دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۳
همسانی دغدغه‌ها و تجارب زیسته، سوژه رمان‌های ایرانی را شبیه هم کرده است

دنیای امروز هرچند که بزرگتر به نظر می‌رسد اما با توجه به اشتراکات و تجارب زیسته، دغدغه‌ها همسو و همسان شده است و شاید همین باعث شده ایده‌ها و سوژه‌های رمان ایرانی در بیشتر موارد شبیه به هم شود. در صورتی که خواننده دوست دارد در هر اثر وارد یک دنیای مکشوفه جدید شود.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سمیه خاتونی: کامک یک انتشارات تازه پا در حوزه ادبیات داستانی است که فعالیت خود را هرسال منسجم‌تر و هدفمندتر به کتاب دوستان ارائه داده است، این نشر تاکنون ۲۶ عنوان کتاب شامل ۴ رمان ایرانی، ۲ عنوان روانشناختی و ۲۰ عنوان ترجمه رمان خارجی را روانه بازار نشر کرده است. در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار ایبنا با کاوه عصاره مدیریت نشر کامک را می‌خوانید:

آشنایی شما با صنعت نشر چگونه رخ داد؟

پدرم پس از بازنشستگی از شرکت ذوب آهن یک کتابفروشی در ونک تاسیس کرد. از ۶ سالگی در کتابفروشی پدرم حضور داشتم و این باب آشنایی من شد با کتاب. در سال ۱۳۹۸ پدرم به دلیل کسالت، کتاب فروشی را تعطیل کرد. در سال ۱۳۹۹ موفق شدم جواز نشر خود را بگیرم و با توجه به علاقه‌مندی شخصی خود، شروع به چاپ کتاب کنم.

رویکرد شما در نشر به چه آثاری بود؟

علاقه اصلی خودم رمان‌های پلیسی و جنایی بود که البته بیشتر شامل رمان‌های خارجی می‌شد متاسفانه در این زمینه رمان‌های ایرانی زیادی موجود نبود. در آن دوران احمدمحققی، در زمینه رمان‌های پلیسی قلم می‌زد که البته خودش هم افسران دایره جنایی بود، به یاد دارم تقریباً تمام کتاب‌های او را خوانده بودم. با همین پیش زمینه با چند تن از دوستانم که آنها هم به این ژانر علاقه داشتند هدفمان را بر نشر آثار معمایی و جنایی گذاشتیم و با عنوان مجموعه «قلمرو قابیل» کار خود را شروع کردیم.

این نامگذاری چه وجه اشتراکی با داستان اسطوره‌ای قابیل دارد؟

نام این مجموعه بر گرفته از همان داستان «هابیل و قابیل» است. با این پیش زمینه که قابیل پس از کشتن برادرش زمین را به دست گرفت و در این قلمرو مصائب مختل بشری آغاز شد و ادامه پیدا کرد. از این مجموعه ۷ عنوان کتاب منتشر کردیم که دست چینی بود از آثار خاص نویسندگان اقصی نقاط جهان که کمتر شناخته شده‌اند. در ادامه با توجه به اقبال مخاطب به سراغ موضوعات دیگر هم رفتیم و تا کنون سه عنوان رمان ایرانی با موضوعات عاشقانه و اجتماعی روانه بازار نشر کرده‌ایم.

چشم اندازتان از ارزیابی رمان‌ایرانی با توجه به استاندارهای جهانی چیست و از منظر آسیب‌شناسانه، گره رمان ایرانی را در چه می‌دانید؟

از نظر من هر کتابی که نوشته می‌شود بر اساس یک ایده هست و مخاطب خاص به خود را دارد، کتاب‌ها تنها در تعداد درصد جذب مخاطب متفاوت‌اند به این معنی که با توجه به پسند بازار و ذائقه مخاطب نمی‌توان کاری را ضعیف و یا یک کار را قوی قلمداد کرد. مشکل اصلی اینجاست که کتاب‌ها خوب معرفی نمی‌شوند و باید گفت نقش ناشر و اینکه چقدر می‌تواند در برد یک کتاب موثر باشد مهم است نه خود اثر. متاسفانه بیش از ۸۰ درصد از ناشران به لحاظ امکانات مالی و برندینگ نمی‌توانند آثار خود را خوب و جامع معرفی کنند.

چگونه می‌توان یک کتاب را به بهترین شکل معرفی کرد؟

مادرم اکثر رمان‌هایی که در کتابفروشی پدرم بود را می‌خواند و شاهد بودیم کتاب‌هایی که اصلاً مخاطب نداشت با معرفی درست مادرم فروش می‌کرد. بسیار مهم است که یک خواننده علاقه‌مند، صادقانه یک اثر را معرفی کند، چرا که تنها او می‌داند کدام قسمت از کتاب می‌تواند جذبه خواندن اثر را ایجاد کند. عمدتاً ناشران و کتابفروشان فرصت کافی ندارند تا همه آثار را بخوانند و به شدت نیاز است مخاطبان برای کمک به صنعت نشر نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و این مسئله بیش از هر چیز نیاز به یک پلتفرم رسمی و جامع دارد که ضمن معرفی هر کتاب با درج نظرات خوانندگان هر اثر، برای کتاب‌ها جریان‌سازی کند.

با توجه به هجمه‌های رسانه‌ایی چگونه می‌توان مخاطب امروز را با کتاب آشتی داد؟

واقعیت این است که افراد چندین ساعت پای گوشی با انواع شبکه‌های مجازی سرگرم هستند اما از طرفی می‌گویند وقت خواندن کتاب ندارند. به نظرم این افراد اگر با روزی ۵ الی ۶ صفحه خواندن کتاب شروع کنند حتماً عادت کتاب‌خوانی را در زندگی‌شان پایه‌ریزی خواهد شد و اگر لذت آن را لمس کنند آن را ادامه می‌دهند، چرا که لذت کتابخوانی قابل مقایسه با هیچ رسانه‌ای نیست. با این وصف به نظرم عمده سیاستگذاری‌ها و تبلیغات در حوزه کتاب جنبه منفی پیدا کرده و کتابخوانان ما هر چند که از نظر تخصصی خالص‌تر می‌شوند اما تعدادشان هر روز کمتر و کمتر می‌شود. در سایت‌های فعال کتابخوانی خارجی نظرات خوانندگان بسیار زیاد است و گاهی به یک کتاب بیش از ۷۰ هزار نفر امتیاز می‌دهندو و حدود ۲۰۰ الی ۱۰۰۰ کامنت وجود دارد اما در سایت‌های کتابی ایران مانند پلتفرم‌های صوتی برای هر کتاب نهایتاً ده نظر درج شده، به‌هرحال خوب است که افرادی که وقت می‌گذارند یک کتاب را می‌خوانند نظر خود را به اشتراک بگذارند و همچنین اگر ناشر همه چیز را در باب آشنایی یک کتاب ارائه دهد تجربه اینکه مخاطب یک کتاب بخواند و دلش را بزند کمتر پیش خواهد آمد.

در گذشته مخاطبان نویسنده‌های شاخص زمان خود را می‌شناختند. چه مولفه‌هایی این شناخت را موجب می‌شد؟

باید تحقیق کرد و این فاصله را تنها به گردن رمان‌نویس نینداخت و البته که زمانه هم بسیار تأثیرگذار است. نکته این است که رمان‌نویسان دهه‌های گذشته مطالعات بیشتری داشتند چون در آن دوره رسانه کتاب در اولویت بود که با ورود اینترنت و فضای مجازی رجوع به کتاب کمتر شد. عمدتاً نویسندگان قدیمی بیشتر کتاب می‌خواندند تا نویسندگان امروز. در رمان ایده، سبک روایتگری و قصه هر سه مهم هستند و نیاز به خلاقیت بیشتری دارد. دنیای امروز هرچند که بزرگتر به نظر می‌رسد اما با توجه به اشتراکات و تجارب زیسته، دغدغه‌ها همسو و همسان شده است و شاید همین باعث شده ایده‌ها و سوژه‌های رمان ایرانی در بیشتر موارد شبیه به هم شود. در صورتی که خواننده دوست دارد در هر اثر وارد یک دنیای مکشوفه جدید شود. این شبیه به هم شدن آثار را تنها کسانی متوجه می‌شوند که مطالعه زیاد دارند. مانند مادرم که هر ماه پنج الی شش کتاب می‌خواند و می‌گوید با توجه به آثار مشابه، عمدتاً از وسط داستان کاملاً انتهای اثر قابل حدس است. در ادبیات داستانی هر کسی باید مولف دنیای خود باشد و دنیای درونی خود را کشف و ارائه دهد و اینگونه نیست که هر کسی که اراده کرد بتواند بنویسد عده‌ای متاسفانه فکر می‌کنند برای نوشتن نیاز به آموزش ندارند و بیرحمی بازار کتاب این است که معمولاً به نویسنده‌ای که اثر اولش خوب نبوده فرصت دوباره نمی‌دهد. اگرچه درست این است که خوانندگان با خواندن یک اثر نویسنده را قضاوت نکنند و در هر اثر به او فرصت دوباره دهند چرا که این مسیر طول دراز است و طبیعی است که اگر هر نویسنده در آثار اولش موفقیت نهایی را کسب نکرده باشد.

پایش شما در رصد آثار ادبی خارجی چگونه است، برمبنای رویدادهای ادبی یا استقبال مخاطبان و یا خود اثر؟

اکثر ناشران در ایران برای ترجمه به دنبال لیست‌های پرفروش در سایت‌های خارجی هستند که معمولاً هم نتیجه می‌دهد.

آثار جایزه دار چطور؟

تاکید بیشتر بر آثار پرفروش است اما جوایز شناخته شده هم به نحوی در اولویت انتخاب برای ترجمه قرار می‌گیرند. در تجربه‌ای که خود ما داشتیم کتاب‌های پرفروش بهتر مخاطب جذب می‌کنند تا جایزه‌دارها! هر چند که از نظر من کتاب جایزه‌دار از لحاظ فنی به مراتب بهتر است.یکی از دلایل این است که کتاب‌های پرفروش داستان‌های روان‌تر و جذاب‌تری دارند و عامه‌پسندتر هستند. مشکل آثار پرفروش این است که در رقابت ترجمه‌ای و با توجه به پروسه زمان‌بر اخذ مجوز ممکن است به دلیل همزمانی چاپ یک کتاب از دو ناشر عملاً زحمت ناشر را از بین ببرد. به همین دلیل ما در انتخاب‌های خود در ترجمه برای اینکه وارد این بازار نشویم جستجوگرایانه تر به سراغ نقد و تحلیل‌های آثار می‌رویم و روند استقبال و فروش آن را با توجه به ذائقه جامعه ایرانی رصد می‌کنیم.

از کتاب صوتی چقدر استقبال می‌کنید؟
در حال حاضر چند کتاب از مجموعه کامک به صورت دیجیتال در پلتفرم ها ارائه شده است اما هنوز نسخه صوتی عرضه نشده است. در کتاب دیجیتال قیمت از کتاب فیزیکی کمتر است و روش خوبی است برای کسانی که نمی توانند هزینه کتاب فیزیکی را پرداخت کنند. خودم در اکثر مواقع در حال گوش دادن کتاب صوتی در شاخه‌های مختلف هستم به نظرم پلتفرم‌های رسمی با عناوینی نسبتاً محدودتر اما. از نظر کیفیت حرفه‌ای‌تر عمل می‌کنند.

نویسنده‌ای که برای چاپ کتاب به نشر کامک مراجعه می‌کند، چه مراحلی را باید پشت سر بگذارد؟

صنعت نشر در ایران دو حالت دارد یا خود نویسنده سرمایه‌گذاری می‌کند و یا ناشر. اکثر کارهای نشر کامک به غیر از یک عنوان همه با سرمایه‌گذاری ناشر بوده است و تنها یک عنوان کتاب داریم که خود نویسنده سرمایه‌گذاری کرد آن هم چون خودش از ابتدا این تقاضا را داشت.

اگر نویسنده سرمایه‌گذار باشد، آیا نشر کامک شرایط ویژه ای برای چاپ دارد؟

ما هر کتاب را ابتدا به کارشناسان کتاب و ویراستاران خود ارائه می‌دهیم اگر از ۱۰ امتیاز حداقل امتیاز ۶ و یا ۷ را بگیرد قابل چاپ است. نویسنده فایل کتاب را برایمان ایمیل می‌کند و نشر کامک نهایتاً در پروسه یک ماهه بررسی و پاسخ می‌دهد و بعد قرار حضوری و یا حتی به صورت غیرحضوری با قرارداد مجازی کار چاپ کتاب و یا ترجمه آن انجام می‌شود و بعد پروسه مجوز گرفتن از وزارت ارشاد است که در دو سه ماه اخیر بهتر شده اما سابقا ممکن بود تا ۸ الی ۹ ماه هم طول بکشد.

در پایان اگر صحبتی دارید بگویید.

در دو سه سال اخیر ارگان‌های دولتی کمتر برای خرید کتاب به سراغ ما آمده‌اند و معمولاً از ناشران دولتی خریداری می‌کنند، گویا کتاب‌هایی که مجوزشان از سوی ارشاد صادر شده باز هم باید از تیغ ممیزی سازمان‌ها بگذرد. در نمایشگاه کتاب، ناشران تازه کار که زیر ۴۰ عنوان کتاب چاپی دارند اجازه حضور ندارند و این مسئله به لحاظ کمک و حمایت از ناشران نوپا نیاز به بررسی بیشتر دارد تا ناشران جدید هم بتوانند در نمایشگاه ویترینی داشته باشند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها