سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مریم محمدی: «ناتوردشت» دومین فیلم بلند سید محمدرضا خردمندان است. این فیلم با اقتباس از روی یک ماجرای واقعی که دوسال پیش رخ داده ساختهشدهاست. فیلم به لحاظ تصویری و بازیها حرفی برای گفتن دارد. فیلم جریان دزدیده شدن دختربچهای شش ساله در استان گلستان را روایت میکند. جریانی که با علنی شدن در فضای مجازی کار را برای بچهدزدها سخت میکند و آنها را مجبور به رها سازی دخترک میکند.
اقتباس از روی یک جریان واقعی نسبت به اقتباس از روی یک اثر ادبی تفاوتهایی دارد در اقتباس از روی یک اثر ادبی دست هنرمند سینماگر بستهتر است.حساسیت برروی یک اثر ادبی از سوی طرفداران و منتقدان آن اثر باعث میشود هنرمند سینماگر با ترس و لرز و وسواس بیشتری کارش را انجام دهد چرا که میزان شباهت یک اثر ادبی با فیلم سینمایی که ساختهمیشود مطرح است اما در ماجرای واقعی سینماگر میتواند برای دراماتیک کردن اثرش قسمتهای تخیلی بیشتری به کارش اضافه کند. «ناتوردشت» که با هوشمندی اسمش انتخاب شده به معنای نگهبان دشت و تداعی کننده رمان معروفی به همین نام است هم اقتباس موفقی است هرچند فیلم ایراداتی هم دارد.
فیلم تا طرح مسأله که شاید در دقیقه ۱۰ یا ۱۵ اتفاق میافتد به خوبی پیش میرود اما بعد از آن داستان دیگر چیزی برای تعریف کردن ندارد. فیلم به واقع نمیتواند تعلیقی درست برای مخاطب ایجاد کند. داستانکهای فرعی فیلم هم کمک چندانی به پیشبردن تعلیق و اضافه کردن دلهره ندارد. درواقع میانه فیلم حرف زیادی برای گفتن ندارد. تا اینکه جریان توسط کایتسوار لو میرود و او به سراغ آیهان (دزد بچه) میآید.
فیلم بالاخره درپایان دچار تعلیق و دلهره لازم میشود و بیننده را در این دلهره نگه میدارد که آیا احمد پیران و کایت سوار از قنات قدیمی و زیر تلی از سیمان که برروی سرشان میریزد نجات پیدا میکنند یا میمیرند. هرچند این دلهره پایانی به مذاق مخاطب خوش میآید اما آنقدر دیرهنگام به تصویر کشیده میشود که دیگر لحظه گره گشایی اتفاق میافتد. هرچند درپایان فیلم تمام سوالهای مطرح شده در فیلم جواب پیدا کردهاست اما این گرهگشایی از آنجا که با تعلیق درست و به موقعی همراه نبوده آنچنان به دل مخاطب نمینشیند.
سید محمدرضا خردمندان با اینکه در «ناتوردشت» در مطرح کردن مسأله و نقاط عطف و گرهگشایی و … به موقع عمل نمیکند اما از بازیگران فیلمش بازیهای درخشانی گرفتهاست. هادی حجازی فر، میرسعید مولویان و علی مصفا به خوبی از پس نقشهایشان برآمدهاند. در این میان اما علی مصفا در شخصیتی که کمتر از او دیدهایم بازی کردهاست. نقش کارراهاندازی که سبب دزدیدن بچه توسط آیهان شدهاست که آخرسرهم قسر در میرود.
یکی دیگراز نکات مثبت فیلم خلق تصاویر زیبا و کارت پستالی درفیلم است. تصاویری از مزارع زیبای گلستان، اصطبل پرورش اسب و … تصاویری است که همراه با پرواز ذرههای کوچک قاصدک زیبا و شکیل به چشم میآید. تصاویری که نشان از شناخت خردمندان و گروه تصویری اش از نورو قاببندی دارد. رنگ و لعاب فیلم هم خوب از کاردرآمدهاست.
به هررو با تمام نکات مثبت و منفی که در فیلم خردمندان مطرح شد به نظر میرسد او باید تلاش بیشتری برای ساخت فیلم بلند انجام دهد. او هنوز هم در روایت فیلم کوتاه استاد است اما در فیلم بلند همچنان احتیاج به تمرین و کار بیشتری دارد تا بتواند داستانش را در زمان فیلم بلند روایت کند.
نظر شما