اعظم مرادی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: که راحتترین راه برای ساخت یک فیلم، پایبندی به چهارچوبهای مرسوم است. اما من به مخاطب اهمیت میدهم و سعی میکنم به روشی جذاب کارم را بسازم. شما اکنون فیلمی را میبینید که هم شباهت به انیمیشن دارد، هم مستند است و هم داستانی. مخاطب بزرگسال به دلیل موضوع فلسفی پشت روایت با آن ارتباط برقرار میکند و مخاطب نوجوان نیز از آن لذت میبرد. رسالت هنر و سینما، برقراری ارتباط با مخاطب، انتقال پیام، خلاقیت و شکستن ساختارهاست؛ حتی اگر این کار با نقدهای زیادی همراه باشد. من این ریسک را پذیرفتم.
او در مورد اقتباسی بودن فیلم تصریح کرد: از همان ابتدا، کتاب «ماه سیاه کوچولو» و قصهاش ایده ساخت فیلم را به من داد. همیشه دغدغههایی شبیه به این قصه داشتم؛ گریز از تکرار و زندگی بیهدف. بسیاری معتقد بودند این داستان موفق نخواهد شد و دور از ذهن است، اما من این ریسک را پذیرفتم. مهم این بود که پیامم را منتقل کنم و وقتی این اتفاق افتاد، حس کردم کارم را درست انجام دادهام.
مرادی در ادامه در خصوص چالشهای فیلمبرداری گفت که یکی از چالشهای اصلی او، تکراری بودن برخی پلانها بود. و در ادامه توضیح داد: ماهیها و استخرهای پرورش ماهی شبیه هم بودند و چون اکت خاصی نداشتند و تحت کنترل من نبودند، باید صبور میبودیم تا پلانهای مورد نظر را بگیریم. اما تدوین بسیار سخت بود و ماهها طول کشید تا قصه بهدرستی دربیاید.
او درباره اکران فیلم نیز مطرح کرد: این فیلم تازه تمام شده و تاکنون در جشنواره دیگری شرکت نکرده و اکران عمومی نداشته است. برای من کیفیت فیلم اهمیت زیادی دارد و اگر نظر مخاطب به طولانی بودن طولانی باشد، قطعاً تغییرات لازم را اعمال خواهم کرد.
در پایان، مرادی به موضوع مخاطب فیلم پرداخت و گفت که این فیلم بیشتر مناسب مخاطب بزرگسال است. وی اظهار داشت: در فیلم به موضوعاتی مانند زاد و ولد، زندگی، عشق، هدف و انتخاب اشاره میشود که بیشتر برای مخاطب بزرگسال قابل درک است. این مضامین برای کودکان و نوجوانان مناسب نیستند و آنها شاید نتوانند لایههای عمیقتر فیلم را درک کنند.
نظر شما