شنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۲
تقسیم وجود به حقیقی و اعتباری، تبیین فلسفی فرهنگ را ممکن می‌کند

استاد حوزه و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: تأکیدی که آیت الله جوادی آملی بر روی تقسیم وجود به حقیقی و اعتباری و عدم خلط آن با وجود ذهنی و وجود عینی می‌کنند، راه را برای شکوفایی ظرفیت‌های حکمت متعالیه باز کرده و ما را در تبیین موضوع فرهنگ کمک می‌کند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا حجت الاسلام حمید پارسانیا، استاد حوزه و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ابتدای سخنان خود در همایش ملی «فلسفه فرهنگ» با اشاره به موضوع بحث، گفت: موضوع بحث بنده آیت‌الله جوادی آملی و نظریه فرهنگی حکمت صدرایی است. بحث فرهنگ و جامعه درهم تنیده است. سؤال این است که آیا فرهنگ غیر از آن‌چه در اذهان آدمیان و رفتار افراد تجلی پیدا می‌کند، هویت مستقلی دارد؟

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه اظهار داشت: مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان با توجه به آیات قرآن بحثی در مورد وجود جامعه دارند که شهید مطهری آن بحث را تا حدودی پرورانده‌اند. مرحوم مطهری بر اهمیت فرهنگ تأکید می‌کنند و هویتِ جامعه را نوعی ترکیب و اتحاد معرفتی و روحی می‌دانند.
رویکرد دیگری وجود دارد که جامعه را یک «مرکبِ حقیقی» می‌داند. افرادی چون فارابی و خواجه نصیر این موضع را اتخاذ کرده‌اند اما چندان بسط استدلالی و نظری پیدا نکرده است. برخی هم وجود جامعه را وجودِ اعتباری می‌دانند. زمانی آیت‌الله جوادی آملی در مورد جامعه گفتند که جامعه وجود دارد و استدلالِ ایشان «کلیِ طبیعی» بود. وجودِ کلیِ طبیعی غیر از وجود افراد است. این استدلال اثبات وجود جامعه می‌کند اما هر استدلالی به اندازه حد وسط خود جواب می‌دهد. این استدلال نسبت به حوزه فرهنگ خیلی آورده‌ای ندارد.


او ادامه داد: بعد از مدتی ایشان طرح بحث دیگری کردند. در مباحث تقسیمی فلسفه، وجود به صورت‌های گوناگونی تقسیم می‌شود. آیت‌الله جوادی قائل بودند که فصل دیگری نیز باید اضافه شود و وجود باید به حقیقی و اعتباری هم تقسیم شود. ایشان می‌گفتند جامعه ولو اعتباری است اما اعتبار وجود دارد. مرحوم علامه طباطبایی بیشتر از منظر معرفتی در مباحث اصولی و مانند این‌ها بحث اعتباریات را مطرح کرده بودند اما آیت‌الله جوادی آملی از منظر وجودشناسی این بحث را مطرح کردند که اعتبار، یک نحوه‌ای از وجود است. بیان ایشان مسبوق به کلام فارابی است که وجود و امری که موجود است یا با واسطه اراده انسان یا مستقل از اراده انسان ایجاد می‌شود. این مبنای تقسیم‌بندی علوم از نظر فارابی است. این بحث هم بیشتر وجود جامعه را اثبات می‌کند و مستقیم به فرهنگ مربوط نمی‌شود.


استاد حوزه و دانشگاه در ادامه گفت: بحث تقسیم وجود به حقیقی و اعتباری مسیر دیگری برای استدلال باز می‌کند. نباید اشتباه کنیم که اعتبار، امر ذهنی است. اعتبار گاه در قلمرو ذهن و گاه در قلمرو عین انجام می‌شود. دو گانه اینکه وجود یا حقیقی است یا اعتباری است با مقدماتی که عرض می‌کنم، می‌تواند نشان دهد که فرهنگ هم وجود دارد، هم مقوم جامعه است. اراده، عمل انسان است و عمل انسان عمل آگاهانه است و متوقف بر معرفت است. بحث‌های تشکیک، جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا نفس انسان، اتحاد علم، عالم و معلوم و تجردِ مطلقِ علم می‌تواند ما را در این موضوع کمک کند.


او افزود: یک فرد در زندگی طبیعی با حرکت جوهری به یک معرفتی متصل می‌شود. آن معرفت در حکم روحِ عمل اوست و آن عمل ایجاد می‌شود. وقتی دو، سه، چهار و چند نفر به یک معرفت واحد می‌رسند، با یک حقیقت واحد متحد می‌شوند. شهید مطهری هم اتحاد افراد جامعه را اتحاد معرفتی و روحانی می‌داند. معرفت مشترک، حقیقتِ واحدِ این مجموعه است‌. البته این اتصال و اتحاد دارای مراتب است.


پارسانیا، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در پایان گفت: من فکر می‌کنم تأکیدی که آیت الله جوادی آملی بر روی تقسیم وجود به حقیقی و اعتباری و عدم خلط آن با وجود ذهنی و وجود عینی می‌کنند، راه را برای شکوفایی ظرفیت‌های حکمت متعالیه باز کرده و ما را در تبیین موضوع فرهنگ کمک می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط