تاریخ سینماست.

اصلی‌ترین نکته فیلم در این بود که همیشه می‌خواستم این نوع داستان‌ها را در جغرافیای خودمان بگنجانم و آن‌ها را کاملاً ایرانی کنم تا با فرهنگ و جغرافیای ما پیوند بخورد و مخاطبان ایرانی با آن ارتباط برقرار کنند.

در راستای کتاب و کتابخوانی و اهمیت آن نیز باید بگویم، کتاب خواندن بخش بسیار مهم برای یک فیلمساز و امری واجب برای او یا فیلمنامه‌نویس است و اعتقاد دارم خواندن کتاب سواد بصری و روایت کردن داستان را در ذهن‌مان تقویت می‌کند؛ مخصوصاً وقتی که می‌خواهیم در کنار کارگردانی به عنوان فیلمنامه‌نویس هم در سینما فعالیت کنیم.

سینما یک هنر تکنیکال است و بحث تکنیک و تجهیزات مناسب در تولید یک فیلم بسیار مهم است اما در کنار آن خواندن کتاب‌ها به فیلمساز یک نگرش و اندیشه منحصر به فردی می‌دهد و در نهایت منجر به این می‌شود که مسیر برای فیلمساز هموارتر شود.‌

دغدغه من این است که با هر فیلمی که می‌سازم حرفی برای گفتن داشته باشم و سوال‌هایی در ذهن مخاطب شکل بگیرد، که این مسئله ارتباط مستقیم با مطالعه کردن کتاب‌ها دارد.‌منظور از خواندن کتاب هم فقط خواندن کتاب‌های آموزشی در سینما نیست، منظور همه نوع کتابی از جمله کتاب‌های تاریخی، فلسفی، روانشناسی، جامعه شناسی، شعر، رمان‌ها و… است

تجربه ساخت این فیلم با تمام سختی‌هایش برای من شیرین بود! بعد از چند ماه وقتی فیلمنامه کامل شد. در مرحله استوری برد و دکوپاژ، این سوال در ذهنم ایجاد شده بود که چگونه می‌توانم مخاطب را تحت تاثیر قرار بدهم.

در مرحله تولید تمام سعی‌ام بر این بود که فضای فیلم با جغرافیایی که من در آن زیست کردم همخوانی داشته باشد. یکی از بزرگترین چالش هایم در مرحله تولید این بود که ما این فیلم را با توجه به بودجه‌ای که داشتیم مجبور بودیم در ۲ روز فیلمبرداری کنیم. لوکیشن‌هایی در روستا و جنگل و لوکیشن‌هایی در داخل شهر داشتیم و رفت و آمد برای ما دشوار بود چون تقریباً فاصله زیادی از هم داشتند.

از همه مهم تر آب و هوایی مناسب بود تا بتوانیم به راحتی کار کنیم. همه این چالش‌ها را به سختی گذراندیم اما چیزی که برای کل گروه اهمیت داشت این بود که از کارمان لذت ببریم. بزرگترین شانس من در این فیلم داشتن یک گروه دلسوز و حرفه ای بود و بدون شک تجربه لذت بخشی برایمان بود. به شخصه اعتقاد دارم یکی از مهم ترین عواملی که کارگردان باید در مرحله پیش تولید و انتخاب عوامل به آن توجه بکند انتخاب یک گروه حرفه ای و دلسوز است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها