شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۱
توسعه سرویس «چاپ براساس تقاضا» کتابفروشی‌ها را تهدید نمی‌کند

کارشناسان در میزگرد «آینده POD در ایران؛ چالش‌ها و فرصت‌ها» این شیوه را ضامن حیات کتاب دانستند و تاکید کردند، توسعه آن فعالیت کتابفروشی‌ها را تهدید نمی‌کند.

سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا):طی دهه‌های اخیر «سرویس چاپ براساس تقاضا» یا ( POD ) به دلیل مزایا و سهولت استفاده به یکی از شیوه‌های چاپی مرسوم در دنیا تبدیل شده است، در ایران نیز طی یک‌دهه اخیر ناشران و نویسندگان به‌دلیل مزایای این سرویس، ازجمله تولید کتاب با سرمایه‌گداری اندک به آن توجه نشان داده اند.

هزینه کمتر، انعطاف‌پذیری و کنترل بیشتر بر فرآیند چاپ کتاب‌ها و تضمین کیفیت چاپ از دیگر مزایای «سرویس چاپ براساس تقاضا» است. چاپ دیجیتال نسبت به چاپ سنتی هزینه‌ای کمتر دارد، علاوه‌براین ناشران و نویسندگان می‌توانند انواع کتاب‌های خود را در هر زمان و به هر تعداد که می‌خواهند چاپ کنند.

موسسه «رهپویان اندیشه» مدتی قبل از دستگاه ایستاده «سامانه چاپ براساس تقاضا (pod)» با عنوان «می‌خوانم» در کتابفروشی «ققنوس» رونمایی کرد. به همین بهانه در میزگردی با عنوان «آینده POD در ایران؛ چالش‌ها و فرصت‌ها» با حضور بابک ندرخانی، مدیر موسسه رهپویان دانش و اندیشه، محمد حسینی، نویسنده و مدیر نشر چهل کلاغ، علی محمدپور، فعال حوزه چاپ دیجیتال، میلاد محمدی، مدیر انتشارات کیمیای خاموش و محمدعلی منصوری، عضو شورای سیاستگذاری رهپویان به بررسی چالش‌ها و فرصت‌های پیش روی این شیوه چاپی پرداخته است.

- تجربه چاپ براساس تقاضا اگرچه در ایران سابقه‌ای کمتر از ۱۰ سال دارد اما با توجه به مزایای آن پیش‌بینی می‌شود در آینده نزدیک رشد خوبی داشته باشد. به نظر شما این شیوه چاپی در صنعت نشر ایران نسبت به دنیا چگونه خواهد بود؟

علی محمدپور؛ قدمت چاپ براساس تقاضا در خارج از ایران، حدود ۲۵ سال است. طبق آماری که مدتی قبل دیدم، در آمریکا یک‌سوم از ۳ میلیون شابک صادر شده در سال، به «چاپ براساس تقاضا» مربوط می‌شود؛ بیشتر مولفان یا مترجمان ناشر، متقاضی دریافت شابک بودند. در امریکا هر کسی این جرئت را به خود می‌دهد که نویسنده باشد نه الزاماً مترجم؛ بخش عظیمی از آثار تالیف هستند. این ظرفیت در پلتفرم‌ها به دو شکل الکترونیکی یا چاپی هستند. افراد در آمازون می‌توانند در چند دقیقه به راحتی کتاب‌شان را چاپی (به شکل گالینگور و شومیز) یا الکترونیکی در مدت زمان کوتاهی منتشر کنند.

علاوه‌براین می‌توانید در مدت زمان کوتاهی شابک بگیرید؛ همچنین همه ابزارهای کنترلی را در اختیار داشته باشید و در چند ثانیه در همه شعبه‌های آمازون در سراسر دنیا کتاب خود را منتشر کنید؛ البته بعضی پنل‌ها، حدود ۲ ساعت زمان می‌برند و این مقوله چیز عجیبی نیست. حتی آمازون و شرکت‌ها این امکان را دارند که نسخه‌های چاپ براساس تقاضا، به کتابفروشی‌ها راه پیدا کند و آن‌ها زنجیره توزیع و حمل نقل را هم در اختیار دارند. تجهیزات در این حوزه به‌روز شده‌اند و همین امکان موجب گستردگی بازار شده است. می‌توان گفت که این امکان زمینه مستعدی برای تولید محتوا فراهم آورده، همچنین به مولف این اجازه را داده است که به راحتی کتابش را در قالب مدنظر خود چاپ کند، بدون اینکه دغدغه‌ای برای سرمایه‌گذاری و دپوی کتاب‌هایش داشته باشد.

