سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مهدیه سادات نقیبی: در سالهای اخیر، سینما به کمک هوش مصنوعی (AI) به سمت جهانی دیجیتالی حرکت کرده که گویی همه چیز را ممکن میکند. از خلق فیلمنامههای پیچیده تا ویرایش تصاویر و حتی تولید بازیگران مجازی، AI به فیلمسازان ابزاری داده است که رؤیاها را به واقعیت بدل کنند. این تکنولوژی، مرزهای سینما و ادبیات را نیز به چالش کشیده است، تا جایی که مفهوم روایت و خلاقیت در دو عرصه متحول شده است.
هوش مصنوعی باعث شده کارهایی که زمانی به تخیل محدود بودند، به سادگی در فیلم و حتی ادبیات بازآفرینی شوند. اگرچه در وهله نخست این فناوری بهعنوان ابزاری توانمند برای سادهسازی و کاهش هزینههای تولید شناخته میشود، اما در پس این تحول، نگرانیهایی نیز وجود دارد. اعتصابهای اخیر انجمن نویسندگان آمریکا و انجمن بازیگران هالیوود در سال ۲۰۲۳، نشان از دغدغههایی عمیق در برابر این انقلاب فناوری دارد. نویسندگان و بازیگران نگران هستند که این فناوری جایگزین خلاقیت انسانی شود، و این صنعت را از هنر و فرهنگ تهی کند. آنها، در کنار درخواستهای مربوط به افزایش دستمزد و بهرهوری، بر حفظ نقش انسانی در فرآیند تولید اثر پافشاری کردند. هوش مصنوعی مرز بین ادبیات و سینما را نیز کمرنگتر کرده است، زیرا از یک سو توانایی نوشتن فیلمنامههای جدید را دارد و از سوی دیگر میتواند روایتهای ادبی را به شیوهای پویا در مدیومهای سینمایی زنده کند. اما سؤال اصلی این است: آیا این مسیر میتواند خلاقیت انسانی را تکثیر کند یا بهمرور جای آن را خواهد گرفت؟ این پرسشی است که در کنار دگرگونی سینما، آینده ادبیات را نیز در هالهای از ابهام فرو میبرد و خوانندگان و تماشاگران را با چالشی تازه مواجه میکند: جایی که ممکن است دیگر نتوانند میان داستانهای انسانی و محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی تمایزی قائل شوند.
از این منظر، آنچه برای فیلمسازان و نویسندگان و حتی مخاطبان مهم است، یافتن تعادلی میان بهرهگیری از فناوری و حفظ خلاقیت انسانی در سینما و ادبیات است. هرچند این فناوریها در ظاهر بهنظر کمک بزرگی برای هنر و فرهنگ میآیند، اما اگر جایگاه خلاقیت انسانی را تهدید کنند، ممکن است آثار این تحول، نه به عنوان فرصتی تازه، بلکه تهدیدی برای روح خلاقانه و منحصربهفردی باشد که سینما و کتابها از آن تغذیه میکنند. در نهایت، ورود هوش مصنوعی به عرصههای سینما و ادبیات، فرصتی بیسابقه و چالشی همزمان ایجاد کرده است. از یک سو، این فناوری به هنرمندان کمک میکند تا تصاویری فراتر از مرزهای تخیل خلق کنند و با کاهش هزینهها، امکان تولید آثار گستردهتری فراهم آورند. اما از سوی دیگر، تهدید جایگزین شدن خلاقیت انسانی و ارزشهای فرهنگی، پرسشهای مهمی را درباره آینده هنر و ادبیات به میان میآورد. اگرچه هوش مصنوعی میتواند ابزار قدرتمندی برای یاریرساندن به هنرمندان باشد، اما در نهایت، حفظ تعادل میان فناوری و اصالت انسانی ضروری است؛ چرا که هیچ ماشینی قادر نیست عمق احساس و غنای فرهنگی را که روح آثار هنری را شکل میدهد، به طور کامل بازآفرینی کند. این تعادل نیازمند نگاه دقیقتر و نظارتی آگاهانه است تا هنر، همچنان بهعنوان بازتابی از جوهره انسانی و فرهنگ باقی بماند.
نظر شما