بابک ندرخانی؛ طبق آمار حدود یک و نیم میلیون عنوان کتاب روی سایت آمازون به شیوه «چاپ براساس تقاضا» تولید شده است. رشد این عدد خیلی عجیب و غریب است به‌طوری که از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۷ تعداد کتاب‌های آمازون از ۳ هزار و ۸۰۰ عنوان به یک‌میلیون و ۴۱۶ هزار عنوان رسیده است. این موضوع نشان می‌دهد، در این مقوله گرایشی رخ داده است. تقریباً ۹۲ درصد چاپ ناشر - مولف دنیا در اختیار آمازون است. در ایران مسئله ناشر – مولف چند سالی است که حذف شده اما آمازون زمینه‌ای فراهم کرده تا افراد بتوانند، کتاب‌شان را منتشر کنند. براساس آمار این سایت، یک و چهاردهم میلیون کتاب ناشر – مولف در بخش چاپ براساس تقاضا موجود است، این سایت سالی ۵۲۰ میلیون دلار به حدود یک‌میلیون نویسنده، حق‌التالیف می‌دهد.

علت کُند بودن pod، گران بودن و پیچیدگی چاپ دیجیتال درگذشته است، صنعت چاپ افست به‌عنوان یک صنعت سنتی در یک دوره به اوج خود رسیده و این و جایگاه خود را حفظ کرد در ادامه نیز چاپ دیجیتال فعالیت خود را آغاز کرده است. ایده چاپ براساس تقاضا سال ۲۰۱۹ که نمایشگاه فرانکفورت بودیم خیلی جدی شکل گرفت؛ همزمان با این ایده، شیوع کرونا اوج گرفت، همان سال‌ها موضوع سخنرانی‌ها، چاپ دیجیتال بود و ۷۰ درصد نشست‌ها و سخنرانی مدیران آمازون درباره این موضوع بود. در آنجا این مسئله مطرح شد که چاپ دیجیتال اکنون به مرحله‌ای رسیده است که می‌شود با سرعت، قیمت و کیفیت خوبی آن را ادامه داد.

توسعه سرویس «چاپ براساس تقاضا» کتابفروشی‌ها را تهدید نمی‌کند

- نکته مهمی که درباره چاپ براساس تقاضا مطرح است، نگرانی از حدف کتابفروشی‌ها است. آیا این مسئله صحت دارد؟ آیا در این شیوه چاپی کتابفروشان می‌توانند سهم خود را داشته باشند؟

محمدپور: به‌نظرم در ابتدا باید به چالش‌های این شیوه چاپی بپردازیم؛ وقتی یک پلتفرم، کتاب می‌فروشد، بر کتابفروشی تاثیر دارد اما در چرخه تولید کتاب با روش pod، کتابفروش هم نقش خود را دارد؛ به‌عبارت دیگر با پیش‌بینی استند سفارش کتاب در کتابفروشی‌ها، این حلقه هم وارد بازی شده است. به کتابفروشان هم گفته شده که کتابفروشی، مکان رجوع به این سرویس باشد تا از مسیر کتابفروشی، یک کتاب تامین شود.

شیوه چاپ براساس تقاضا، در کشورهای دیگر خیلی خوب جاافتاده اما در ایران به دلایل مختلف خیلی موفق نیست؛ نخست به‌دلیل گستره وسیع کشور، دیگر طرح این پرسش که چه طیفی از کتاب‌ها را در بر می‌گیرد، آیا ناشران به این حوزه وارد می‌شوند؟ تا جایی که می‌دانم ناشران صرفاً فعلاً کتاب‌های کم‌فروش از دور خارج شده خود را به این چرخه وارد کرده‌اند و کتابی که در بازار می‌چرخد را وارد این حوزه نمی‌کنند. باید دید تاثیری که روی کتابفروشی‌ها می‌گذارد واقعی است یا خیر. باید این موضوع مشخص شود که این شیوه چاپی در چه دوره زمانی چه اتفاقاتی ایجاد می‌کند و چه مواهبی به همراه دارد.

میلاد محمدی: هر فناوری که به ایران می‌آید باید نگاه بومی هم به آن داشته باشیم. یکی از بزرگترین مقوله‌هایی که وجود دارد و همه کسب و کارها را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد، بحث تورم است. تورم خصوصاً در مقاطعی از زمان در کوتاه‌مدت آنقدر زیاد می‌شود که اصلاً برآیند معادله و محاسبه خیلی از کسب و کارها را به‌هم می‌ریزد. این یک واقعیت غیرقابل انکار است که به‌طور معمول، یک‌سوم کتاب‌های هر ناشر به دلیل کاهش قدرت نقدینگی، از چرخه چاپ و انتشار خارج می‌شود. الزاماً همه کتاب‌هایی که در چرخه نشر سالم وجود ندارند، کتاب‌هایی نیستند که مخاطب کمی داشته باشند. ناشران بزرگ هم برخی از کتاب‌ها با موضوعات خاص را در ۲۰۰ یا ۳۰۰ نسخه چاپ می‌کنند.

در عین حال تحریم‌ها نیز موجب ایجاد فاصله ۱۵ تا ۲۰ ساله در فناوری‌های چاپ دیجیتال بین ایران با دنیا می‌شود؛ بنابراین به جایی می‌رسیم که به‌عنوان یک فعال حوزه چاپ و نشر، جرات طراحی سامانه چاپ براساس تقاضا را ندارم، حتی اگر همه پلفترم‌ها کاملاً هماهنگ باشد و سفارش خوبی هم بیاید، فاصله‌ای که باید با دستگاه‌های اغلب دست دوم پُر کرد و تولید داشت، فشاری را به پلتفرم وارد می‌کند که باید در این حوزه جدی درباره آن‌ها فکر کرد.

اصل کار خیلی خوب است و می‌تواند بخشی از کتاب‌هایی که در چرخه نشر نیستند را کامل کند، علاوه بر اینکه بر فعالیت کتابفروشان تاثیر می‌گذارد، بر کار ناشران هم تاثیر می‌گذارد. چاپ براساس تقاضا دو بخش دارد؛ تقاضا ایجاد، سفارش گرفته و در نهایت چاپ می‌شود. در لایه چاپ از نظر فناوری مشکلی نداریم و نهایتاً با ۳۰۰ یا ۴۰۰ میلیون تومان یک خط تولید اولیه شامل پرینتر رنگی و سیاه سفید، دستگاه سلفون‌کش، خط‌تا، برش و چسب ایجاد می‌کنیم. هرچه بخش تقاضا افزوده شود، می‌توانیم تجهیزات خود را نیز افزایش دهیم.

مسئله مهم دیگر سفارش‌گیری است؛ سفارش کجا اتفاق می‌افتد؟ آیا آن پلتفرم برای فروش، از ظرفیت سایت‌های بزرگ کتابفروشی، استفاده می‌کند؟ آمازون تا قبل از ورود به این حوزه کتابفروش بود و ترابری کاملی برای فروش داشت، سپس به حوزه چاپ دیجیتال وارد شد. نفس کار چاپ بر اساس تقاضا این است که فاصله بین خریدار نهایی و تولیدکننده محتوا (پدیدآورنده مترجم یا مولف) را کوتاه کند. این کوتاه شدن فاصله علاوه بر اینکه بر کتابفروش تاثیر می‌گذارد، در آینده نه چندان دور بر ماهیت ناشران نیز تاثیرگذار است. اگر ایران بخواهد حوزه مولف ناشر را دوباره فعال کند، لزومی ندارد که یک مولف برای چاپ کتابش با یک ناشر قرارداد امضا کند. اگر سامانه‌ای این قدرت را داشته باشد که کتابی را توزیع کند، با هزینه کمتر و سود بیشتری می‌تواند این کتاب را چاپ کند.

نباید این مسئله را فراموش کرد که در دوره کرونا اگر ناشران بزرگ، کمی دیر می‌جنبیندند، آمازون همه ناشران دیگر را حذف می‌کرد؛ البته این احتمال وجود دارد که در دهه پیش رو با این یک و نیم میلیون عنوان که نمی‌دانم چه درصدی از کتاب‌ها را در بر می‌گیرد، این سهم به ۷۰ تا ۸۰ درصد برسد، آیا باز هم با ناشران کار خواهد کرد؟

محمدپور: البته درصدی که الان در آمازون است، درصد کمی از بازار نشر آمریکا را شامل می‌شود. مولف و آمازون هر دو حدود یک‌میلیارد دلار گردش مالی دارند، با اینهمه پیشرفت اما وزنه گردش مالی در این حوزه خیلی بزرگ نیست، البته از نظر عنوان، زیاد است. واقعیت این است؛ کتابی که در زنجیره توزیع صرفه ندارد، نمی‌تواند بمیرد و باید به حیات خود ادامه دهد. شاید کتابی باشد که در کل ایران فقط برای ۵۰ نفر کاربرد داشته باشد، آیا این کتاب نباید کلاً منتشر شود؟ من معتقدم باید وارد بازاری شود که کشش آن را دارد.

الان حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار عنوان کتاب در چرخه نشر ایران موجود است که از میان آن‌ها زیر ۱۰۰ هزار نسخه در کتابفروشی‌ها فعال است. یک موزع حرفه‌ای و بزرگ نیز در نهایت بیش از ۳۰ هزار عنوان کتاب را نمی‌توانند بیشتر پوشش دهند و سه یا چهار موزع بزرگ نیز در نهایت ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار عنوان را پوشش می‌دهند. مابقی عناوین نیز کتاب‌هایی هستند که شاید ناشر فایل آن‌ها را کنار گذاشته باشد اما در بازار، فرد یا افرادی متقاضی آن باشند، یا ناشرانی داریم که از دنیا رفتند، کتاب‌ها به بچه‌هایشان رسیده و کلاً بلاتکلیف شده‌اند و حتی به مولف برگشته است. مولف هم نمی‌تواند کتاب را به ناشر دیگری بدهد، حتی بازار ایران هم این کشش را ندارد. در این میان «چاپ براساس تقاضا» صرفاً ابزاری است که براساس آن کتاب به حیات خود ادامه بدهد، چون وقتی کتابی از چرخه خارج شد، می‌میرد.

در لایه‌های بعدی به این می‌رسیم که در این حوزه ناشر عموماً به دنبال ارزیابی بازار است، اگر کتاب از یک حدی کمتر در بازار فروخته شود، به صرفه نیست، حتی چاپ دیجیتال هم برایش صرفه ندارد. این کتاب معمولاً در چرخه ناشر قرار نمی‌گیرد و باید در زنجیره دیگری قرار بگیرد که فکر می‌کنم سرویس چاپ براساس تقاضا این فرصت را برای این گونه آثار فراهم کرده است.

توسعه سرویس «چاپ براساس تقاضا» کتابفروشی‌ها را تهدید نمی‌کند

- به نظر می‌رسد که پوسته سنتی نشر ایران نسبت به برخی از تغییرات خصوصاً تغییرات فناورانه مقاومت دارد، به‌نظر شما برخوردها درباره این شیوه چاپ کتاب چگونه خواهد بود؟

محمد حسینی: در این میان با توجه به تورمی که آقای محمدی اشاره کرد، بدیهی است که انتشار کتاب به شیوه افست کنار برود. به‌نظرم پوسته سنتی، مقاومتی در این حوزه ندارد، طبق آماری که اعلام شد، آمازون طی ۱۰ سال از ۳ هزار و ۸۰۰ عنوان به یک‌ونیم میلیون عنوان کتاب رسیده است. موسسه رهپویان در یک سال نخست فعالیت، به ۱۰ هزار عنوان کتاب چاپ براساس تقاضا رسیده است، بنابراین نشر ایران از این ماجرا استقبال می‌کند، زیرا شما با یک صنف فرهنگی روبه‌رویید که خیلی راحت‌تر می‌توانید با آن‌ها گفت‌وگو و مذاکره کنید. می‌توانم بگویم تاکنون یک‌صد ناشر که بخش عمده نشرهای مهم کشور هستند به طرح چاپ براساس تقاضا پیوسته‌اند، سیاستگذاری کلی این بود که از ناشران دشوار شروع کنیم؛ یعنی ناشرانی که مذاکره‌های متعدد با آن‌ها داشتیم که جزو ناشران خیلی موفق سه‌دهه اخیر کشور بودند، در این میان همه آن‌ها برای پیوستن به این طرح قانع شدند.

فکر می‌کنم که رشد این شیوه چاپی در ایران از سوی ناشران با حمایت خوبی روبه‌رو خواهد شد که دلایل زیادی دارد. در این میان آرمان همه این است؛ هر کتابی که در کشور چاپ می‌شود، شمارگان ۵ هزار نسخه‌ای داشته باشد، تجدید چاپ شود، همه پخشی‌ها آن را بپذیرند و به همه کتابفروشی‌های سراسر کشور برود اما واقعیت این است که طی دهه‌های مختلف این اتفاق نیفتاده است. از سال ۱۳۷۳ که به حوزه نشر وارد شدم، شمارگان کتاب‌ها ۵هزار نسخه بود که به مرور به ۲ هزار نسخه، یک هزارنسخه و امروز به ۱۱۰ نسخه رسید.

اتفاقی که می‌افتد این است؛ تورم موجب می‌شود، چاپ کتاب‌هایی که حتی خریدارانی دارند، دیگر صرفه اقتصادی برای ناشر و کتابفروش نداشته باشد، برای کتابفروش صرفه ندارد چون ممکن است کتابی که کتابفروش پول آن را پرداخته است، پنج سال در کتابفروشی رسوب کند و پولی که پنج سال دیگر می‌گیرد، ارزشی نخواهد داشت. اگر برچسب تغییر قیمت هم بزند، از اعتبار نشر و کتابفروشی‌اش کم خواهد شد، بنابراین ناشر این کتاب را حذف می‌کند. من سه مجموعه در یک انتشارات داشتم که ناشر گفته بود چاپ این سه اثر صرفه اقتصادی برای من ندارد، از وقتی همین سه مجموعه به طرح چاپ براساس تقاضا افزوده شده، از یکی ۱۲ نسخه، دیگری ۹ نسخه و سومی ۱۰ نسخه سفارش گرفته شده است و من هم حق‌التالیف آن را می‌گیرم. اما تا پیش از این وقتی یک نفر برای کار پژوهشی به هر دلیلی کتابی را می‌خواست یا امانت می‌گرفت یا کپی می‌کرد که هیچ سودی هم عاید ناشر یا مولف نمی‌شد. با رفتن این استندها به کتابفروشی‌ها آن چیزی که اتفاق می‌افتد این است، موجودی کتابفروشان افزایش پیدا می‌کند؛ بخش عظیمی از کتابفروشان کمتر از هزار و ۵۰۰ و در نهایت ۲ هزار عنوان کتاب می‌توانند داشته باشند که از میان آن‌ها فقط ۵۰۰ عنوان سریع به پول تبدیل می‌شوند. پیش‌بینی این است تا پایان سال بعد، این ۱۰ هزار عنوان حتماً به ۱۰۰ هزار عنوان خواهد رسید و یک کتابفروشی قدیمی کوچک در گرگان که فقط ۱۵ مترمربع مساحت دارد، با این استندها در رقابت با سایر کتابفروشی‌ها وارد می‌شود.

به شیوه چاپ براساس تقاضا خیلی امیدوارم و فکر می‌کنم، با چیزی که می‌بینیم، استقبال بیشتری از آن خواهد شد و به زیان کتابفروشان نیز نخواهد بود، زیرا عموم مردم به این کتابفروشی‌ها می‌روند و از استندها خرید می‌کنند. همچنین راهکارهای دیگری پیش‌بینی شده است که کتابفروشان نه‌تنها زیان نبینند، بلکه پاخور آن‌ها بیشتر هم بشود.

توسعه سرویس «چاپ براساس تقاضا» کتابفروشی‌ها را تهدید نمی‌کند

ندرخانی: هرچند فعلاً با ۱۰۰ ناشر همکاری داریم اما سهم آن‌ها در بازار نشر کشور بیش از ۸۰ درصد است. ناشران معمولاً چند نوع کتاب دارند؛ نخست کتاب‌های چاپ‌تمام؛ دوم کتاب‌هایی که پایه‌ای براساس «چاپ براساس تقاضا» منتشر می‌شوند. اگر کتاب‌های چاپ تمام به عرصه نشر برگردند، چه کسی ضرر می‌کند؟ ناشر، کتابفروشی یا مولف؟ حدود یک‌میلیون و ۴۰۰ عنوان کتاب در این طرح احصا کردیم، این تعداد کتاب چاپ تمام با حذف آثار آموزشی، دانشگاهی و حوزه پزشکی در کشور وجود دارد که همه قابل استفاده است. به پیش‌بینی من طی پنج سال آینده بیش از ۲۰۰ هزار عنوان کتاب از ابتدا با شیوه «چاپ براساس تقاضا» منتشر می‌شود.

البته برخی هم معتقدند که با توسعه این روش چاپی، کتابفروشی‌ها متضرر می‌شوند، در حالی که کل تجارت الکترونیک در دنیا زیر ۶درصد است، میزان فروش آمازون در امریکا ۴ و هشت دهم درصد، در اروپا پنج و ۴دهم درصد و در شرق آسیا ۶و نیم درصد است. این عدد اکنون در ایران ۴درصد است که دو درصد در اختیار دیجی‌کالا و دو درصد دیگر در اختیار سایر پلتفرم‌ها است. در حوزه کتاب از آن چیزی که «خانه کتاب» به‌عنوان تولید صنعت نشر اعلام می‌کند، فروش درصد آن‌ها از طریق تجارت الکترونیک است و به‌نظرم این نهایت این حوزه است. معتقدم که ورود به حوزه وب و تجارت الکترونیک دیگر پیش از این تاثیری نخواهد داشت.

طبق آمار منتشر شده ۷درصد فروش کشور نیز در نمایشگاه‌های کتاب است. واقعیت این است که امروز بیش از ۸۰ درصد فروش صنعت نشر در کتابفروشی‌ها انجام می‌شود. طی چهار – پنج سال اخیر ما شاهد یک دگردیسی عجیبی در این حوزه هستیم، اگر نگاهی به نمودار کتابفروشی‌های ایران در ۳۰ سال گذشته بیندازیم، می‌بینیم که در دهه ۶۰ تعداد کتابفروشی‌ها در ایران زیاد بود، سال‌ها بعد بخش زیادی از آن‌ها در راسته خیابان انقلاب به ساندویچی و کافه تبدیل شدند و وقتی کتاب‌های آموزشی در ایران رشد پیدا کرد، دوباره کتابفروشی‌ها جان پیدا کردند. پس از آن در یک بازه زمانی دیگر، شاهد تعطیلی کتابفروشی‌ها بودیم تا امروز که کتابفروشی‌های بزرگ در شعبه‌های مختلف در کشور ظهور و بروز پیدا کرده‌اند.

به‌نظرم نباید صنعت کتابفروشی را بدبخت و بیچاره معرفی کنیم، اکنون صنعت کتابفروشی کاملاً سر خود را بالا گرفته و می‌داند که صنعت ضعیفی نیست و در حال رشد است. پیش‌بینی من این است که طی ۱۰ سال آینده شاهد تاسیس کافه‌کتاب و کتابفروشی‌های بزرگ در استانداردهای جهانی خواهیم بود. الان بخش زیادی از کتابفروشی‌های زنجیره‌ای به دنبال فضا برای تاسیس شعبه‌های جدید خود هستند.

محمدپور: با نظر شما موافقم که این شیوه چاپی فعلاً تاثیر منفی در کتابفروشی‌ها ندارد، اما درباره آمار باید بگویم که طبق آمار اعلامی دیجی‌کالا حدود ۶ درصد خرده‌فروشی ایران، آنلاین است که این عدد در ترکیه ۲۸ درصد، در چین ۴۶ درصد است. در آمریکا ۵۰ درصد کل کتاب‌هایی که خریداری می‌شوند، یا کتاب الکترونیک است یا از بسترهای الکترونیکی خریداری شده‌اند. پس تاثیر این تغییرات، لاجرم در کتابفروشی‌ها اتفاق می‌افتد و شکی نیست که شکل کتابفروشی‌ها تغییر می‌کند؛ از کوچک به زنجیره‌ای، کافه کتاب‌ها و فضاهای گسترده تبدیل می‌شود، از سوی دیگر تجربه کاربری به‌گونه‌ای است که آنلاین هم خریداری می‌کنند. طبق آمار آمازون، گروه بزرگی از افرادی که از کتابفروشی‌های محلی خریداری می‌کنند، به شکل آنلاین، اطلاعات کتاب‌ها را استخراج می‌کنند و بعد حضوری آن را تهیه می‌کنند. اما کتابفروشان، نباید نگران چاپ براساس تقاضا باشند، بلکه باید نگران تغییر پارادایم خرید کتاب باشند.

پایان بخش نخست…

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها